محله کوثر

محله
منطقه ۹

کوثر

محله کوثر با افتتاح دانشگاه فردوسی به‌تدریج شکل گرفت و رفت‌وآمد دانشجویان به رشد آن دامن زد. وجود کارخانه کوکا که بیش از ۳۰ سال در این محل وجود داشت و اکنون به میدان پژوهش و کارخانه نوآوری تغییر پیدا کرده، از ویژگی‌های محله کوثر است. بولوار کوثر به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شده است که بخش شمالی آن برخوردارتر است.

محله کوثر
کوچک‌ترین قهرمان شنای استان از انگیزه‌هایش می‌گوید
ماهان هفت ساله که در اولین حضورش در مسابقات استانی موفق به کسب رتبه سوم شده، فقط یک سال است که در رشته ورزشی شنا آموزش را آغاز کرده است.می‌گوید: قهرمانی من در رشته پروانه بود که توانستم نفر سوم بشوم، اما دو نفر دیگر از من خیلی بزرگ‌تر بودند. چون رده سنی ما از 7 تا 9 سال بود و من کوچک‌ترین پسر گروه بودم. در روزهای اولی که به استخر می‌رفتم حتی لباس پوشیدن و بستن بند کفش‌هایم به‌تنهایی برایم کار سختی بود اما با کمک مربی توانستم خیلی زود این کارهای شخصی را یاد بگیرم. وقتی دلم می‌خواهد استراحت کنم کرال پشت را انتخاب می‌کنم.
پای صحبت هنرمندی که در آرامش کتاب‌ها زندگی می‌کند
علی لشکری درباره دورانی که از آن به عنوان بهترین دوران زندگی‌اش یاد می‌کند، می‌گوید: در مرکز آموزش هنر فعالیت می‌کردم گروه‌های دیگر هم در زمینه‌های هنری از جمله گویندگی فعالیت داشتند. هنرمندانی که در صدا و سیما برنامه‌های هنری اجرا می‌کردند هم به این مرکز رفت و آمد داشتند. این رفت‌وآمد‌ها سبب آشنایی‌ام با برخی از این هنرمندان از جمله رضا رضاپور شده بود. او در رادیو صدای خراسان برنامه‌های نمایشی طنز اجرا می‌کرد. از من دعوت کرد که برای گویندگی به رادیو بروم و با او همکاری کنم. گاهی متن‌هایی را برای برنامه می‌نوشتم، اما به نام خودم نبود و با نامی مستعار کارهایم را اجرا می‌کردم.
داستان ساخت یک نماد خاص به روایت فعال فرهنگی محله کوثر
به تهران که رسیدم به سراغ یکی از اقوام دور رفتم و در اتاقی که داشت، ساکن شدم. به مسجد آیت‌ا... مکارم‌شیرازی رفتم که در آن زمان روحانی جوانی بود و پشت سر ایشان نماز خواندم. با دعایی که از اعماق دل داشتم، خیلی زود کار پیدا کردم و در یک کارگاه مشغول به کار شدم. سطح کار در تهران با مشهد خیلی تفاوت داشت. با علاقه فراوانی که داشتم، خیلی زود استادکار شدم و توانستم برای خودم اعتباری به دست بیاورم. استادم از اینکه من طرح‌های خلاقانه در ذهنم داشتم، استقبال می‌کرد و هروقت مشتری خاصی داشت، مرا معرفی می‌کرد و همیشه می‌گفت کار‌های خاص، کار غلامحسین است؛ اگر او نتواند انجام دهد، فرد دیگری هم نمی‌تواند.
تاجیکستان وطن دوم من است
به این بخش از خاطراتش که می‌رسیم، کمالی به تاجیکی شروع به حرف زدن می‌کند. با همان گویش از ورزشکاران تاجیک می‌گوید که به ایران آمدند و چطور با تلاش کمالی که مسئول تشریفات بوده است، از طرف فدراسیون ایران حمایت شدند. تعریف می‌کند که چطور با اتوبوس از مرز سرخس و باجگیران آمدند و از همان لحظه ورود در گمرک همراهشان بوده است. از اینجا در زندگی کمالی ورق برمی‌گردد و با حس دوستی و برادری که میان او و رئیس کمیته المپیک تاجیکستان رخ می‌دهد او فرد معتمد تاجیک‌ها می‌شود.
روایت زندگی پزشکی که هم‌زمان به فکر مداوای انسان‌ها و زمین است
برای اینکه به حال طبیعت کمک کنم، کمتر گوشت قرمز مصرف می‌کنم، کمتر با هواپیما به مسافرت می‌روم، درخت و گل زیاد می‌کارم، آب کمتری مصرف می‌کنم، هر بار که به طبیعت می‌روم علاوه بر اینکه از مناظر زیبا استفاده می‌کنم آشغال‌های رها‌شده در طبیعت را هم جمع‌آوری می‌کنم، سخنرانی، کلاس‌های آموزشی و... این‌ها بخشی از کارهایی است که برای بهتر شدن حال زمین انجام می‌دهم.
پاکبان پاک‌دست
«حسین کاظمی» پاکبان محله کوثر شمالی مشغول رفت‌وروب روزانه بوده که حدود160گرم طلا را پیدا می‌کند و این موضوع را به رئیس اداره خدمات شهری منطقه اطلاع می‌دهد. پس از آن با هماهنگی و پیگیری شهرداری منطقه مال‌باخته پیدا می‌شود و طلاها به طور کامل به او تحویل داده می‌شود.
کارخانه نوآوری مشهد و زندگی نوآورانه
کارخانه نوآوری مشهد در سال ۱۳۹۷ طی تفاهم نامه‌ای سه جانبه بین شهرداری مشهد (دکتر محمدرضا کلایی) و معاونت علمی ریاست جمهوری (دکتر سورنا ستاری) شکل اجرایی گرفت و مراحل راه اندازی آن آغاز شد.