منطقه ۱۲

منطقه ۱۲

هم‌نشینی محدوده تاریخی و مدرن در یک منطقه

منطقه ۱۲ از دو محدوده متصل و منفصل شهری تشکیل شده است. ساختمان‌سازی در ناحیه متصل این منطقه در ۲۰سال گذشته با سرعت زیادی پیش رفته و این موضوع باعث شده است این محدوده با خیابان‌کشی‌های استاندارد شهری، خانه‌های نوساز و... به‌عنوان یک منطقه نوین شهری شناخته شود. بافت تاریخی منطقه ۱۲ در ناحیه منفصل توس قرار دارد که قدمت برخی بنا‌های آن در اطراف شهر تاریخی طابران توس به هزار سال می‌رسد. ظرفیت‌های گردشگری و تاریخی سهم ویژه‌ای در رونق اقتصادی این منطقه دارند که از آن جمله می‌توان به آرامگاه فردوسی، بقعه هارونیه، قلعه هزارساله کهندژ، بوستان مینیاتوری، نمایشگاه بین‌المللی و... اشاره کرد. محله وکیل‌آباد از محلات قدیمی محدوده متصل شهری است که بسیاری از کارگران قدیمی حاج حسین‌آقا ملک هنوز در آن سکونت دارند. زمین‌های رها‌شده با متراژ زیاد در بولوار الهیه و بولوار‌های اطراف آن سبب بروز مشکلاتی ازجمله حضور کارتن‌خواب‌ها و معتادان شده است. نبود طرح تفصیلی و ساخت و ساز غیرمجاز در محدوده منفصل توس و محله وکیل آباد از دیگر مشکلات این منطقه است.  شهرداری منطقه ۱۲ سال ۱۳۸۳ شکل گرفته و در مساحت ۶۵۰۲ هکتاری آن ۱۰۵ هزار نفر زندگی می‌کنند.

آچار فرانسه چهاربرجی
امیرحسین صداقت سلطان‌آبادی که با سن کمش سال‌هاست در حرفه‌های تراشکاری، جوشکاری و پرس‌کاری مشغول به کار است، می‌گوید: هرکسی با یکی 2سال کار فنی مداوم، چم‌وخم کار دستش می‌آید و می‌تواند برای خودش اوستاکار ماهری باشد چه برسد به من که 8سال است در کارگاه پدربزرگم فوت و فن کار را آموخته‌ام و امروز می‌توانم به‌راحتی به عنوان فنی‌کار ماهر در بولوار شاهنامه فعالیت کنم.
ورزشگاهی زیر خاکی برای عبدالله، صابر و کمال
بهمن گرگیج، شهروند ساکن شاهنامه18، درباره مشکلات بهداشتی می‌گوید: این زمین در مجاورت یک قبرستان قدیمی واقع شده است و فرزندان ما در چنین شرایط مشغول مسابقه و بازی می‌شوند که به لحاظ روحی و روانی مناسب سن آن‌ها نیست اما چون فضای جایگزینی برای آن‌ها نداریم نمی‌توانیم مانعشان شویم. به‌جز بهداشت روان، بهداشت محیط هم در این فضا وضعیت خوبی ندارد. در فصل گرما پشه‌هایی از جمله سالک در این زمینِ رهاشده فراوان هستند.
اسارت و آزادی به وقت 11 و 9 دقیقه!
اتفاق دیگری که در روزهای اسارت آرامش را در وجود حاج امیرفرخ فرحمند قرار داد و تحمل روزهای سخت اسارت را ممکن کرد، ملاقات مادربزرگ و مادرش بود که خود را به عراق رسانده بودند: از کودکی ارتباط عاطفی ویژه‌ای با مادربزرگم داشتم، دست نوازش او را همیشه و تا زمانی که در قید حیات بود به خاطر دارم، این لطف او در دوران اسارت هم شامل حال من شد و همراه مادرم عازم سفر عتبات عالیات و از آنجا به عیادت من آمده بودند. البته این‌طور که خودشان بعدها گفتند برای این ملاقات افراد زیادی را دیده و هزینه زیادی صرف کرده بودند.
چاپ کتاب «مریض» در روزهای بیماری کرونا
سیدشهاب شاه عالمی می‌گوید: از 10سال پیش، نویسندگی را به‌طور حرفه‌ای شروع‌کردم، به عنوان یک نویسنده و منتقد ادبی بیشتر در حوزه طنز فعالیت می‌کردم و نوشته‌هایم عموما در نشریاتی همچون روزنامه خراسان( هفته‌نامه جیم)، آفتاب یزد و وقایع الاتفاقیه به چاپ رسید و مورد استقبال خوانندگان قرار گرفت.
اولین خبرنگار زن بازنشسته روزنامه قدس از فعالیت خود در این عرصه می‌گوید
بهجت جاودانی، خبرنگار بازنشسته روزنامه قدس می‌گوید: یک خبرنگار باید با غلبه بر احساسات درونی و عاطفی خویش و البته به دور از جناح‌بندی‌های سیاسی، بکوشد رویدادها را همان‌طور که اتفاق افتاده منتشر کند، بدون هیچ‌گونه زیاد و کم و پایین و بالا. در روزگار اطلاعات و فناوری، قطعا نقش خبرنگار به عنوان ابزار اطلاع‌رسانی، حیاتی و انکارنشدنی است. کسب اطلاعات صحیح و مطمئن، تنها از راه خبرنگارانی درستکار، پیگیر و تیزهوش برمی‌آید که به خبرنگاری نه به‌عنوان یک شغل که «به دید یک عشق» نگاه می‌کنند.
مادربزرگ سریال «موضوع انشاء»، نقشش آسان کردن زندگی در محله تقویه است
عضو شورای اجتماعی محله امیریه از سال گذشته دراین سمت فعال است، او دختر حاج علی مقیمی است که همه محله گلشهر روی او حساب می‌کردند، از بگومگوهای زناشویی تا برای مشکل خیابان‌های خاکی و قطعی آب و برق همسایه به او مراجعه می کردند و او هم هرکاری از دستش برمی‌آمد انجام می‌داد: حاج علی ریش‌سفید و معتمد محله کودکی ما بود، من هم دوست داشتم پا جای پای او بگذارم و به هم‌محله‌ای‌های خود کمک کنم.
همسایه با آفتاب
مریم دربندی 52ساله و متولد تهران است، او همسر جانباز و آزاده سرافراز«سید امیر فرخ فرحمند» است و به دنبال حضور موفق درمسابقات قرآنی همسران جانبازان و آزادگان حفظ قرآن را نیز شروع می‌کند: من و سید امیر در سال 1362 با یکدیگر ازدواج کردیم. او یک‌سال بعد از ازدواج و درحالی که دختر بزرگ ما به دنیا آمده بود یعنی در سال 1363 به اسارت نیروهای بعثی درآمد. اسارتی که 4سال طول کشید و امیر را بیمار و نحیف به خانه فرستاد. او درگیر بیماری سختی شده بود اما با توسل به قرآن، امام رضا(ع) و البته تلاش پزشکان بیماری همسرم بهبود پیدا کرد. بسیار خوشحال بودم و تصمیم گرفتم به شکرانه سلامتی‌اش حفظ قرآن را آغاز کنم.