بعضیهایشان دورهای کوتاه میمانند و بعد برای همیشه از شهر جمع میشوند و گاه در هر بهار از منطقهای به منطقه دیگر کوچ میکنند. بعضیها هم میشوند مهمان همیشگی شهر و منطقه.
از روزی که المان ساخته میشود، آن اثر به مردم شهر تعلق میگیرد و ادامه داستان آن را خود هنرمند روایت نمیکند، بلکه این نمادهای تصویری خلاقانه هستند که بنا به اقتضائات زمان راهشان را میروند و در دل مردم جا باز میکنند.این هنرهای تجسمی نمیگذارند میان زوایای بیقاعده ساختمانها گیر بیفتیم و برای لحظاتی با دیدن عنصری تازه در شهر غافلگیرمان میکنند و قوه تخیلمان را قلقلک میدهند.
سالهاست مردم در آستانه نوروز منتظرند ببینند سهم محله و منطقهشان از المانها کدام اثر است؛ «چاق و لاغر» و «شهر موشها» یا اثر خلاقانه دیگری.
با همه اینها مرور پنج بهار و طرحهای نوروزی جانماییشده در منطقه6 نشاندهنده یک موضوع است؛ اینکه تقسیمبندی المانها در شهر، عادلانه نیست و فاصله تا نقطه مطلوب زیاد است و چنانکه باید و شاید به مناطق کمبرخوردار اهمیتی داده نمیشود.
اواخر اسفند1399 بود که در گوشهای از میدان شهدای مسجدگوهرشاد (پنجراه پایینخیابان) ناگهان درخت سرومانند فیروزهایرنگی به نام «اسماءالحسنی» سبز شد تا برای ما بخشی از یک خاطره باشد. تفاوت این درخت چشمنواز پهنپیکر با درختان دیگر، جنس فلزی و شکل ظاهریاش بود و برگهایی که منقش به اسامی الهی بودند. راضیه صدیف، جوان هنرمند این اثر، کارشناس ارتباط تصویری است و از اینکه حال مردم با المانهایش خوب شود، خستگیهایش برطرف میشود.
«هفتسین» نیز جزو جدانشدنی در طراحی المانهای نوروزی شهری است. در طراحی یادمان شهری «هفتسین» سازنده آن، فاضله میریعقوبزاده، از ورق پلیکربنات و استیکر با ارتفاع دو مترمربع استفاده کرده است؛ المانی که در سال1398 میهمان بوستان رجا شد.
در کنار اندکالمانهایی که در سالهای گذشته به منطقه چهره نوروزی بخشیدند، دیوارنگارههایی هم طراحی شده است که با رنگها و داستانهایی که در خود دارند، روح و چشم هر بیننده را نوازش میدهند.
تا پیش از بهار1399 دیوارهای بزرگ و سیمانی روبهروی بازار شکیل حافظ در بولوار بسیج7 ظاهر رنگورورفته و منظر نازیبایی داشت. اسفند بود که وقتی داربستها را از کنار سه دیوار آن جمع کردند، چشم همه به جمال سه نقاشی دیواری متفاوت روشن شد. چه کسانی که سوار بر اتوبوس و خودرو شخصی در مسیر در حال حرکت بودند و چه آنهایی که از پای دیوار پیاده گذر میکردند، دستکم چندثانیهای نگاهشان به نقاشیدیواریهای سطح یک خیره میشد. انگار کتابی قدیمی مقابلشان باز شده است که در سه پرده متفاوت داستان آرش کمانگیر، کاوه آهنگر و نبرد اسفندیار و گرگ را روایت میکند.
دیوارنگاره «کاوه آهنگر» را حسین یزدی و گروهش نقش زدند و با آنکه شیوع بیماری کرونا چندنفر از همکارانش را بیمار و خانهنشین کرده بود، دو هفتهای اجرایش کردند.
عاطفه صفیزاده هنرمند دههشصتی و خالق نقاشیدیواری «آرش کمانگیر» است.او در این اثر متفاوت هنری، آرش را در حال تیراندازی با کمان سفیدرنگ طراحی و ترسیم کرده، درحالیکه رنگهای شادتر و خورشید طلایی در زمینه کار جلوه ویژهای به آن داده است.قرعه سومین دیوارنگاری در بولوار بسیج7 هم به نام جعفر پاکروان افتاد. او خان اول اسفندیار را که کشتن دو گرگ تنومند است، به سبک سنتی و کتیبهای بر این دیوار نقش زده است.
از دیگر نقاشیدیواریهای ماندگار که علاوه بر زیبایی بصری، پیامهایی معنوی و ارزشی را با خود به همراه دارند، اثر «السلطان» با موضوع امام هشتم(ع) در سال1398 و «مادر شهیدان بحرینی و فرزندان شهیدش» در سال1397 بر دیوارهای مجتمع مسکونی شهیدبهشتی است. هنرمندان این دو اثر سپیده عربی و عمار سالخوردهحقیقی هستند.تمثال «شهیدبابامحمد رستمی» هم از این دست دیوارنگارههاست که به طول 448مترمربع و در اسفند1396 میثم اربابون و عمار سالخوردهحقیقی در تقاطع بولوارهای شهیدرستمی و مصلی بر سینه دیوار حک کردند.
حالا مردم منطقه با خاطرات خوبی که از المانهای بهاری داشتهاند، چشمانتظارند تا ببینند امسال قرار است چه آثار و هنرهایی در محلات به نمایش گذاشته شود.
سازنده یکی از این المانها شبهنگام سازهاش را از خانهاش بیرون میکشد و بدون اینکه رد و نشانی از خودش بهجا بگذارد، آن را جایی در دل منطقه جا میگذارد.
فرید رجبزاده متولد سال۱۳۶۲ هنرمند جوان و سازنده نماد حجمی «موشموشک» است که اثرش در استقبال از بهار۱۳۹۹ نزدیک زمین بازی بچهها در بوستان رجا واقع در شهرک شهیدرجایی نصب شد. 3موش زرد و آبی و صورتی که انگار با چند کاغذ غولپیکر از وسط تا خوردهاند و بهصورت اوریگامی در قالب موشهای رنگی ساخته شدهاند؛ طرحی ساده و صمیمی و کودکانه.
مواد اولیه این ۳موش، ورق آهن است که در ارتفاع یک، یکونیم و دو متر ساخته شدهاند و رنگی که به آنها زده شده، رنگ اتومبیلی فوری است تا هم زودتر خشک شود و هم ماندگاری بیشتری داشته باشد.
المان «دختر بهاری» با لباسهای گلگلی سوار بر دوچرخه که نماد حملونقل پاک است، رؤیای رنگیشدن شهر را دارد. دوروبرش هم پر از سبدهای گل است و جان میدهد زیر نور آفتاب کنارش بایستید و با آن عکس یادگاری بیندازید؛ اثری که مجری آن سازمان پارکها و فضای سبز مشهد در سال1398 بود و در بهار سال آینده قرار است از بوستان رجاء در شهرک شهید رجایی به بوستان اردیبهشت محله امیرآباد منتقل شود. «حاجیفیروز» نیز یکی از پیامآوران نشاطانگیز نوروز است.
او شخصیتی نمایشی است که چهرهاش را با دود سیاه میکند، لباس مبدل قرمز میپوشد و بر دایرهای میکوبد. وجیهه داناسیدآبادی و ملیحه هادیزاده از این چهره افسانهای در فولکلور ایرانیان بهره گرفتهاند و حاجیفیروزی حجمی با فلز خلق کردهاند که بیشتر شبیه شخصیتهای انیمیشنی است. این اثر خلاقانه هم پارسال بر سکویی در فضای بازی کودکان میدان 17شهریور نصب شد.