دکتر رؤیا رستگار تعریف میکند: ناظم مدرسه درحال به صفکردن بچهها بود. چشمش که به من افتاد، با تحکم گفت «دختر جان! برو توی صف. چرا اینقدر تعلل میکنی؟» به او گفتم: «من دانشآموز نیستم؛ معلم هستم.»
سیدمجتبی موسویزاده، معلم است. او میگوید: پسر قلدر مدرسه برای خودش چند نوچه داشت. آنقدر روی بچهها تأثیر گذاشته بود که با اشاره او، کلاس به هم میریخت یا آرام میشد.
مهمترین تمایز این مدرسه در «آموزش زندگی» است. هدف ما فقط پرورش دانشآموزان نخبه نیست؛ بچهها اینجا روش زیستن را یاد میگیرند.
از مدرسه ای که بیش از نیمقرن قدمت داشت و خیلی از بزرگان شهر روزگاری دانشآموزش بودند، اکنون تنها درِ چوبی سبز کم جان و چند بیت شعر بر در و دیوار اطرافش برجا مانده و باقی خاک است و خاک.
کوچه بزرگمهر۱۰ در محله کوی پلیس واقع شده است؛ محلهای که به گفته قدیمیهایش زمینهای آن، نزدیک به چهلسال قبل به کارمندان نیروی انتظامی واگذار شده است.
۹ سال پس از انقلاب اسلامی، نهضت سوادآموزی بیسوادی را در میان کارمندان ریشه کن کرد.
در سال۸۵ با افزایش سکونت در این کوچهها و همچنین ساکنشدن برادر شهیدخاکستری در این محله، معبر به نام این شهید بزرگوار نامگذاری شد.






