مثل بیشتر پسر بچهها که عاشق فوتبال هستند این رشته را از مدرسه شروع میکند. به دلیل مهارتی که در فوتبال از خود نشان میدهد به عضویت تیم فوتبال نوجوانان استان پذیرفته میشود. اما به دنبال یک اتفاق ناگوار ورزش فوتبال را کنار میگذارد. حسین جاویدی متولد سال 1386در خیابان شهید کامیاب در محله مطهری است. به گفته خودش تا 10سالگی به عنوان دروازهبان تیم فوتبال نوجوانان استان بازی میکرده است. پیشرفت خوبی هم داشته است.
اما در جریان یکی از مسابقات فوتبال، انگشت دستش دچار شکستگی و جراحت شدید میشود. به ناچار عمل جراحی روی دستش انجام میشود. این ماجرای تلخ سبب میشود فوتبال را کنار بگذارد. بعد از این ماجرا چند جلسه برای تماشای ورزش کاراته به یکی از باشگاههای محله میرود. به مرور به این ورزش علاقهمند میشود و از آنزمان ورزش کاراته را حرفهای دنبال میکند.
حسین در مدت 4سالی که ورزش کاراته را شروع کرده 7مدال استانی را به دست آورده است و یکی از نمایندگان استانی برای حضور در مسابقات کشوری کاراته بود. خودش میگوید: در مدت 4سال حضور حرفهای در ورزش کاراته تا به امروز 4مدال نقره و 3مدال برنز به دست آوردم. سال 1396 بعد از موفقیت در رقابتهای باشگاهی مشهد برای اولینبار به عنوان یکی از نمایندگان باشگاه در مسابقات کاراته استان شرکت کردم و بعد از پیروزی بر چند حریف در مرحله نیمه نهایی با حریفی شهرستانی روبهرو شدم. او را شکست دادم و مقام سوم را کسب کردم.
در جریان یکی از مسابقات فوتبال، انگشت دستم شکست، این ماجرای تلخ باعث شد فوتبال را کنار بگذارم
با وجودی که انتظار مقام و رتبهای را نداشتم با حمایت و تمرینات شبانهروزی حجت جاویدی، مربی باشگاه، خودم را به مسابقات رسانده بودم و مقام سومی را به دست آوردم. کسب این مدال برنز تأثیر مثبتی بر روحیه و علاقهام به ورزش کاراته گذاشت و مصممتر از قبل تمرینات ورزشی را ادامه دادم. در مسابقات بعدی که در استان خراسان رضوی برگزار شد نیز حضور فعالی داشتم و حاصل این حضور کسب مدالهای نقره و برنز بود. من همچنین خودم را برای حضور در مسابقات کشوری کاراته آماده کرده بودم که متأسفانه با شیوع بیماری کرونا مسابقات برگزار نشد.
حسین جاویدی در کنار تقویت جسمانی همیشه به دنبال پرورش روحیه جوانمردانه ورزشی نیز بوده است و داشتن این روحیه را جزئی از اخلاق ورزشکار حرفهای میداند: ما الگوهای ورزشی زیادی مثل جهان پهلوان تختی و پوریای ولی داشتیم که سمبل جوانمردی بودند. همه ورزشکاران باید این دو را الگوی خود قرار بدهند. من نیز تا جایی که توانستم این روحیه را تقویت کردم. چندسال قبل در مرحله نیمهنهایی مسابقات استانی در برابر حریفی شهرستانی قرار گرفتم. در پایان مسابقه او را شکست دادم و مدال برنز گرفتم.
در همان لحظه احساس کردم که حریفم از این شکست خیلی ناراحت است. روی تشک نشسته بود و حرکت نمیکرد. با سرعت به طرفش رفتم بلندش کردم و دستش را به نشانه برندهشدن بالا بردم. با این حرکت من چهره اندوهگین و ناراحت حریفم بهسرعت تغییر کرد و روی لبهایش لبخندی از شادی نشست.