مشهد در نوشته جات

خاطراتحکمت یا مشهد قدیم
محمدحسین تقوی گیلانی که به تأیید سجلش سنه ۱۳۱۶ در مشهد به دنیا آمده یکی از معدود کسانی است که خاطرات زیادی از مشهد قدیم به یاد دارد. او این یادماندهها را در دهه ۸۰ قرن چهاردهم خورشیدی با پژوهشهای بسیارش درباره تاریخ مشهد و خراسان میآمیزد و آن را در کتاب «خاطراتحکمت یا مشهد قدیم» چاپ و منتشر میکند. مرورِ رویدادهای شهریور ۱۳۲۰ در مشهد و حضور متفقین عمده مطالب کتاب او را تشکیل میدهد که سطرهای بعدی بخشی از آن درباره روزهای قحطی نان در مشهد است.
«در بازه زمانی بین سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۴، قحطی یکی دیگر از بلایایی بود که به دلیل ادامه جنگ و حضور متفقین در ایران گریبانگیر مردم شده بود؛ بهویژه قحطی نان که قوت لایموت مردم و مایحتاج زندگی آن روزگار بود. نانِ گندم که به کلی یافت نمیشد برای همین به نانواییهای آن زمان روزانه مقداری جوِ آغشته به سنگریزه، شن، سرگین حیوانات و پهنِ گاو تحویل میدادند تا با آن نان پخته و به مردم بفروشند. روزها جلو هر دکان نانوایی جمعیت زیادی زن، مرد و کودک در حالی که توی هم میلولیدند، مشاهده میشدند. هر کدام هم چند قِرانی توی دست داشتند تا قرص نانی بخرند و به خانه ببرند. آن دوران صف بستن باب نبود برای همین نان گرفتن زور بازو میخواست و کمی گردنکلفتی.»
«در بازه زمانی بین سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۴، قحطی یکی دیگر از بلایایی بود که به دلیل ادامه جنگ و حضور متفقین در ایران گریبانگیر مردم شده بود؛ بهویژه قحطی نان که قوت لایموت مردم و مایحتاج زندگی آن روزگار بود. نانِ گندم که به کلی یافت نمیشد برای همین به نانواییهای آن زمان روزانه مقداری جوِ آغشته به سنگریزه، شن، سرگین حیوانات و پهنِ گاو تحویل میدادند تا با آن نان پخته و به مردم بفروشند. روزها جلو هر دکان نانوایی جمعیت زیادی زن، مرد و کودک در حالی که توی هم میلولیدند، مشاهده میشدند. هر کدام هم چند قِرانی توی دست داشتند تا قرص نانی بخرند و به خانه ببرند. آن دوران صف بستن باب نبود برای همین نان گرفتن زور بازو میخواست و کمی گردنکلفتی.»

راهنمای خراسان؛ از نگاه دکتر علی شریعتی
«راهنمای خراسان» یک کتاب قدیمی و در واقع شبیه مجموعهای از یک کتاب تاریخ، کتابچه راهنما، نقشه راه و فهرست نیازمندیهای شهری همراه با آدرس و تلفن برای مسافران است که سازمان جلب سیاحان سال ۱۳۴۵ خورشیدی چاپ و منتشر کرده اما اسمی که به عنوان نویسنده در پای این کتاب خورده است، شاید کمی غریب باشد و عجیب زیرا نویسنده این کتاب را با آثار بسیار متفاوتتری میشناسیم. دکتر علی شریعتی. البته اطلاعاتی درباره اینکه شریعتی چه زمان و با چه هدفی این کتاب را نوشته، در دست نیست اما احتمال میرود ایشان این پروژه پژوهشی را در دورانی که به عنوان دانشجوی ادبیات در مشهد مشغول تحصیل بوده انجام داده و بعد هم رهسپار فرانسه شده اما کتاب با چند سال تأخیر منتشر شده است. در مقدمه این کتاب آمده است که: «سازمان جلب سیاحان برای توسعه و ترویج سیاحت و جهانگردی و به منظور تشویق ایرانیان و فارسیزبانان به ایرانگردی اقدام به انتشار کتب راهنما به زبان فارسی برای شهرهای ایران نموده است. هدف از تهیه و انتشار این کتب آشنا کردن علاقهمندان به آثار تاریخی، اماکن مذهبی، گردشگاهها، امکانات و تسهیلات، نقاط دیدنی، نیازمندیهای عمومی مورد احتیاج مسافران و سیاحان و تازه واردین میباشد.» نویسنده، این کتاب را در 5فصل تنظیم کرده است.

شناسایی و وجه تسمیه معابر و محلات بافت قدیم مشهد
از کوچههای قدیم مشهد چه میدانید؟ کوچههای پیراهن به تن کرده از سبزی پیچکها و رها شده در عطر اقاقی که از هر سمتش میرفتید، راهی به سمت حرم داشتند. کوچههایی که حالا نشانشان تنها در نقشههای قدیمی پیداست و گاهی هم در خاطرات کم رنگ موسپید کردههای شهر جلوه مییابند.
در میانه این تغییرات و گم شدن نامها و نشانهای قدیمی میان مشهدِ توسعه یافته امروزی اما پژوهشگرانی بودهاند که تلاش کردهاند مسیر و معابر گذشته شهر را جایی برای آیندگان ثبت کنند و به یادگار بگذارند. یکی از این افراد، دکتر محمدرحیم رهنماست که در کتاب «شناسایی و وجه تسمیه معابر، محلات و اماکن عمومی بافت قدیم مشهد» به محلات مشهد قدیم و دلایل نامگذاری آنها توجه نشان داده است. کتابی که میتواند به خوانندگانش چشماندازی از روزگاری نه چندان دور اما پاک شده و از یاد رفته از دیار خورشید را نشان بدهد. این کتاب که در دو فصل و به کوشش اداره روابط عمومی و بینالملل شهرداری مشهد در سال ۱۳۹۰ چاپ و منتشر شده، علاوه بر بیان مختصری از تاریخچه مشهدالرضا(ع) و حرم مطهر رضوی، به هشت محله قدیمی شهر به انضمام کوچهها و فرعیها و البته همه بناهای مهم در آنها مانند باغها، حمامها، تکیهها، کاروانسراها، حسینیهها و آبانبارها و برخی اماکن مذهبی و فرهنگی نیز پرداخته است.
در میانه این تغییرات و گم شدن نامها و نشانهای قدیمی میان مشهدِ توسعه یافته امروزی اما پژوهشگرانی بودهاند که تلاش کردهاند مسیر و معابر گذشته شهر را جایی برای آیندگان ثبت کنند و به یادگار بگذارند. یکی از این افراد، دکتر محمدرحیم رهنماست که در کتاب «شناسایی و وجه تسمیه معابر، محلات و اماکن عمومی بافت قدیم مشهد» به محلات مشهد قدیم و دلایل نامگذاری آنها توجه نشان داده است. کتابی که میتواند به خوانندگانش چشماندازی از روزگاری نه چندان دور اما پاک شده و از یاد رفته از دیار خورشید را نشان بدهد. این کتاب که در دو فصل و به کوشش اداره روابط عمومی و بینالملل شهرداری مشهد در سال ۱۳۹۰ چاپ و منتشر شده، علاوه بر بیان مختصری از تاریخچه مشهدالرضا(ع) و حرم مطهر رضوی، به هشت محله قدیمی شهر به انضمام کوچهها و فرعیها و البته همه بناهای مهم در آنها مانند باغها، حمامها، تکیهها، کاروانسراها، حسینیهها و آبانبارها و برخی اماکن مذهبی و فرهنگی نیز پرداخته است.

نفوس ارض اقدس؛ رویای سرشماری در مشهد
روزگاری اطلاع داشتن از اینکه در مشهد، دقیقا چند نفر زندگی میکنند، یک رؤیا بود. در آن زمان پناه بردن به حدود و اکتفا به تخمینها، تنها کاری بود که از عهده والیان و سیاحان برمیآمد. تا اینکه زینالعابدین میرزای قاجار، با آمارگیری خانه به خانه از نفوس مشهد برای اولین بار، نام خود را در تاریخ این شهر ماندگار کرد. او که تحصیلکرده مدرسه دارالفنون بود، در مقدمه کتابی که تنها یک نسخه از آن باقی مانده، خود را چنین معرفی کرده است: «بنده کمترین، زینالعابدین ابن مرحوم شاهزاده حاجی محمدولی میرزا، تربیت یافته مدرسه مبارکه دارالفنون، از خانه زادان حقیقی دولت جاویدانشان و چاکران نواب معظم والا». ۱۲۵ سال پس از او، معاونت فرهنگی و اجتماعی وقت مشهد در سال ۱۳۸۲، یک نسخه کپی از این کتاب را به مهدی سیدی، تاریخپژوه مشهدی میرساند تا او این کتاب را به سفارش شهرداری مشهد تصحیحکند. مصحح در ادامه با توضیحاتی که به آن میافزاید، برای اولین بار اطلاعاتی از مشهد سال ۱۲۵۷ خورشیدی در اختیار مردم این شهر قرار میدهد که تا پیش از آن از دید عموم مخفی مانده بود. کتاب ۱۱۴ صفحهای به جا مانده از تحقیق او شامل یک مقدمه کوتاه است و بقیه صفحات اطلاعات نفوس مشهد را به تفکیک محلات ششگانه شهر میآورد.