«محسن خانچی» شاعر و معلم قدیمی شهرک پردیس و شهید بهشتی است. او پنج دفتر شعر دارد و در هر قالبی که بگویید هم شعر سروده است.
به دیوارهای خانه نگاه میکنم و تمام خاطرات بانو را در جای جای آن میبینم. خاطراتی که آمنه فاضل در کتاب «اولین نگاه، آخرین وداع» نوشته است. حالا میفهمم حال و هوای هر مکانی به صاحب آن است نه به خشتهای خامش. مانند همسر دکتر امینی که کولهبار خاطراتش را جمع کرده و با خود به این آپارتمان آورده است و دیوارهای نونوار آن را پر کرده از خاطرات زیبای قدیمی. قاب عکسها و تابلوهایی که با آدم حرف میزنند.
معصومه لیسانس زبان انگلیسی دارد و دانشجوی رشته حقوق بینالملل دانشگاه آزاد مشهد است. با این حال علاقهاش به هنر نقاشی باعث شده است تا آن را رها نکند. پدر و مادر معصومه فوت کردهاند. پدر اوایل انقلاب برای گذراندن دوره طلبگی از بامیان افغانستان به نجف اشرف میرود و بعد هم راهی قم و مشهد میشود. معصومه متولد قم است و ۳۰ سال سن دارد. از همان کودکی به نقاشی علاقه داشت و این را دفاتر نقاشی دوره دبستانش گواهی میدهد
فریبا شادلو شاعر مشهدی که مجموعه شعرش برگزیده بخش ویژه هفتمین دوره جایزه خبرنگاران شده است، درباره علت دیده شدن اشعارش میگوید: «شاید به این دلیل باشد که خیلی سعی در ساختن شعر نداشتم و همه سرودهها حاصل زیست من است و خیلی به تجربیات فردی و حال و هوای درونیام نزدیک بودند.
در راستای تغییر نامهای مشابه، خیابان حافظیه که در پیروزی72 قرار داشت به دلیل تشابه اسم با بولوار حافظ در دیماه امسال تغییر نام پیدا کرد و تابلوهایی با نام عماد خراسانی در این خیابان نصب شد.
غلامرضا غلامپور دهسرخی شاعر شصت ساله محله کارمندان دوم است که دفتر شعرش را به نام آیین عشق در سال٨٠ به چاپ میرساند و حالا دو دفتر شعر دیگر هم آماده چاپ دارد.
بهار نام یکی از کارهای اوست که خودش آن را میسراید و بعد هم به لهجه مشهدی میخواند. کاری که سال٩٣ به یمن ورود مقام معظم رهبری به مشهد مقدس میخواند و مورد استقبال قرار میگیرد