خیابانهای اصلی با نور چراغها روشن شده است، اما در کوچهپسکوچههای تاریک چیزی به چشم نمیآید. سرکارگران با موتور جلو میروند. خادمان پشت سرشان و ما هم پشت سر آنها با خودرو میرفتیم. سر کوچه شهید نامجوی2 میرسیم، سرکارگر دو تک بوق میزند و پاکبان داخل کوچه خودش را سر خیابان نامجو میرساند. نامش علیرضا درودی است، به محض اینکه میرسد خادمان از ماشین پیاده میشوند و به سمتش میروند. درودی مات و مبهوت نگاهشان میکند.
«رواق کتاب» عنوانی است که این روزها بر سردر ششضلعی صحن قدس به چشم میخورد. مکانی که اهالی کتاب را گردهم میآورد و فضایی آرام، دور از نگرانی اندیشه و مناسب را در نزدیکترین نقطه به مضجع شریف عالمآلمحمد(ص) فراهم کرده است.
معرفی کتابهای شاخص با حضور نویسندگان این آثار ازجمله فعالیتهای رواق کتاب است.
نخستین و دقیقترین سرشماری عمومی مشهد در سال 1295قمری توسط حکمران آن، یعنی زین العابدین میرزا ابن شاهزاده محمدولیمیرزا انجام شد. او دانشآموخته مدرسه دارالفنون و همدوره و رقیب صنیعالدوله، مؤلف مطلعالشمس، سفرنامه ناصرالدینشاه به خراسان و مشهد بود، اما هیچگاه نتایج تحقیق خود را در اختیار صنیعالدوله قرار نداد.
حاج ماشاءالله دانشینیا یکی از خادمان پیشکسوت حرم رضوی است که به قول خودش نیمقرن است خاک پای زائران حضرت رضا (ع) را توتیای چشمانش کرده است.
از روزهایی که هنوز مردم به تجملات رو نکرده بودند و هرکس هرچه درمیآورد، میخورد و کمتر به فکر اندوختن بود. همه همان چیزی بودند که نشان میدادند. اکبر کامرانیمشهدی 61ساله یکی از قدیمیهای محله طبرسی است. او که بهدلیل همسایگی خانه پدریاش با حرم مطهر هرروز با صدای نقارهخانه بیدار میشد، در این گزارش زمانی را روایت میکند که هنوز ولیان، استاندار وقت، طرح توسعه حرم مطهر رضوی را اجرایی نکرده بود و طبرسی و کودکی او شکلی متفاوت داشت.
علی اکبر باوفا 90ساله ساکن قدیمی کوچه سلام است که از سال 1341 در آن سکونت دارد. او از قدیم این کوچه اینچنین میگوید: از ابتدای کوچه که نگاه میکردید گنبد بارگاه امام رضا(ع) دیده میشد. زائران و مجاورانی که از اینجا عبور میکردند اول به امام رضا(ع) سلام میدادند، بعد میرفتند. آن زمان خانهها یک طبقه با سقفهای گنبدی بود. از پیچ ابتدای کوچه که وارد میشدید عرضش آنقدر کم بود که یک گاری هم بهسختی از آن عبور میکرد. بعدها که ساخت و ساز شد خانهها از دوطرف کوچه عقبنشینیکردند و حالا عرض کوچه بیشتر از قبل شده است.
در دوران اسلامی کارکرد دینی و اعتقادی کتیبهها بهشدت تقویت شد، بهطوریکه به یکی از مهمترین عناصر تزیین در هنر و معماری اسلامی تبدیل شد. بهعلاوه در دوران اسلامی بهسبب اکراه در بهکاربردن تصاویر جانوری و انسانی در تزیین بناهای دینی و مذهبی، زمینه کاربرد کتیبه بیش از پیش گسترش یافت، بهطوریکه بهمرور کتیبه در فرهنگ اسلامی همان کارکردی را یافت که شمایل در هنر مسیحی ایفا میکرد. کتیبههای موجود در حرم مطهر نیز قدمت بسیاری دارند و برخی از آنها به قبل از دوران تیموری بازمیگردند.