بر خلاف تصور برخی که اعتقاد دارند مسجد تنها مکانی برای عبادت و امور مذهبی است، اهالی محله بهشتی در مسجد پنجتن عکس آن را ثابت کردهاند. هنگامی که وارد پایگاه این مسجد میشوید، جریان زندگی را احساس میکنید. سروصدای بچهها و تحرک آنها توجه هرکس را به خودش جلب میکند. مسئولان این مسجد در حد توانشان فضاهای تفریحی و آموزشی را برای بچههای محل فراهم کردهاند تا آنها در این مکان امن حضور داشته باشند.
مسجد پنجتن، کانون تخصصی قرآن رسالت و پایگاه شهید مصطفیزاده که در محله بهشتی واقع شده، یکی از بهترین و پویاترینها در زمینه کارهای فرهنگی است. این مسجد از سال ۱۳۴۲ تاسیس شد و دو شهید به نامهای شهید شیخی و شادیفر کانون این مسجد را تاسیس کردند و به آن رونق دادند، اما آنچه سبب تمایز این کانون و مسجد با مساجد دیگر شده، برنامههای ورزشی و آموزشی آن است و در کنار اینها وجود بازیسرا (عامیانه گیمنت) در این مسجد سبب ارتباط بیشتر نوجوانان و جوانان با مسجد و کانون شده است. برای اینکه بیشتر با فعالیتهای این کانون آشنا شویم، ساعتی را در کنار مسئولان این مسجد نشستیم و آنچه در ادامه میخوانید، شنیدیم.
مسجد پنجتن واقع در رودکی ۲۰ از سال ۱۳۴۲ تاسیس شده است. این مسجد مانند سایر مساجد سطح شهر فعالیتهای معمول خودش را انجام میداد تا اینکه پس از انقلاب با حضور بچههای انقلابی، فعالتر و پویاتر از گذشته شد.
پایگاه بسیج مسجد پنجتن در زمان جنگ مانند همه پایگاههای مساجد آن زمان اعزام به جبهه داشت، اما آنچه آن را متفاوت از برخی پایگاههای همزمانش میکرد، محوریت کار فرهنگی این پایگاه بود. این پایگاه را شهیدان شادیفر و شیخی و آقایان چرخزرین و بهمنی راهاندازی کردند. نام پایگاه برگرفته از نام اولین شهید پایگاه «شهید مصطفیزاده» است.
اوایل دوران انقلاب بنا به فضای خاص جامعه و فضای جنگ، فعالیتهای دانشآموزی از اولویتهای بسیاری از تشکلها و مساجد نبود. با این حال شهیدان شادیفر و شیخی بعد از راهاندازی پایگاه بزرگسالان، با دغدغه کادرسازی و تربیتی قسمت دانشآموزی، پایگاهی را با نام «بسیج دانشآموزی» با این ایده که «در حال حاضر ما هستیم، ولی دو روز دیگر ما نخواهیم بود. حال در آن زمان چه کسی میخواهد چراغ اینجا را روشن نگهدارد؟» راه انداختند و دغدغه کادرسازی از همینجا شکل گرفت. آنها کار را از نوجوانان و جوانان شروع کردند و برای آنها برنامه داشتند که آن بنا تا به امروز ادامه یافته است و اکنون شاگردان آن دوشهید این مکان را اداره میکنند و سه نسل بعد از آنها در این پایگاه رشد کردهاند.
یکی از طرحهای جالبی که از همان زمان در این پایگاه اجرا شد، طرح سه «میم» است. مسئولان کانون، تیمی تشکیل داده بودند و طرحی را برای پیوند بین «مدرسه، منزل و مسجد» راهاندازی کردند. آنها از مدارس راهنمایی و مساجد اطراف، بچههای نخبه را شناسایی و جذب و در مسجد، این دانشآموزان را درگیر فعالیتهای فرهنگی میکردند.
آنها برای کودکان و نوجوانان برنامههای متنوعی داشتند و همین تنوع، باعث جذب بیشتر نوجوانان به مسجد بود؛ بهطور مثال در مسابقه حفظ قرآن، عکس تمام بچهها را روی برد زده و نمودارهایی در مقابل آن طراحی کرده بودند. هرکس که سورهای حفظ میکرد، یک خانه از نمودار را برایش پر میکردند. این موضوع ذوق و شوقی در مسجد ایجاد و انگیزه بچهها را برای حفظ بیشتر کرده بود.
*یکی دیگر از نوآوریهای این دوشهید، آموزش نظامی به گروههای سنی پایین بود. آموزشهای نظامی ذوق و شوق فراوانی در بین بچهها ایجاد کرده بود، زیرا آنها در کلاسها اسلحه میآوردند و به بچهها آموزش میدادند و بچهها با این فکر که آماده جنگ با دشمن میشوند، انگیزه بیشتری برای حضور در کلاس داشتند.
مسجد پنجتن واقع در رودکی ۲۰ از سال ۱۳۴۲ تاسیس شده است
یکی دیگر از کارهایی که از این دوشهید به یادگار مانده است، هیئت بچههاست. محرم و صفر و شبهای قدر، اوج فعالیتهای شهید شادیفر و دوستانش بود. آن موقع دهه اول محرم امامجماعت به منبر میرفت. بچهها که دوست داشتند در مسجد حضور داشته باشند، شلوغ میکردند.
هیئتامنا به خاطر سروصدای بچهها میگفتند: «بچهها را بیرون کنید، نمیگذارند سخنرانی را گوش کنیم.» شهید شادیفر به همراه تیمش برای اینکه بچهها را در مسجد نگه دارند و برای مسجدیها هم مزاحمتی ایجاد نکنند، از یک ماه قبل از محرم بچهها را برای تمرین هیئتداری و سینهزنی ثبتنام کردند. در ایام عزاداری ۵۰ تا ۶۰ دانشآموز به اسم سینهزنی در محلی کنار مسجد جمع میشدند.
چندنفر شعر میخواندند و بقیه بچهها به شکلهای مختلف سینه میزدند. این برنامه همزمان با مراسم هیئت مسجد بود. یعنی بزرگترها برای سخنرانی میآمدند و بچهها هم در کانون، مداحی میکردند. جالب اینکه شهید شیخی و شهید شادیفر خودشان بچههای نوجوان را برای مداحی به کار میگرفتند و افراد مستعد را از قبل آماده میکردند. سخنرانی که تمام میشد، تمرین سینهزنی هم تمام میشد.
آنها هرشب برای روز عاشورا تمرین سینهزنی میکردند که قرار بود هیئت پیاده به حرم برود. قرار بود روز عاشورا به بچهها زنجیر بدهند و این موضوع برای آنها جذاب بود. گاهی هم این برنامهها با هم تداخل پیدا میکرد و بچهها در فضای بزرگترها قرار میگرفتند که این برای افراد مسن هم جالب بود؛ مثلا وقتی هیئت پیاده میرفت، در جایی بچهها زنجیر میزدند و همراه آنها میرفتند.
در همین زمینه صمدیان، یکی از ساکنان محله میگوید: «من دانشآموز دوم راهنمایی و تکخوان گروه سرود بودم. پدرم زیاد موافق رفتن من نبود. یک شب دکتر وجدانی و شهید شادیفر به خانه ما آمده بودند تا با پدرم صحبت و او را متقاعد کنند تا در مجموعه آنها فعالیت کنم. آنقدر در اینباره صحبت کردند که صدای اذان صبح شنیده میشد و آنها هنوز در خانه ما بودند.» آنها برای اینکه یک نوجوان را جذب فعالیتهای مسجد و کانون کنند، بسیار دلسوز بودند.
آنموقع نگاه مردم به بسیج و مسجد نگاه کشته شدن و شهادت بود و هرچه میگفتیم قصد داریم کار تربیتی انجام بدهیم، کسی گوش نمیکرد، زیرا در آن زمان تصورش سخت بود. برای اینکه نگاه اهالی را عوض کنیم، از پدر شهید شادیفر که مغازه عکاسی داشت، یک دوربین گرفتیم و از برنامههایمان عکاسی میکردیم. بعد از مدتی میرفتیم در خانه پدر و مادرها و به آنها نشان میدادیم تا نگاهشان عوض شود.
والدین نگران درس فرزندانشان بودند. ما هم در مسجد برای بچهها کلاسهای تقویتی از جمله زبان، ریاضی و... برگزار کرده و برای اداره کلاسها از بچههای قدیم مسجد استفاده میکردیم. فعالیت جالبی که در این مسجد انجام میشد، این بود که مسئولان پایگاه به مدرسه دانشآموزان میرفتند و با معلمانشان صحبت میکردند و به آنها میگفتند که ضعف این بچهها در کجاست. ابتدا باورش برای معلمها سخت بود که از مسجد محل اینطور پیگیر باشند. جالبتر اینکه وقتی معلمان کار بچهها را دیدند، خودشان هم تعدادی دانشآموز دیگر را معرفی کردند. از همان زمان مسئولان این مسجد معتقد بودند: «اگر این بچه به مسجد بیاید، فضای مسجد تاثیر خودش را میگذارد.»
از ابتدای انقلاب در این مسجد فعالیت بسیج دانشآموزی ادامه داشت تا اینکه مقام معظم رهبری بحث تهاجم فرهنگی را مطرح کردند. صمدیان، آن دانشآموز قدیمی که اکنون یکی از مسئولان این پایگاه شده است، به دنبال تاسیس کانون فرهنگی بود.
هرچند پایگاه مسجد پنجتن سالیان طولانی بدون آنکه تکلیف فرهنگی داشته باشد، کار فرهنگی انجام میداد. پس از آن مسئولان پایگاه دیدند که با چارچوبها، امکانات و تفکر ساختارمدار بسیج کارشان پیش نمیرود، بنابراین هنگامی که کانونهای مساجد در استان راه افتاد، صمدیان هم مجوز کانون رسالت را از اداره ارشاد گرفت تا فعالیت ویژهای در راستای اجرای سخنان رهبری در رابطه با تهاجم فرهنگی انجام دهند.
بعد از این اتفاق، فرمانده وقت پایگاه را توجیه کردند که جریان کانون چیست و این کار هیچ منافاتی با پایگاه ندارد، به بسیج فهماندند که ما داریم خرج دین میکنیم و اسم برای ما مهم نیست. صمدیان همان زمان که معاون فرهنگی بود، مدیر کانون هم شد.
ما تاکید داریم که باید به مسجد برگردیم و مسجدی هستیم. اگر هم میگوییم کانون رسالت، تنها کانون نیستیم، کانون و پایگاه با هم است؛ ما مسجدمحور هستیم. این اهمیت دادن به موضوعاتی همچون مسجدمحوری و قرآنمحوری، برگرفته از شعارهای همان شهدای بزرگوار موسس این مجموعه است. شهید شادیفر در وصیتی میگوید: «شما بچهها را به مسجد جذب کنید. مسجد خودش کار خودش را میکند.»
«قرآنمحوری» هم یکی از ویژگیهای متمایز این مسجد است که شهدا و بزرگان پایگاه روی آن خیلی تاکید داشتند. اکنون نزدیک به یکیدو سال است که این کانون تبدیل به کانون تخصصی قرآن شده است. محور فعالیتهای ما جلسه قرآن است و بر مبنای جلسات قرآنی بقیه فعالیتها شکل میگیرد؛ کسی که برای فوتبال میآید یا در بازیسرا و فعالیتهای مختلف شرکت میکند نیز در راستای همین است.
مسجد پنجتن از همان ابتدا فعال بود و یکی از ارکانی که شاید به فعالیتهای این مسجد رونق داده، امامجماعت مسجد بوده و هست. ائمه جماعات علاوه بر شور و شعفی که ایجاد میکردند، عملشان با برنامه و تدبیر بود، نه اینکه بخواهند فلهای کاری را انجام دهند. نماز جماعتی برگزار شود و دعای توسلی و ندبه و... خیر! واقعا عمقی کار میکردند.
یک آسیب تشکلهای مسجدی، شخصیت ندادن و شخصیت نگرفتن از امامجماعت است که مقام معظم رهبری بر این نکته تاکید میکنند. باید هم به امامجماعت شخصیت داد و هم از او شخصیت گرفت. قدیمیهای مجموعه حتی تایید برنامههایشان را هم از امامجماعت میگرفتند. پشتوانه فکری آنها در آن زمان بیشتر روحانیان بودند.
روحانیان در آن زمان وقتی بستر را مناسب دیدند، از بستر استفاده کردند و مردم هم جذب شدند. صمدیان میگوید: شهید شیخی، شهید شادیفر و آقای وجدانی، تعدادی از ۳۰ دانشآموز را انتخاب میکردند و کارگروهی برای برنامهریزی بلندمدت تشکیل میشد. بعد به اتفاق میرفتیم منزل امامجماعت مسجد و برنامهها را اعلام میکردیم و ایشان هم نظرش را میگفت. سپس نظراتش را بررسی و برنامهریزی میکردیم. این برنامه دوباره به امامجماعت ارائه میشد و از طرف او این برنامهها پشتوانه فکری و مالی پیدا میکرد. علاوه بر آن اثرات تربیتی دیگری هم داشت.
پایگاه بسیج مسجد پنجتن هرسال میزبان طرحهای قرآنی است و امسال نیز میزبان طرح ۱۴۴۸ است. مخاطبان این طرح، کانونهای مساجدند که فهرست آنها را ارشاد در اختیار مسجد قرار داده است. از این مسجد با اعضای کانونها تماس گرفته میشود و در صورت تمایل در شرکت در این طرح، کتابچه و فرم برای آنها فرستاده میشود. استاد براساس کتابچه به آنها آموزش میدهد و از همین کتابچه آزمون گرفته میشود. ظرفیت کلاسها ۱۵ نفری است و با توجه به محدودیتی که داریم، فقط میتوانیم ۱۷۰ کلاس برگزار کنیم.
اجرای طرحهای قرآنی سبب میشود قرآن به عنوان یک ضرورت در سبد کالای فرهنگی مردم قرار بگیرد و در بین کودکان و نوجوانان جایگاه بیشتری از گذشته بیابد.
طرح بزرگ قرآنی۱۴۴۸ همزمان با میلاد باسعادت امامعصر مهدی موعود (عج) آغاز شده و هماکنون در حال اجراست. این طرح در دورههای قبل (طرح۱۴۴۱ تا ۱۴۴۷) بر آموزش روخوانی و روانخوانی قرآن کریم تمرکز داشت، اما در دوسال گذشته با توجه به فرمایشهای مقام معظم رهبری این طرح به سمت حفظ موضوعی قرآن سوق داده شده است و با توجه به سخنان مقام معظم رهبری، محوریت طرح۱۴۴۸ «سبک زندگی اسلامی» است. این طرح به مدت ۸۸ روز ادامه خواهد داشت که همزمان با سالروز میلاد حضرت امامرضا (ع) ۱۶ شهریور به پایان میرسد.
در مدت این ۱۲ هفته آیات مختلف قرآنی با موضوع باورها و رفتارهای قرآنی در زمینه سبک زندگی اسلامی آموزش داده میشود. هدف از اجرای این طرح، فقط حفظ قرآن نیست، بلکه آنچه بیشتر در کنار حفظ و آزمون مطرح شده، بحث تدبر در قرآن است.
خداباوری، الگوشناسی، قرآنباوری، شناخت فلسفه سختیها و مشکلات، معادباوری و دشمنشناسی در حوزه «باورها» و رفتارهای فردی مطلوب و نامطلوب، رفتارهای اجتماعی مطلوب و نامطلوب و الگوهای رفتارهای اقتصادی در حوزه «رفتارها»، اساس محتوای این طرح است.
*این گزارش ۱۰۷ شهرآرا محله منطقه ۸ مورخ ۳۱ تیرماه سال ۱۳۹۳ منتشر شده است.