کد خبر: ۶۴۳۹
۲۰ شهريور ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۰

کاشف پرونده‌هایی به تلخی عنکبوت!

ابراهیم عصار سالخورده، معروف به سرهنگ عصاران، رئیس پلیس سابق آگاهی استان خراسان رضوی خاطراتی از قاتل عنکبوتی مشهد دارد.

امنیت و آرامش؛ نعمت بزرگی است. شاید بزرگ‌ترین نعمتی است که در کشور شامل حال ما شده است، اینکه می‌توانیم با خیالی راحت در محله قدم بزنیم و یا با آسودگی خاطر در خانه خود نشسته باشیم این همان موهبتی است که به وسیله سبزپوشان نیروی انتظامی برای ما رقم خورده است. همان افرادی که کارشان روز و شب ندارد و همواره در خطر هستند تا امنیت و آرامش داشته باشیم. چیزی که شاید قدرش را به درستی نمی‌دانیم

ابراهیم عصار سالخورده، معروف به سرهنگ عصاران، متولد ۱۳۴۱ در مشهد و ساکن محله شهید مطهری است ابتدای سال ۵۷ و با جنب و جوش بیشتر مردم در تظاهرات و فعالیت‌های انقلابی، او نیز همراه با دوستانش با حضور در مسجد محله و با مدیریت امام جمعه مسجد، برای سازمان‌دهی مردم در تجمعات اعتراضی حاضر می‌شود.

بعد از پیروزی انقلاب نیز عضو کمیته انقلاب اسلامی شده است و بعد از ادغام ژاندارمری، شهربانی و کمیته در قالب نیروی انتظامی وارد این سازمان می‌شود. او که رئیس پلیس آگاهی استان خراسان بزرگ بوده است، افتخارات بسیاری از جمله مدیر نمونه و ... دارد و بار‌ها مورد تشویق مسئولان استانی و کشوری قرار گرفته است.

عصاران که اکنون روز‌های بازنشستگی خود را می‌گذاراند طی دوران ۳۰ سال خدمتش پرونده‌های بسیاری از زیر دستش گذشته است. برای آشنایی با زندگی جناب سرهنگ، ساعتی پای خاطرات این هم منطقه‌ای پرافتخار نشستیم.


آغاز راه

۱۵ سال بیشتر نداشت که با حضور در مسجد محله رسالت نزدیک منزل پدری به انجام فعالیت‌های انقلابی ترغیب می‌شود و با کپی و تکثیر نوار‌های کاست سخنان امام خمینی (ره) سعی می‌کند تا دیگر جوانان و افراد محله را با شخصیت و ابعاد فکری امام راحل آشنا کند. اقدامات انقلابی او و بحث‌هایی که در سال پایانی دبیرستان با معلم‌هایش می‌کرد، باعث شد تا چند باری از سوی معلمان تهدید و حتی آمار او به ساواک داده شود به طوری که حتی یک‌بار به فرار ازروی دیوار مدرسه مجبور  می‌شود.

زمستان سال ۵۷ درگیری‌های مردم انقلابی با شهربانی و نیرو‌های گارد ویژه روز به روز بیشتر می‌شود تا اینکه انقلاب پیروز و هسته‌های کمیته انقلاب شکل می‌گیرد.

عصاران نیز که از قبل جزو نیرو‌های فعال و انقلابی بود به عضویت کمیته درمی‌آید. او در این باره می‌گوید: فعالیت در کمیته تا سال ۶۰ کاملا افتخاری بود و نیرو‌های انقلابی با مستقر شدن در این کمیته‌ها با توجه به اینکه بسیاری از سازمان‌های دولتی نیمه تعطیل شده بودند، سعی داشتند تا نظم و ثبات جامعه را برقرار و از طرفی جلوی اقدامات خراب‌کارانه منافقین را که در همان سال‌های ابتدای انقلاب با ترور پاسداران و شخصیت‌های انقلابی انجام می‌شد، بگیرند.‌

می‌گوید: فعالیت در کمیته به حوزه استحفاظی خاصی محدود نمی‌شد و در قالب‌های مبارزه با گران فروشی، مبارزه با مواد مخدر، توجه به مرز‌ها و امنیت اخلاقی و همچنین حفظ امنیت و آرامش محلات شکل گرفته بود و تمام پاسدارانی که در کمیته مشغول به خدمت بودند، بنا بر نیاز در تمام این بخش‌ها فعالیت می‌کردند.

 

کاشف پرونده‌های تلخ

 

تکنیک‌های آموزشی

سال ۵۸ تصمیم گرفته شد تا برای حفظ امنیت محلات افرادی که به سربازی رفته بودند و یا از ارتش فرار کرده و آموزش‌های نظامی را فرا گرفته بودند با حضور در پایگاه‌های مسجد هر محله این آموزش‌ها به دیگر افراد داده شود.

عصاران که در این دوره‌های آموزشی شرکت کرده بود از شور و حال آن روز‌ها این‌گونه می‌گوید: با وجود اینکه اوایل انقلاب کشور از نظر امنیتی و بمب‌گذاری‌هایی که به وسیله منافقین انجام می‌شود به ثبات کامل نرسیده بود، بچه‌های کمیته و پاسدار انگیزه زیادی برای آموزش داشتند به گونه‌ای که در مدت دو تا سه هفته کاملا مسلط می‌شدند و هر کدام از آن‌ها با همین آموزش‌ها مانند یک چریک عمل می‌کردند و می‌توانستند به سرعت خانه‌های تیمی را شناسایی و افراد داخل آن را بازداشت کنند.

چون هنوز ژاندارمری و شهربانی جای خود را پیدا نکرده بود، بسیاری از وظایف آن‌ها در کمیته‌های انقلاب اسلامی انجام می‌شد. بسیاری از افراد به صورت افتخاری مشغول به فعالیت در کمیته بودند، عصاران نیز یکی از همین افراد بود که با وجود متأهل بودن بیشتر ساعت‌های روز را در کمیته می‌گذرانده.

سال ۷۰ با ادغام ژاندارمری، شهربانی و کمیته انقلاب اسلامی؛ نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (ناجا) برای تأمین امنیت داخلی کشور شکل می‌گیرد. عصاران نیز وارد نیروی انتظامی می‌شود و بر حسب دستور سازمانی به عنوان فرمانده انتظامی ایلام به این شهرستان انتقال می‌یابد. ۲ سالی می‌گذرد تا بر حسب آشنایی و فعالیت‌هایی که افراد طی سال‌های گذشته در کمیته انجام داده بودند درجه‌دار می‌شوند و سرهنگ عصاران بعد از گذشت یک سال از ایلام به مشهد بازمی‌گردد.


بازگشت آرامش به منطقه

بعد از بازگشت به مشهد به عنوان فرمانده حوزه انتظامی منطقه ۴ مشهد که منطقه بزرگی متشکل از چهارراه مقدم، طلاب، خیابان سیلو، پنجتن، خواجه ربیع و. بود، منصوب می‌شود. موارد بسیاری از امنیت نداشتن در این منطقه همواره گزارش می‌شد و  سرهنگ عصاران که آن زمان جوانی ۳۰ ساله بود  با کمک و همراهی مردم سعی در برقراری امنیت و تغییر چهره منطقه می‌کند.

او بیان می‌دارد: زمانی که دستور خدمت در این منطقه به من داده شد، آشنایی خوبی با این محلات داشتم، چون در کمیته همان منطقه خدمت کرده بودم و این آشنایی باعث شد تا با سازمان‌دهی و مشارکت افراد محلی بتوانم امنیت و آرامش را دوباره به این مکان بازگردانم.

وی می‌افزاید: کسبه و به ویژه ائمه جماعات نقش مهمی در ایجاد این آرامش داشتند، طبق هماهنگی‌هایی که با ائمه جماعات مسجد شده بود هر شب در یکی از مساجد محلات سخنرانی می‌کردم و با ارتباط خوبی که با مردم برقرار کردم، توانستم در مدت ۳ ماه آسیب‌های اساسی منطقه را برطرف و بسیاری از اراذل و اوباش را شناسایی و با آن‌ها مقابله کنم.

عصاران موفقیت خود در برقراری امنیت منطقه و اینکه آن محلات روزی یکی از پر تنش‌ترین مناطق شهری مشهد بودند، اما بعد از گذشت یک سال در حفظ امنیت مردم و کسبه و به ویژه طلافروشی‌ها سرآمد شده بودند، تنها عنایت و لطف خدا می‌داند و می‌گوید: با عنایت خداوند بود که توانستم اعتماد مردم را جلب کنم و این اطمینان را برای آن‌ها به وجود آورم که عصاران خدمتگزار آن‌هاست.

یکی از اقدامات ویژه‌ای که سرهنگ عصاران برای ثبات بخشی به منطقه انجام می‌دهد؛ حل مشکلات به وسیله اهالی معتمد محله و امام جمعه مساجد بود به این صورت که برای اختلافات بسیار ریزی که می‌توانست با یک گفت‌وگوی ساده برطرف شود، در کلانتری‌ها پرونده‌ای تشکیل نمی‌شد و با زبان گفتگو با حضور چند ریش سفید این اختلافات حل می‌شد.

با کاهش شدید سطح جرایم در منطقه ۴، سرهنگ عصاران به عنوان فرمانده یگان امداد مشهد منصوب شد و پس از آن برای ادامه تحصیلات خود به دانشکده افسری تهران می‌رود و سپس رئیس پلیس آگاهی مشهد و بعد از گذشت مدتی به عنوان رئیس پلیس آگاهی استان خراسان بزرگ منصوب می‌شود.


 مسئولیت این لباس سبز

طی ۳۰ سال خدمت خود هیچ‌گاه ایام نوروز کنار خانواده خود نبود و از ۱۵ اسفند تا ۲۰ فروردین را همواره مشغول خدمت بود  تا سفر‌های نوروزی خوبی برای مردم رقم بخورد. صحبت از سختی‌های کارش که می‌شود، می‌گوید: زمانی که رئیس پلیس آگاهی خراسان بودم، مسئولیت بیشتری روی دوشم قرار داشت در بسیاری از پرونده‌ها همچون پرونده‌های قتل، خودم سر صحنه جرم حاضر می‌شدم حتی اگر در شهرستان اتفاق می‌افتاد.

او معتقد است: فردی که لباس نیروی انتظامی را به تن می‌کند، مسئولیتی دارد که هیچ‌گاه نمی‌تواند از زیر بار آن شانه خالی کند. تمام پرونده‌ها و تمام ساعاتی که مشغول به کار هستیم برای ما خاطره است و ساعات خدمت تلخی‌هایی دارد، چون فردی که به پلیس مراجعه می‌کند، امنیت جان و مال و نوامیس او به خطر افتاده و بُعد عاطفی که برای ما به وجود می‌آید و آن بار مسئولیت باعث می‌شود تا فشار مضاعفی به نیرو‌ها منتقل شود.

وقتی از سرهنگ عصاران می‌خواهیم شیرین‌ترین و تلخ‌ترین خاطره خود را در ۳۰ سال خدمتش برایمان تعریف کند، تأملی می‌کند و می‌گوید: پرونده‌های پیچیده بسیاری از سرقت طلافروشی تا قتل و ... را رسیدگی کرده‌ام، اما در بین تمام آن‌ها تنها یک مورد است که با یادآوری‌اش هنوز مسرور می‌شوم.


 اشک شوق زائر همدانی

زائری از همدان که قصد داشته است با خانواده خود چند روزی را در مشهد بماند، در همان روز نخست خودرو سواری‌اش به سرقت می‌رود، با توجه به اینکه تمام مدارک اعم از شناسنامه و کارت‌های بانکی و ... او و خانواده‌اش داخل خودرو قرار داشته است، سراسیمه به کلانتری در سجاد مراجعه می‌کند و می‌گوید: اگر خودرو او امروز پیدا نشود کاملا آواره شده است و حتی مکان و یا دوست و فامیلی در این شهر ندارد که بخواهد شب را در آن سر کند.

با توجه به استیصال و درماندگی این فرد، پرونده برای بررسی بیشتر به دست سرهنگ عصاران می‌رسد و جناب سرهنگ از نزدیک با زائر همدانی صحبت می‌کند و اطلاعاتی از جای پارک خودرو و...  از او می‌گیرد و برای اینکه به او آرامش خاطر بدهد با یکی از دوستانش که هتل آپارتمان داشته است، تماس می‌گیرد و زائر همدانی و خانواده‌اش را با هزینه خود به هتل می‌فرستد و فقط به زائر می‌گوید: «امشب به حرم حضرت رضا (ع) برو و از آقا بخواه تا به ما در پیدا کردن سارق کمک کند.»

گروهی برای ردزنی و پیدا کردن سارق تشکیل می‌شود و با جست و جو و بررسی‌های این گروه سوله‌ای در اطراف مشهد کشف می‌شود که انباری از خودرو‌های مسروقه برای اوراق کردن بود، به این ترتیب در کمتر از ۲۴ ساعت خودرو زائر همدانی پیدا و به وی تحویل داده می‌شود، سرهنگ عصاران می‌گوید: اشک شوقی که این زائر موقع تحویل خودرو می‌ریخت هیچ‌گاه از خاطرم پاک نمی‌شود.


پرونده قاتل عنکبوتی

قاتل عنکبوتی، قاتل زنان خیابانی مشهد یا همان سعید حنایی، مجرمی که نامش در تاریخ جنایی ایران به عنوان قاتلی مخوف ثبت شد. او ۱۶ زن خیابانی را به قتل رساند و در نهایت به دار آویخته شد. بسیاری از مردم مشهد هنوز هم نام سعید حنایی را به خاطر دارند؛ قاتل سریالی که در عرض یک سال قربانیان خود را از جاده خین عرب انتخاب می‌کرد و جسد آن‌ها را در چادرشان می‌پیچید و در گوشه‌ای رها می‌کرد.

سرهنگ عصاران در آن زمان رئیس پلیس آگاهی استان خراسان بود. یکی از مهم‌ترین پرونده‌هایی که در دست داشت همین پرونده قاتل عنکبوتی یا سعید حنایی است. وقتی از جناب سرهنگ درباره جزئیات پرونده و اینکه چرا دستگیری قاتل مدت زمان بیشتری طول کشید سؤال می‌کنیم؟ جواب می‌دهد: حساسیت این پرونده بسیار زیاد بود، چون شایعات زیادی در بین افکار عمومی پیچیده بود که این قتل‌ها کار بسیجیان است و از طرفی سعید حنایی کارت بسیجی را جعل کرده بود و به زنانی که همراه خود می‌برد، نشان می‌داد.

وی با اشاره به اینکه ابعاد پرونده بسیار پیچیده بود و همین موضوع باعث شد تا دستگیری این فرد کمی طولانی شود، می‌گوید: سعید حنایی، اوستا بنایی بود که با موتور شخصی‌اش زنان خیابانی طبقه محروم را که در جاده خین عرب و محل عبور کامیون‌ها می‌ایستادند، سوار می‌کرد و با آرامش خیالی که از نبود خانواده‌اش در منزل داشت آن‌ها را به خانه شخصی خود می‌برد و بعد از تجاوز با فشار روسری دور گردن، آن‌ها را خفه و در چادرشان می‌پیچید و سپس در جاده رها می‌کرد.

سرهنگ عصاران ادامه می‌دهد: در بسیاری از مواقع خودش با کلانتری تماس می‌گرفت و از وجود جسدی در کنار جاده خبر می‌داد، حتی زمانی که پلیس بر سر صحنه حاضر می‌شد، همراه مردم حضور داشت و به افراد پلیس در دور کردن مردم از سر صحنه کمک می‌کرد. حساسیت پرونده به حدی بالا بود که با اطلاع از موضوع در هر ساعت از شبانه روز خودم در صحنه حاضر می‌شدم.

او بیان می‌دارد: یکی از تلخ‌ترین پرونده‌های دوران خدمتم بود که با عنایت امام رضا (ع) بعد از گذشت یک سال و نیم، در شب میلاد حضرت زینب (س) توانستیم او را در خانه‌اش دستگیر کنیم و با بررسی پرونده و اعترافات او مشخص شد که بنابر هوا و هوسی که داشته، دست به این اقدام زده است و شایعات بی‌حاصلی که ماجرا را به بسیجیان ربط می‌داد، پایان یافت.


توجه به هشدار‌های پلیسی

سرهنگ عصاران با بیان اینکه نیروی انتظامی علاوه بر اینکه حافظ امنیت جان و مال مردم است با ۸۰ میلیون جمعیتی سر و کار دارد که طیف وسیعی از فرهنگ‌ها را در بر می‌گیرد، می‌کوید: در تمامی مباحث گواهی‌نامه، گذرنامه و ... باید دقت شود تا تخلفی صورت نگیرد، همچنین در برخورد با متخلفان نیز باید تخصص‌های لازم آموزش داده شود.

از همین حیث نیروی انتظامی وظیفه سنگینی بر عهده دارد و باید نیرو‌هایی در این حوزه به کار گرفته شوند که انگیزه قوی‌ای داشته باشند و در خدمت‌رسانی به مردم دچار تعلل و مشکل نشوند.

وی در پایان می‌گوید: هیچ گاه در برابر کار‌هایی که انجام می‌دهیم توقع تشکر از مردم نداریم، اما توقع همکاری و مشارکت داریم تا بتوانیم در خدمت‌رسانی به آن‌ها توفیق بیشتری داشته باشیم.
 توصیه می‌کنیم آحاد جامعه راهنمایی و مشاوره‌های پلیس را جدی بگیرند. به ویژه با شروع فصل مدارس خانواده‌ها دقت بیشتری به این مشاوره‌ها داشته باشند تا خدایی نکرده مشکلی برای فرزندان آن‌ها به وجود 
نیاید.

* این گزارش شنبه ۲۱ مهر ۱۳۹۷ در شماره ۳۱۱ شهرارا محله منطقه ثامن به چاپ رسیده است.

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44