حسین علی وظیفه شناس که در نوجوانی عازم جبهه شد میگوید: شروع عملیات خیبر پرده بیتجربگی را پاره کرده بود و همین شد که هرازگاهی ترس به سراغمان میآمد.
سارا صابری میگوید: کتاب داستانی درباره کاراته در کتابخانه مدرسه پیدا کردم. برایم جالب بود و آن را خواندم. با این کتاب بود که علاقهام به کاراته بیشتر شد.
ایلیا افشارکهن با اینکه نزدیک به دو سال است که کاراته را شروع کرده، در همین مدت کوتاه توانسته مدال طلای استانی و مقام سومی کشوری را در رشته کاراته به دست آورد.
به هر مسیری قدم بگذاری، سختی زیاد است؛ مثلا چندماهی که باید برای برگزاری رقابتها خود را به تهران میرساندم و برمیگشتم، شرایط برای من و خانوادهام خیلی سخت بود، اما عقب نکشیدم.
مجهزترین باشگاه رزمی منطقه ۶ در محله کشاورز، صدها کودک و نوجوان بااستعداد را پرورش داده و حالا به خانه امید نونهالان و نوجوانان ورزشکار تبدیل شده است.
بهدلیل جو حاکم بر باشگاه و استرس ناشی از آن، سوگل در نخستین تجربه نتوانست مقامی کسب کند، اما این ناکامی باعث ناامیدی او نشد. سوگل تمرینات را ادامه داد تا در دومین میدان با کمربندی که حالا زرد شده بود، موفق به کسب مقام دوم استان در رده نونهالان شود.
اولین مدال زندگیاش را که سال۱۳۹۷ کسب میکند، مدال نقره هاپکیدو در سطح استان است. بعداز آن مقام سوم استان را نیز در همین رشته به دست میآورد، اما در همان مرحله متوقف میشود و چندسال بعد به مدال طلا میرسد.