محمدامین و سجاد دانشآموزان چهاربرجی هستند که در اوقات فراغت تابستان کار را بر اتلاف وقت ترجیح دادهاند و تابستان خود را کنار استادکارها میگذرانند تا فوت و فن حرفهای را یاد بگیرند.یکی پانزدهساله و دیگری 17سال دارد، در کارگاه تراشکاری و جوشکاری مشغول به کار هستند، جایی که از ساعت 8صبح تا 6بعدازظهر با انواع دستگاه برش و دستگاه جوش، فرز و... سر و کار دارند و امیدوارند در آینده برای خودشان کسب و کار آبرومندی را راهاندازی کنند.که پشت سر گذاشتهاند تا به هر قیمتی که شده، هم نانآور باشند و هم دانشآموز.
حانیه کفاش از تأثیر فضای آموزشی و معلم و مدرسه بر علاقهمندشدن دانشآموزان میگوید: سال دهم که بودم خانم مرضیه بارانی دبیر راهنماییام بود و من را برای حضور در مسابقات تشویق کرد. من غیر از کلاسهای مدرسه که برایم خیلی مفید بودند هیچ کلاسی نرفتم و خودم با دورههای آنلاین اینترنت آموزش دیدم. غیر از کدنویسی با سیاماس و ورد پرس کار کردم و حالا هر دو روش را بلدم.
سیدمتین زرقانی میگوید: زمانی که برای اولینبار به باشگاه رفتم و در صف مبتدیها قرار گرفتم سن و قدم از همه آنها بیشتر بود چون بیشتر بچههای گروه ما ششتا هفتساله بودند. بچههای همسن وسال من نزدیک به دوسالی بود که این ورزش را شروع کرده بودند. بعضی آدمبزرگهای اطرافم با کنایه به من میگفتند: تاکنون باید دوتا مدال قهرمانی میگرفتی. تو تازه آمدی ورزش کنی دیگر فایدهای ندارد این ورزش را کنار بگذار به درد تو نمیخورد. روزهای اول، این حرفهای کنایهآمیز خیلی برایم سنگین بود.
سجادحسنزاده استاد مکانیک میگوید: از هفت شاگرد چهار نفرشان فقط در تعطیلات تابستان به تعمیرگاه میآیند. یکی از شاگردان هم از چند روز قبل کارش را شروع کرده است. شاگردی هم دارم که امسال سومین تابستان است که اینجا مشغول به کار است. او در کارش پیشرفت خوبی داشته است و تعمیر و باز و بسته کردن موتور خودرو را انجام میدهد و به یک استاد نیمهماهر تبدیل شده است.در گذشته شغل مکانیکی به دلیل سروکارداشتن دائمی با روغن و بوی بنزین چندان مورد استقبال دانشآموزان نبوده است. اما چندسالی است که این دیدگاه تغییر کرده است.
17سال بیشتر ندارد اما با همین سنش عشق و ارادت همراه با معرفتی به اهل بیت(ع) در وجودش ریشه دوانده است. دو سال است که مسئولیت هیئت نوجوان ان شیعهالزهرا(س) را برعهده دارد و صدای خوبش او را یکی از مداحان اصلی مسجد امالائمه فاطمه الزهرا(س) کرده است. امین خزاعی امور داخلی مسجد را در زمینه برگزاری کلاسهای تابستانی و اردوها برعهده دارد و چهرهای شناختهشده بین اهالی و مسجدیهاست.
بدمینتون را از یک سالن ورزشی در خیابان سرلشکر خلبان شهید محمدی (رازی سابق) شروع کرده و بعد همراه پدر به سالنهای کوثر و راستی رفته است. در هشتسالگی و در اولین مسابقه استانیاش در نیشابور شکست خورده و خیلی ناراحت میشود اما عزمش را جزم میکند و با تمرین در مسابقه استانی مشهد در رده سنی نونهالان مقام اول را به دست میآورد.کوروش علیزاده با تکینکهای این ورزش آشنا و به آنها مسلط است. میگوید: در بدمینتون بیشتر از قدرت، تکنیک مهم است. معمولا دورترین نقطه ممکنی را که میتواند حریف به آن برسد انتخاب میکنم تا او در پاسخ به زحمت بیفتد.
لباس رزمیاش را پوشیده و سه مدال رنگارنگ را هم به گردنش آویخته است. نگاهش پر از اطمینان است و حتی قدمهایش را استوار و محکم برمیدارد. با خودم فکر میکنم که دستکم باید چند سالی را به تمرین و مبارزه گذرانده باشد. اما کمی که میگذرد، میفهمم فقط دو ماه از ورودش به این عرصه میگذرد و او در همین مدت کوتاه موفق به کسب سه مدال استانی مختلف شده است! یگانه پورشریفی متولد سال۱۳۸۷ کاراتهکار ساکن محله کارمندان دوم است. رزمیکاری که زیرنظر یکی از بهترین مربیهای منطقه مبارزه را آموخته و حالا اهداف و آرزوهای زیادی در سر دارد.






