نهتنها زیرزمین کیفدوزی سید در نقطه شروع خیابان وحید، که همه کارگاههای این محدوده و بازارهای اطراف در تابستانهای بلند یک جور کلاس تعلیمی بود برای آنهایی که در این سه ماه افسانهای، میخواستند خرج یک سال تحصیلشان را به دست بیاورند، دانشآموزانی که فصل کیف و کتاب برایشان به پایان رسیده بود و به میدان کار آمده بودند.
کارگاهها محل استعدادیابی به حساب میآمد. یکی نجاری دوست داشت، یکی تعمیرات لوازم برقی. بعضیها هم عاشق معماری بودند و کار بنایی را با جان و دل انجام میدادند.
سالن ورزشی امام علی(ع) نوده، تنها سالن ورزشی فوتسال در بولوار توس است که بخشی از اوقات فراغت دانش آموزان در آن پر می شود. در این مجموعه ورزشی تیمی به شکوفایی رسیده است که توانسته نقش زیادی در شناسایی استعدادهای کودکان و نوجوان ان این محدوده داشته باشد و آن ها را از آسیب های اجتماعی دور نگه دارد.حسین حاجی پور، مسئول سالن ورزشی امام علی(ع) میگوید: برای یک ساعت ونیم 120هزارتومان هزینه اجاره زمین است. این کمترین میزان هزینه ای است که باشگاه ها دریافت می کنند. از طرف دیگر چون سالن مناسب و استاندارد دیگری در این محدوده وجود ندارد، تقاضا برای اجاره بسیار زیاد است. ظرفیت ما هم محدود است.
یگانه رفاهی مبارز پانزدهساله محله مجیدیه است که در رشته کاراته فعالیت میکند. نوجوان بااستعداد و پرتلاشی که بهواسطه مادر ورزشکارش به این رشته رزمی علاقهمند شد. یگانه در دهسالگی کاراته را آغاز کرد، ورزشی که هیجان روزهای کودکیاش را بیشتر کرد و همانطور که در مسابقات کشوری و استانی درخشید، این روزها با پنج ساعت تمرین در خانه و باشگاه، خودش را برای مسابقات انتخابی تیم ملی که هفته آینده در تبریز برگزار میشود، آماده میکند.
محمدامین و سجاد دانشآموزان چهاربرجی هستند که در اوقات فراغت تابستان کار را بر اتلاف وقت ترجیح دادهاند و تابستان خود را کنار استادکارها میگذرانند تا فوت و فن حرفهای را یاد بگیرند.یکی پانزدهساله و دیگری 17سال دارد، در کارگاه تراشکاری و جوشکاری مشغول به کار هستند، جایی که از ساعت 8صبح تا 6بعدازظهر با انواع دستگاه برش و دستگاه جوش، فرز و... سر و کار دارند و امیدوارند در آینده برای خودشان کسب و کار آبرومندی را راهاندازی کنند.که پشت سر گذاشتهاند تا به هر قیمتی که شده، هم نانآور باشند و هم دانشآموز.
حانیه کفاش از تأثیر فضای آموزشی و معلم و مدرسه بر علاقهمندشدن دانشآموزان میگوید: سال دهم که بودم خانم مرضیه بارانی دبیر راهنماییام بود و من را برای حضور در مسابقات تشویق کرد. من غیر از کلاسهای مدرسه که برایم خیلی مفید بودند هیچ کلاسی نرفتم و خودم با دورههای آنلاین اینترنت آموزش دیدم. غیر از کدنویسی با سیاماس و ورد پرس کار کردم و حالا هر دو روش را بلدم.
سیدمتین زرقانی میگوید: زمانی که برای اولینبار به باشگاه رفتم و در صف مبتدیها قرار گرفتم سن و قدم از همه آنها بیشتر بود چون بیشتر بچههای گروه ما ششتا هفتساله بودند. بچههای همسن وسال من نزدیک به دوسالی بود که این ورزش را شروع کرده بودند. بعضی آدمبزرگهای اطرافم با کنایه به من میگفتند: تاکنون باید دوتا مدال قهرمانی میگرفتی. تو تازه آمدی ورزش کنی دیگر فایدهای ندارد این ورزش را کنار بگذار به درد تو نمیخورد. روزهای اول، این حرفهای کنایهآمیز خیلی برایم سنگین بود.
سجادحسنزاده استاد مکانیک میگوید: از هفت شاگرد چهار نفرشان فقط در تعطیلات تابستان به تعمیرگاه میآیند. یکی از شاگردان هم از چند روز قبل کارش را شروع کرده است. شاگردی هم دارم که امسال سومین تابستان است که اینجا مشغول به کار است. او در کارش پیشرفت خوبی داشته است و تعمیر و باز و بسته کردن موتور خودرو را انجام میدهد و به یک استاد نیمهماهر تبدیل شده است.در گذشته شغل مکانیکی به دلیل سروکارداشتن دائمی با روغن و بوی بنزین چندان مورد استقبال دانشآموزان نبوده است. اما چندسالی است که این دیدگاه تغییر کرده است.