مبین چهاردهساله چند ماه است برای تحصیل در دبیرستان خواجهنصیر طوسی و آموختن تخصصی علم موسیقی به مشهد آمده است. ظاهر و رفتارش همچون دیگر دانشآموزان مدرسه است اما با همه نوجوانی، افکار و گفتارش همچون یک هنرمند باسابقه است. بزرگترین آرزویش توجه بیشتر مردم و مسئولان به موسیقی نواحی است و اینکه بتواند در موسیقی ایران حرفی برای گفتن داشته باشد، اما نگرانیهای بهحقی دارد: نگرانی از اینکه مردم کار او را دوست نداشته باشد نگرانی برای فراموش شدن سبک موسیقی نواحی که دهها سال پدربزرگش برای معرفی آن زحمت کشیده.
سال 93 بود که دانشآموزان نوجوان محله تلگرد که هرکدام از یک مدرسه بودند تصمیم گرفتند یک گروه هنری در رشته تئاتر و سرود تشکیل بدهند به نام مهدخت، گروهی که ابتدا میخواست در برخی از مناسبتهای ملی و مذهبی در مسجد و پایگاه نمایش اجرا کند اما خیلی زود با همت همه اعضا و البته حمایت پایگاه بسیج امابیها (س)و مسجد امام رضا(ع) در این محله توانست به پیشرفت چشمگیری دست پیدا کند تا آنجا که در اولین دوره از جشنواره «شبیه یاس» به مقام دوم رسید. پس از آن نیز هردوره به عنوان گروه اول در بخش سرود معرفی شد.
طراوت و سوفیا دو دانشآموز چهاردهساله محله سجاد هستند. آنها در کمتر از دو سال موفق شدند به خاطر اختراع دستگاه«دستیار چشم مادر» دو مدال طلای جهانی را از آن خود کنند و به عضویت انجمن نخبگان ژنو سوئیس درآیند.
آنها همچنین در جشنواره ابنسینا مقام اول و در جشنواره خوارزمی مقام دوم استانی را کسب کردهاند.
دانشآموز دبیرستان شهید عباسی2 در محله امام هادی(ع)در کارنامه علمیاش رتبه عالی کشوری دارد. شکیلا فَکاری بگلر سال گذشته بهطور مجازی در آزمون کشوری زیست فناوری شرکت کرده و توانسته این رتبه را به دست آورد. رشتهای که در آن دانشآموزان با دنیای زیستشناسی و فناوری بیشتر آشنا میشوند و به عضویت باشگاه دانشآموزی در میآیند.
محمدجواد خاکنژادی، نوجوان هفدهساله محله کوثر، پنجسالی است که نقالی را شروع کرده و با تلاش و پشتکار فراوانی که داشته موفق شده است بر رقبایش از شهرهای مختلف پیروز شود و امسال رتبه دوم کشوری نقالی را در جشنواره فردا از آن خود کند. او معتقد است نقالی هنری کامل است و میتواند برای پیشرفتش در تئاتر مؤثر باشد.
در هنر گذر عمر را نمیفهمی. هر روزت تازه است. این یعنی گریز از تکرار. آنچه آدم را نابود میکند پدیده تکرار است. این هنر پله روبه جلو است. هر کاری که ارائه میدهی کاملتر از قبلی است. هر اثر جزئی از هنرمند است چون زمانی از عمرش را در آن سپری کرده است. با همه این اوصاف اگر صدبار دیگر به دنیا بیایم باز همین راه را پیش میگیرم چون دنیایی را جذابتر از دنیای هنر نمیشناسم.
شهرام خیاطان میگوید: خداوند حال کسی را تغییر نمیهد مگر اینکه خودش بخواهد و من این کار را کردم. روشهایی را یافتهام که درصدهای بیشتری از مغز را به کار بگیرد. شاید شنیده باشید که دانشمندان ثابت کردهاند انسان در حالت عادی از یک درصد ذهنش استفاده میکند. انیشتین در اوج تفکر از 9 درصد استفاده کرده است. چرا؟ مگر خداوند این قدرت را در انسان قرار نداده است؟ مگر ما اشرف مخلوقات نیستیم؟ به همین دلیل، من به فکر افتادم به دنبال روح خدایی بروم. نکته اصلی کار من این بود که بدون تعصب تحقیق کردم.