وسایل روی زمین چیده شده است. گاز، بخاری، جاروبرقی و روی آنها هم سبدهای صورتی، قابلمههای صورتی، ملحفههای صورتی و آن سوتر دخترانی کمسن و سال که چشمشان که به این صورتیهای جذاب دوخته شده برق زندگی دیده میشود. شش دختر جوان به همراه خانوادهشان ایستادهاند تا هرکدام یک جهاز را به عنوان سهم خود از مهربانی اهالی شهرک طالقانی بردارند. قرار است از امروز این دختران هم بانوی خانه خودشان شوند و با جهیزیه زیبا و سادهای که خیریه فروغ صبح صادق برای آنها تهیه کرده است راهی خانه بخت شوند. درست است که این خیریه در شهرک طالقانی قرار دارد اما نوعروسان ما از محلههای دیگر شهر هستند. از خواجهربیع و سیدی و ایثارگران گرفته تا کال زرکش و روستای رشتخوار، دخترانی که مردی بالای سر زندگیشان نبوده حالا قرار است با این وسایل زیر سایه همسر زندگی زیبای خود را بسازند.
پس از گرفتن عکسها و گفتن تبریکها، وسایل هر کدام از نوعروسان در وانت جای میگیرد تا اشتیاق آنان برای چیدن صورتیهای دخترانه در خانه کوچک پرمهرشان زودتر به سرانجام رسد.
وقتی نوعروسان به همراه خانوادهشان مشغول بار زدن وسایل میشوند و در تکاپوی بردن جهیزیه هستند خانم دهنوی، مسئول خیریه فروغ صبح صادق، میگوید: این شش دختر هر کدام به نحوی از داشتن پدر محروم هستند. چهارتای آنها پدر خود را از دست دادهاند و دو تای دیگر پدرانشان در زندان و محکوم به حبس ابد هستند.
او که هنگام صحبت حواسش به ساماندهی مراسم جهازبران است، لحظهای سکوت میکند و ادامه میدهد: فضا را غمگین نکنم، روز جشن و شادی است، راستی سه تا از عروسهایمان سید هستند. جهاز دادن به عروس برکت میآورد چه رسد به عروس سید، آن هم در روز ولادت فاطمه زهرا(س). هر جهیزیه را با مبلغ هشت و نیم میلیون تومان تهیه کردهایم که فاکتورهای آن موجود است. با وجود اینکه خیرانی که به ما کمک میکنند تا برای این خانوادهها وسایل را تهیه کنیم به ما اعتماد دارند اما ما فاکتورهای خرید را به آنها نشان میدهیم تا بدانند کمکهایشان راه دوری نرفته و باعث شادی چند خانواده شده است. تصمیم داریم تا قبل از عید دست به دست هم دهیم و خیران را پای کار آوریم و سه عروس دیگر را هم به خانه بخت بفرستیم. سروسامان دادن به زندگی جوانها سلامت جامعه را تضمین میکند.
شور و اشتیاق این نوعروسان که هر کدام به همراه یکی دونفر از اعضای خانوادهشان برای بردن جهیزیه آمدهاند تمام خیابان ارغوان یک را پر کرده است. آنقدر که هر رهگذری دقایقی را میایستد و با لبخند هیجان آنها را نگاه میکند. من هم به سراغ عروسها میروم تا از احساسشان بگویند. معصومه فقط 15سال دارد و مهشید و زهره هم 16ساله هستند. آنقدر کم سن و سال و بیسرزبان که جز لبخندی از سر شرم و سرخ شدن گونههایشان هیچ پاسخی نمیشنوم. البته همین خندههای ریز، زیر ماسک نشان از شوق سامانیافتنشان دارد. ریحانه 21ساله که بزرگترین عروس این جمع است و محدثه و مهدیه 17ساله در بیان احساسشان میگویند: از نیکوکارانی که به ما کمک کردند تا با حفظ آبرو به خانه بخت برویم و حسرت داشتن وسایل نو بر دلمان نماند متشکریم.
همین جمله هزاران پیام دارد. حفظ آبرو، حسرت، خانه بخت، امنیت و آرامشی که آرزوی دخترانی است که سایه پدر بر سرشان نیست و نیکوکارانی که تمام این واژهها را درک میکنند.
جهیزیهها جمع شد و عروسها رفتند تا وسایلشان را با شور و امید در خانهشان بچینند. اهالی که انگار عادت دارند خانم دهنوی کوچه را ببندد و همه را به نیکوکاری تشویق کند یکی یکی برای عرض خداقوت و خسته نباشید میآیند. خانمهای مجموعه خیریه فروغ صبح صادق هم که با سختی فراوان در این اوضاع اقتصادی توانستهاند به قولشان عمل کنند و در روز ولادت بانوی خوبیها این نوعروسان را راهی خانه خود کنند، با چای تازهدم نفسی تازه میکنند و در اوج خستگی، با خنده از شروع جهازبران بعدی تا قبل از عید حرف میزنند. خانم دهنوی میگوید: خانمهایی که اینجا به ما کمک میکنند خستگیناپذیرند. آنقدر بازار را زیر و رو میکنند تا با کمترین هزینه بیشترین وسایل را برای نوعروسان تهیه کنند. ما حتی خواروبار اولیه را که مرسوم است عروسها در جهازشان داشته باشند برای این دختران تهیه کردیم که همه اینها از لطف حضرت زهرا(س) بوده است. حالا هم اگر خدا بخواهد تصمیم داریم تا عید نوروز سه جهیزیه دیگر تهیه کنیم. زیرا سه دختر دیگر داریم که منتظرند و چشم امیدشان به همین کمکهای مردم مؤمن و نیکوکار است.