مشکل

خانه «سالاری» به‌فروش گذاشته شد
اعلان فروش خانه تاریخی سالاری بر سردرِ این بنای 100 ساله -و البته ثبتی در پشت باغ نادری مشهد- نصب شده است و سایه تخریب بر سر یکی از خاص ترین بناهای تاریخی مشهد (از نظر نوع معماری سردر) سنگینی می کند و میراث دوستان مشهدی نگران اند که نکند این خانه هم به بلایی که بر سر خانه های حناساب و کوزه کنانی و سایر بناهای تاریخ آمد دچار شود.
بیش از 99 درصد نابینایان بیکار هستند!
سیدحسن حسینی متولد از مهاجران متولد مشهد و مسئول خانه نابینایان مهاجر ساکن مشهد است. این مجموعه کارش را از سال 1372 شروع کرده است. تأسیس این گروه در ابتدا از سوی دانش‌آموزان نابینای مهاجر مدرسه امید بوده است. هسته مرکزی این گروه در گلشهر شکل گرفته و سپس بقیه افراد نابینای مهاجر را دعوت کرده است.
خانه‌های ناامنِ لرزان؛ 1000 مکان‌ اقامتی غیرمجاز پیرامون حرم مطهر
زائری که راهی مشهد می‌شود، هیچ‌وقت تصور نمی‌کند در حیاط خانه‌مسافر یا آشپزخانه یا اتاق طبقه دوم آن قربانی ریزش چاه، سقف یا انفجار گاز شود، اما بازخوانی حوادث مکان‌های اقامتی پیرامون حرم مطهر رضوی خبر از این می‌دهد که متأسفانه خلاف این تصور، آمار رخداد چنین اتفاق‌هایی در این محدوده کم نیست. زیرا این اقامتگاه‌ها بافت قدیمی دارند و بسیاری از مالکان همین خانه‌ها بدون استانداردسازی و حتی گرفتن مجوز مسافر می‌پذیرند.
‌بستن کوچه‌ها، راه خروج از بن بست مشکلات
اعضای شورای اجتماعی محله عسکریه ما را دعوت کردند تا درباره مشکل اتشان صحبت کنند. قرارمان احسان7 بود، در ابتدای کوچه طنابی بسته بودند که روی آن با مقوا نوشته شده بود، بن‌بست است. وارد کوچه که شدیم انتهای کوچه جمعیتی ایستاده بودند، مرد و زن، پیر و جوان که گلایمند از این شرایط بودند. همین که خودمان را معرفی کردیم سر درددلشان باز شد و با هم شروع کردند به صحبت. به نظر ما این همهمه نشان از فراوانی مشکل اتشان بود که دوست داشتند تمام آن‌ها را همان‌جا بیان کنند. در بین آن‌ها اعضای شورای اجتماعی محله‌شان هم حضور داشتند که از آن‌ها خواستند مشکل ات را تک تک برای ما بگویند.
حکایت پنبه و آتش در پاساژهای پارچه پیرامون حرم
پاگرفتن آتش در پاساژهای قماش، حکایت پنبه و الکل است. کوچک‌ترین خطا در مغازه و راهروهای پر از پارچه می‌تواند شعله‌های آتش را برافروخته کند و ناگهان زبانه بکشد و مانند رودخانه‌ای سوزان و جاری، همه‌چیز و همه‌جا را بسوزاند؛ درست مثل بلایی که سر پلاسکوی تهران آمد و جز مچاله‌ای از بلوک‌های بتنی و آهنی چیزی از آن باقی نماند. اما گویا سرنوشت غول هفده‌طبقه پایتخت، قرار نیست درس عبرتی برای پاساژهایی باشد که تاکنون چندین هشدار قانونی درباره ناایمن‌بودنشان دریافت کرده‌اند.
ولیان با ژیان من از مناطق زلزله‌زده قوچان بازدید کرد
غلامرضا عنایتی با وجود این که نزدیک به 7دهه از زندگی خویش را سپری کرده، همچنان به دنبال رتق و فتق امور محله است. او که مدت زمانی کوتاه در روزنامه کار خبرنگاری را انجام داده است، می‌گوید: معروف‌ترین افرادی که با آن‌ها مصاحبه کردم، عبدالعظیم ولیان، استاندار و نایب التولیه آستان قدس رضوی در سال1353، بود. من با ولیان و تعدادی دیگر از خبرنگاران در زلزله قوچان هم‌سفر بودم، از آنجایی که مسیر روستاهای زلزله‌زده بسیار صعب‌العبور بوده، خودرو استاندار از کار افتاد و او به‌اجبار سوار بر خودرو ژیان من شده و بازدید از مناطق زلزله‌زده را انجام داد.
ارمغان گروه مردمی همیار، برای اهالی محله ارمغان
کمی آن طرف‌تر از میدان نمایشگاه، تابلوی شهرک ارمغان به چشم می‌خورد. محله‌ای که شاید تعداد کمی از ما آن را بشناسیم یا گذرمان به این محدوده شهری افتاده باشد چراکه این شهرک هیچ راه ارتباطی با محله‌های اطرافش ندارد و برای رسیدن به نزدیک‌ترین خیابان‌های اصلی اطراف باید مسافتی طولانی طی شود. نداشتن پل ارتباطی با دیگر محله‌ها باعث شده که شهرک ارمغان همچون جزیره‌ای جدا، در بافت منطقه ۱۱ قرار گیرد و برخلاف اینکه این منطقه را به عنوان بافتی برخوردار می‌شناسند، شهرک ارمغان همچون حاشیه شهر، با فقر و مشکل ات متعدد بهداشتی و اجتماعی دست و پنجه نرم کند.