کد خبر: ۱۰۸۹۴
۰۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۶:۰۰

علی باقرزاده بقای ادب، فرهنگ و علم بود

فرزند مرحوم باقرزاده تعریف می‌کند: در زیست سعادتمندانه پدرم، دو ویژگی بارز و چشمگیر وجود داشت؛ اول مطالعه کتاب تا روزی پنج ساعت و دیگری علاقه وافرش به جهانگردی و عشق به کاوش در فرهنگ اقوام ملل که تجربه‌ها اندوخت.

بنیاد دانشگاهی فردوسی، با همکاری مجله بخارا و مؤسسه خردسرای فردوسی، اولین برنامه از مجموعه برنامه‌های «شب‌های نیکوکاری» را در اولین غروب از ماه آذر، در دانشگاه فردوسی مشهد برگزار کرد.

این برنامه به ابتکار بنیاد دانشگاهی فردوسی و با هدف ترویج و قدرشناسی از پیش گامان نیکوکاری علمی در دانشکده علوم دانشگاه فردوسی مشهد محقق شد. اولین شب از این برنامه فرهنگی و ادبی، به استاد علی باقرزاده (بقا) اختصاص پیدا کرد که با پیام تصویری دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی و صحبت‌های دکتر محمدجعفر یاحقی، مدیرعامل خردسرای فردوسی، عبدالرضا باقری، رئیس هیئت امنای بنیاد دانشگاه فردوسی مشهد و ربابه باقرزاده، فرزند این شاعر، همراه بود.

 

«بقا»، نمونه بی نظیر پیوند میان فرهنگ و ادب

محمدجعفر یاحقی

محمدجعفر یاحقی، مدیرعامل خردسرای فردوسی، در بخشی از صحبت‌های خود، از خاطرات و تأثیرات ارزشمند زنده یاد باقرزاده در حوزه فرهنگ و ادب یاد کرد و گفت: بیش از پنجاه سال با استاد باقرزاده آشنایی داشته ام. او در همه عرصه‌های ادبیات، فرهنگ و حتی در زندگی روزمره، شخصیتی منحصربه فرد داشت و یکی از برجسته‌ترین چهره‌های مردمی و ادبی خراسان بود که ارتباطش با فضای فرهنگ و ادب، نمونه‌ای بی نظیر از پیوند میان این دو عرصه است.

باقرزاده با حافظه شگفت انگیز و روح لطیف خود، توانست تأثیری عمیق بر نسل‌های مختلف بگذارد. این شخصیت در محافل ادبی، دانشگاهی و حتی نشست‌های کوچک‌تر حضور فعالی داشت و با همگان، از استاد دانشگاه گرفته تا پزشکان و خدمتگزاران، ارتباطی نزدیک و صمیمانه داشت و همیشه خندان و مهربان بود.

این استاد زبان و ادبیات فارسی، درباره سبک و ویژگی‌های شعر بقا نیز گفت: سبک شعری او ساده و دل نشین بود و هیچ گاه از صنعت‌های ادبی پیچیده برای نمایاندن خود استفاده نمی‌کرد. این سادگی و لطافت، اشعارش را برای همه جذاب و دلپذیر کرده بود.


«بقا»، نامی ماندگار در توسعه اجتماعی و علمی

عبدالرضا باقری

در ادامه این برنامه، عبدالرضا باقری، رئیس هیئت امنای بنیاد دانشگاه فردوسی مشهد، از خدمات فرهنگی، ادبی، نیکوکاری و کارآفرینی این شاعر پیشکسوت به عنوان میراثی ارزشمند یاد کرد که همچنان الهام بخش جامعه فرهنگی ایران است.

سادگی و لطافت، اشعار استاد باقرزاده را برای همه جذاب و دلپذیر کرده بود

او گفت: استاد علی باقرزاده، از چهره‌های تأثیرگذار و همه جانبه‌ای بود که در عرصه‌های گوناگون فرهنگ و ادب ایران نقش داشت. ما از جنبه‌های مختلفی با او آشنا بودیم؛ از مکاتبات و ارتباط نزدیکشان با بزرگان فرهنگ ایران گرفته تا اشعار ساده و دل نشینی که بسیاری را به خود جذب می‌کرد.

جنبه نیکوکاری و روحیه کارآفرینی او، نمونه‌ای از پیوند شخصیت فرهنگی با مسئولیت اجتماعی است. او می‌دانست چگونه ثروت و توانایی خود را در خدمت توسعه فرهنگی و اجتماعی کشور به کار گیرد.

او در بخش دیگری از صحبت هایش به اقدامات اثرگذاری که بقا برای شکل گیری زیرساخت‌های دانشگاه فردوسی مشهد انجام داد اشاره کرد و گفت: یکی از اقدامات ماندگار استاد باقرزاده، کمک به تأمین زیرساخت‌های رفاهی دانشگاه فردوسی مشهد بود. در دهه ۷۰ که در دانشگاه امکانات خوابگاهی کافی وجود نداشت و دانشجویان مجبور بودند در مسافرخانه‌ها یا خانه‌های مردم سکونت کنند و این شرایط، آسیب‌های اجتماعی زیادی به همراه داشت، استاد باقرزاده با اهدای زمین و جلب حمایت‌های مردمی، توانست اولین خوابگاه‌های دانشجویی را در دانشگاه فردوسی راه اندازی کند.

امروز بنیاد دانشگاه فردوسی با الهام از تلاش‌های استاد باقرزاده توانسته است ۴۵ هزار مترمربع فضای خوابگاهی با ظرفیت ۲هزارو۲۰۰ تخت ایجاد کند. این پیشرفت باعث شده است که دانشگاه فردوسی به یکی از معدود دانشگاه‌های کشور تبدیل شود که هیچ دانشجوی متقاضی خوابگاهی در آن بدون امکانات نماند. استاد

باقرزاده نه تنها در زمینه‌های فرهنگی و ادبی بلکه در توسعه اجتماعی و علمی نیز نامی ماندگار از خود به جا گذاشت. امیدواریم با تداوم راه ایشان، دانشگاه فردوسی بتواند به الگویی درخشان برای سایر دانشگاه‌های کشور تبدیل شود و نقش خود را به عنوان یکی از مراکز علمی و فرهنگی خراسان بزرگ احیا کند.


«بقا»، انسانی نیکوکار و شاعری اهل مطالعه

ربابه باقرزاده

ربابه باقرزاده، فرزند علی باقرزاده، فرد دیگری بود که در شب یادبود پدرش، پشت تریبون رفت و دقایقی درباره ویژگی‌های شخصیتی او صحبت کرد. او گفت: استاد بقا، با از دست دادن پدر در دوران جوانی مسئولیت زندگی مادر و چهار خواهر کوچک‌تر از خود را به عهده گرفت و با اداره تجارت خانه و کشاورزی در ملک شخصی خود و با تلاش و پشتکار، زندگی خانواده اش را به بهترین نحو اداره کرد.

او با وجود علاقه شدیدی که به کسب علم و دانش داشت، نتوانست مدارج عالی دانشگاهی را به دست آورد؛ اما این کمبود را از طریق مصاحبت و مجالست با استادان صاحب نام و فرزانه و عشق فراوانی که به مطالعه و به خصوص کتاب‌های تاریخی و ادبی داشت جبران کرد و، چون از نوجوانی ذوق و قریحه شاعری را در خود احساس کرده بود، با حضور مستمر در انجمن‌های ادبی و خواندن مداوم آثار بزرگان شعر و ادب و به پشتوانه حافظه قوی، پیوسته به معلومات خویش افزود.

پدرم به خاطر روحیه بذله گو و خوش مشربی که داشت، همه را در جمع شیفته خود می‌کرد

ربابه باقرزاده درباره وجه ادبی و اشعار پدرش نیز گفت: او معتقد بود شاعر باید مطالعه کند و با رفتار و کردار و گفتار خویش بتواند درس زندگی و اخلاق را به جامعه بیاموزد. او همواره حرمت و کرامت شعر و شاعر را پاس داشت و زبان گویا و طبع روانش را به جز راه نیکی و پند و اندرز به کار نبرد.

در زیست سعادتمندانه پدرم، دو ویژگی بارز و چشمگیر وجود داشت؛ اول مطالعه هر روز کتاب (که به قول خودش بیش از پنجاه سال روزی سه تا پنج ساعت کتاب خواند) و دیگری علاقه وافر به جهانگردی و عشق به کاوش در فرهنگ اقوام ملل که در این زمینه هم تجربه‌ها اندوخت. خصوصیات دیگر پدرم که می‌توان آن‌ها را راز موفقیتش دانست، توکل به خداوند در همه امور، رضایت مندی و مثبت اندیشی، حق شناسی و عزت نفس، وقت شناسی، امانت داری، صداقت، جدیت و پشتکار، کم توقعی و مشورت در امور بود. وسعت مطالعات و تجربیات، او را تبدیل به فردی نکته دان و خوش صحبت کرده بود و حافظه قوی و بهره گیری بجا و مناسب از محفوظاتش را برایش ممکن می‌ساخت.

او به خاطر روحیه بذله گو و خوش مشربی که داشت، همه را در جمع شیفته خود می‌کرد و با همه طبقات اجتماعی و همه سنین مختلف، می‌توانست هم صحبت شود. علاوه بر این، پدرم بسیار آینده نگر و خیرخواه بود و در امور خیریه و نیکوکاری خدماتی انجام داد. در ایجاد خوابگاه دانشجویان و احداث فضا‌های آموزشی، به خصوص در روستا‌ها و مناطق محروم مشهد، با مساعدت و همکاری مادرم همت گماشت.

فرزند علی باقرزاده، در بخش پایانی صحبت هایش، به این نکته اشاره کرد که پدرش بیش از ۳ هزار جلد از کتاب‌های ارزشمند خود را به کتابخانه یزد اهدا کرد و گفت: در جلسات هفتگی خانواده، همواره از کتاب‌های جدیدی که مطالعه کرده بود، مطالبی مفید و آموزنده برایمان بازگو می‌کرد و همیشه ما را به خواندن کتاب و هدیه دادن آن به دیگران تشویق می‌کرد.

او در همه حال شاکر نعمت‌های خداوند بود و با وجود حوادث تلخی که در زندگی برایش پیش آمد، گلایه‌مند نبود. پدرم هنر زندگی را نیک آموخت و آموخته‌ها را نیک به کار بست و ما همیشه به او افتخار می‌کنیم و یادش در خاطر ما جاودان خواهد ماند.


* این گزارش شنبه ۳ آذرماه ۱۴۰۳ در شماره ۴۳۶۷ روزنامه شهرآرا صفحه فرهنگ و ادبیات چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44