تماشای پرندگان مهاجر در تالاب کشفرود 
امیریه ۳۷ شهر چهارهزارنفری 
جنس فروخته شده پس گرفته می‌شود!
جمله‌ای غریب و ناآشنا برای مشهدی‌ها و زائرانی که برای سوغات به مغازه‌شان می‌روند را بزرگ، با خط‌خوش روی یک تکه مقوا نوشته و بالای سرش نصب کرده است؛ «جنس فروخته شده باکمال احترام و بارضایت پس گرفته می‌شود». جمله‌ای که با شنیده‌های ما از بسیاری کاسبان مغایرت دارد، اما اعتقاد قلبی سید عبدالکریم کاظمی و سجاد سجادیان همین است.
جمله‌ای غریب و ناآشنا برای مشهدی‌ها و زائرانی که برای سوغات به مغازه‌شان می‌روند را بزرگ، با خط‌خوش روی یک تکه مقوا نوشته و بالای سرش نصب کرده است؛ «جنس فروخته شده باکمال احترام و بارضایت پس گرفته می‌شود». جمله‌ای که با شنیده‌های ما از بسیاری کاسبان مغایرت دارد، اما اعتقاد قلبی سید عبدالکریم کاظمی و سجاد سجادیان همین است. اگر گذرتان به ضلع شمالی بازار رضا(ع) افتاده باشد، شما هم حتما ادویه‌فروشی را با این تابلو و مقوا که پشت شیشه مغازه و بالای سر فروشنده جا خوش کرده است، دیده‌اید. جمله‌ای که به گفته کاظمی انگیزه و رغبت خیلی‌ها برای خرید می‌شود.
مهاجر چهل‌ساله
۴۰ سال پیش به مشهد آمد. کارمند وزارتخانه کشاورزی افغانستان بود و با آغاز جنگ داخلی به مشهد مهاجرت کرد. کاظمی در این‌باره می‌گوید: قبل از مهاجرت از افغانستان، کارمند یکی از بخش‌های وزارت کشاورزی بودم، اما وقتی به مشهد آمدم و هزینه‌های زندگی‌ام زیادتر شد و باید مخارج زندگی را تأمین می‌کردم، با معرفی یکی از دوستان به خیریه محبان‌الرضا (ع) برای کار به این مغازه آمدم. از همان روزی که این مغازه افتتاح شد، تا به امروز به‌عنوان فروشنده کار می‌کنم.
رضایت مشتری خیر و برکت می‌آورد
مغازه‌ای که کاظمی فروشنده آن است، متعلق به جوان هجده‌ساله‌ای به نام سجاد سجادیان است. سجادیان که تا قبل از مغازه‌داری، فروشنده یکی دیگر از مغازه‌های اطراف حرم‌مطهر بوده است، با دست‌خالی و بااعتقاد و توکل به خدا مغازه را از خیریه محبان‌الرضا (ع) اجاره می‌کند.
کاظمی می‌گوید: سجادیان با اینکه سنش در بین بازاریان بنام در این عرصه خیلی کم است، اما با اعتقاد راسخی که دارد، از هیچ به همه‌چیز رسیده است.
اعتقاد صاحب مغازه و من این است که اگر مشتری با لبخند از مغازه بیرون برود، خیر و برکت برایمان می‌آید
اعتقاد صاحب مغازه و من این است که اگر مشتری با لبخند از مغازه بیرون برود، خیر و برکت برایمان می‌آید. سجادیان یک‌سال است که این مغازه را اجاره کرده و به قول خودش از صفر و بدون حمایت کارش را آغاز کرده است، اما با نیت خوبی که داشته، توانسته است در این مدت اندک بسیار موفق شود.
خوب یادم هست روزی که از تصمیمش برای نصب این تابلو گفت بسیار خوشحال شدم، چراکه معتقد بود با این کار زائر امام‌رضا (ع) با دست پر و رضایت از مغازه‌اش می‌رود و همین موضوع باعث رضایت و لبخند آن امام‌رئوف می‌شود.
خداقوت رهگذران و تشویق اهالی محله
جمله به ظاهر ساده‌ای که از اعتقاد قلبی صاحب مغازه و فروشنده آن برآمده و بر روی مقوا نشسته است، باعث تعجب و حیرت زائران زیادی می‌شود: خیلی وقت‌ها رهگذرانی که بیشتر زائر هستند، داخل مغازه می‌آیند و بالبخند از ما درباره نوشته بالای سرمان می‌پرسند.
وقتی برایشان توضیح می‌دهیم که این نوشته یک اعتقاد است برای اینکه زائران با خیال راحت خرید کنند، خدا قوتی می‌گویند و می‌روند.
حتی این اقدام ما از سوی پیش نماز مسجد محله به‌عنوان الگو در بین کاسبان دیگر هم گفته و تشویق شده است.
به هر دلیلی جنس را پس می‌گیریم
می‌گوید: به هر دلیل خواه قانع‌کننده باشد یا نه، جنسی را که فروخته‌ایم پس می‌گیریم. یک روز زائری به مغازه آمد و جنس زیادی از ما خرید و بعد از چند ساعت برگشت و مقداری از جنس را برگرداند و گفت بیشتر از نیازش خرید کرده است.
ما هم باکمال رضایت و احترام جنس را پس گرفتیم. با تعجب نگاهی به ما کرد و گفت منتظر دعوا و بحث بوده است. خیلی از این رفتار ما خوشش آمد و گفت وقتی برگردد به شهرش حتما همین برخورد را با مشتریانش خواهد کرد.
در هر صورت دلیل بازگرداندن جنس برایمان مهم نیست؛ از قدیم گفته‌اند هرکسی زائر امام‌رضا (ع) را تکریم کند، امام‌رضا (ع) هم او را تکریم می‌کند و آقا به او توجه می‌کند. همین برایمان مهم است. نه به هر طریقی پول درآوردن.
لینک کوتاه
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
