معتقد است دانشآموزان نقاط محروم و دورافتاده نیاز به توجه و نگاه ویژهتری دارند و باید دلسوزانه برای آنها قدم برداشت: بعد از انتقالم به مشهد و رفتنم به یکی از مدارس حاشیه شهر محله گلشهر، به مرور متوجه شدم دانشآموزان حاشیهشهر چقدر نیاز به توجه و حمایت دارند. دانشآموزانی که غرق در مشکلات خانوادگی هستند و معلم باید در کنار تدریس و آموزش، حواسش به رشد و تعالی شخصیتی این دانشآموزان باشد که تعدادشان هم کم نیست.
عشقم، کلاسم بود. کلاسهاس شلوغ آنزمان که بیش از 45نفر را درخود جای میداد خیلی دوست داشتم و در تمام مدتی که در آموزش و پرورش بودم، دوست داشتم زیباییها را به بچهها یاد بدهم و آنها را ملکه ذهنشان کنم. همیشه بالای برگههای امتحانی یک حدیث یا یک بیت شعر برای بچهها مینوشتم و حتی در متن سؤالات هم سعی میکردم یک رابطه زیبا با بچهها برقرار کنم. مثلا سؤالاتم با «پسر عزیزم» یا «دانشمند کوچکم» شروع میشد.
آیناز ابراهیمی میگوید: از سه سالگی من را در مهدکودک و کلاسهای زبان ثبتنام کردند. یادم هست روزهای پنجشنبه و جمعه که مهد تعطیل بود گریه میکردم و از مادرم می خواستم من را به کلاس ببرد. دوره دبستان را در مدارس مختلف پشت سر میگذارد. تا سوم دبستان فعالیت خاصی ندارد ولی از کلاس چهارم به بعد در انتخابات شورای دانشآموزی شرکت میکند و سال ششم رئیس این شورا در مدرسه میشود. او دوره متوسطه اول را دوران طلایی زندگیاش میداند.
امیرحسین فروتن بعد از چندسال حضور موفق در مسابقات قرآنی به دعوت حسین بازودار، مربی قرآن و مسئول دارالقرآن یحیی بن زید(ع)، به عضویت گروه همخوانی منتظران موعود در می آید و در ساخت نماهنگها و سرودهای مختلف با این گروه همراه است. گروه منتظران موعود یکی از 10 گروه سرود برتر دانش آموزی کشوراست و سال گذشته در اولین حضورخود در مسابقات کشوری رتبه 5مسابقات را کسب کرد.
محسن ولیزاده از همان کودکی به همراه پدر و عمویش به مراسم مذهبی در مساجد محله میرود و از کلاس اول در مسجد منتظر القائم(عج) فعالیتهای فرهنگیاش را با شرکت در جلسات قرآن شروع میکند. حفظ، قرائت و ترتیل قرآن کریم و اذان گفتن را تا کلاس پنجم در مسجد دنبال میکند. او در مسابقات اذان آموزش و پرورش ناحیه در کلاس سوم، مقام دوم را به دست میآورد. خودش میگوید: شرکت در جلسات قرآنی و مراسم مذهبی مسجد، باعث بلوغ فکری و اجتماعی من شد.
اعظم میراولیایی، با 42سال سابقه کار علاقه خاصی به کودکان دارد و گرچه 12سال است که بازنشسته شده است اما هنوز هم دوست دارد در کنار کودکان باشد. میگوید: هیچگاه خسته نشدهام بلکه از خدا همیشه خواستهام که در مدرسه جان دهم. زیرا عاشق مدرسه هستم و تا روزی که توان راهرفتن داشته باشم و مورد پذیرش مسئولان آموزش و پرورش ، اولیا و دانشآموزان باشم مشغول به کار خواهم بود. همیشه سعی کردهام برای بچهها یک دوست خوب باشم و محیط مدرسه را برای دانشآموزان به محیط امن تبدیل کنم زیرا ما میتوانیم در آموزش و تربیت و حتی ایجاد یک حس و حال خوب بسیار تأثیرگذار باشیم.