کد خبر: ۱۶۲۳
۲۰ مهر ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

نوروز ایرانی از زبان اهالی منطقه 10

منطقه10، یک‌جورهایی ایرانِ کوچک است به همین بهانه رفتیم سراغ روایت‌ جشن‌های نوروزی در شهرهای مختلف. از مشهد خودمان گرفته تا آذربایجان و سیستان و بلوچستان. جشن نوروز مهم‌ترین مراسمی است که از سالیان دور و از دوران باستان برای ایرانی‌ها به یادگار مانده است و مردمِ ایران از همان اولین‌باری که نوروز را خلق کرده‌اند، به سبک و سیاق خودشان آن را جشن می‌گیرند و اصلاً جالب‌ترین ویژگی نوروز همین است که در ایران به تعداد اقوامی که وجود دارد، رسم و رسوم و جشن‌های نوروز هست و هر قومی به سبک و سیاق و باورهای خودش روزِ نو را جشن می‌گیرد.

فردوسی بزرگ در شاهنامه می‌گوید: جمشید در حال گذشتن از آذربایجان بود که دستور می‌‌دهد برایش تختی قرار داده و خود با تاجی پر زرق و برق روی آن تخت بنشیند. بنابراین با تابش نور خورشید به آن تاج زرین و پر زرق دنیا نورانی می‌شود و به خاطر شادمانی مردم آن روز را نوروز نامیده‌اند. جشن نوروز مهم‌ترین مراسمی است که از سالیان دور و از دوران باستان برای ایرانی‌ها به یادگار مانده است و مردمِ ایران از همان اولین‌باری که نوروز را خلق کرده‌اند، به سبک و سیاق خودشان آن را جشن می‌گیرند و اصلاً جالب‌ترین ویژگی نوروز همین است که در ایران به تعداد اقوامی که وجود دارد، رسم و رسوم و جشن‌های نوروز هست و هر قومی به سبک و سیاق و باورهای خودش روزِ نو را جشن می‌گیرد.

ما اینجا در منطقه10، یک‌جورهایی ایرانِ کوچک هستیم به همین بهانه رفتیم سراغ روایت‌ جشن‌های نوروزی در شهرهای مختلف. از مشهد خودمان گرفته تا آذربایجان و سیستان و بلوچستان.


نان و سبزی

سال تحویل‌ها رسم داشتیم برویم حرم امام رضا(ع). این روال هرساله ما بود و فرقی نمی کرد که صبح باشد یا شب، ما هم باید همراه پدر می رفتیم. اما موقعی که از حرم برمی‌گشتیم خانه، یا باید سبز می‌خریدیم و نان تازه. هرطور بود باید این یکی این دو قلم را پیدا می‌کردیم و می‌خریدیم و پا گذاشتن در خانه بدون این دو اصلاً امکان پذیر نبود. مشهدی‌های قدیم می‌گفتند که وقتی سال نو با نان و سبزی تازه بیاییم خانه، آن سال، سالی پربرکت است. 

وارد شدن به خانه در روز اول فرودین و بعد از بازگشت از حرم هم رسم خودش را داشت. اول از همه باید نان آور خانه که معمولاً پدرمان بود، وارد اتاق می شد و هیچ کدام از ما حق نداشتیم که جلوتر از ایشان برویم داخل. البته بهتر است بگویم جرأت نداشتیم. چون مشهدی‌ها این کار را فوق العاده زشت و بدشگون می ‌دانند. بعد از پدر یا همان نان آور خانه، نوبت جوان‌ترها که ما بودیم می‌شد و ما هم نان و سبزی به دست می‌رفتیم داخل خانه و عید مبارکی می‌کردیم.

غلامحسن رضایی/محله حجاب


نانِ سال و بی‌بی‌نوروز

سیستان و بلوچستانی‌ها بوی نوروز و عید را از باد پنجکه می‌فهمند. مردم و به ویژه ریش‌سفیدها از24 اسفند ماه تا 27 و 28 منتظر این باد می‌نشینند که آمدن و رفتنش هم یک روز بیشتر طول نمی‌کشد و مردم در روستاها و نواحی سنتی‌تر می‌گویند این باد با خودش خبر رسیدن بهار را می‌آورد و به شکل عجیب و غریبی با وزش باد پنجکه خوش‌حال می‌شوند. سفره هفت‌سین ما سیستان و بلوچستانی‌ها با شما متفاوت است. غیر از آن هفت تا سین که سر سفره می‌چینیم، یک نان سال هم می‌پزیم و اگر این نان در سفره نباشد اصلاً عید آن سال عید نیست. البته نان سال، نان عجیب و غریبی نیست. تقریباً مثل کلوچه است، اما بزرگ‌تر که داخل تنور پخته می‌شود و شبیه نان تافتون‌های سیستان و بلوچستانی است. 

سفره هفت‌سین ما سیستان و بلوچستانی‌ها متفاوت است. غیر از آن هفت تا سین که سر سفره می‌چینیم، یک نان سال هم می‌پزیم و اگر این نان در سفره نباشد اصلاً عید آن سال عید نیست

سهم هر خانواده از نانِ سال فقط یک عدد است و در سفره موقع تحویل سال حتماً باید باشد. مردمِ ما معتقدند که زمان تحویل سال، بی‌بی نوروز به خانه‌ها سر می‌زند تا ببینند نان سال داخل سفره‌شان هست یا نه؟ بزرگ‌ترهایمان می‌گویند وقتی که این نان داخل سفره باشد، برای آن خانه و اهلش تا یک‌سال برکت می‌آورد.

زهرا جهان‌تیغ/محله لشکر


بایرام پاپی!

راستش ما آذری‌ها دخترهای شوهر کرده‌مان را طبق یک رسم دمِ عید خیلی تحویل می‌گیریم! سنتی داریم به اسم «بایرام پاپی» که بسیار قدیمی است و منِ هفتاد ساله از زمانی که یادم می‌آید، خانواده‌های آذری آن را باید حتماً اجرا می‌کردند و یک‌جورهایی سینه به سینه به ما رسیده است. ما از 20 روز قبلِ شروعِ عید تا خودِ چهارشنبه‌سوری و یک‌وقت‌هایی دو سه روز بعد از آن، غذا می‌پزیم و می‌فرستیم خانه دخترمان که شوهر کرده است. این غذا را هم همه اعضای خانواده دختر باید بپزند. از منِ مادر گرفته، تا دایی و برادر و عموها و... . 

البته بگذارید این را هم بگویم که این رسم مالِ دخترهای تازه ازدواج کرده نیست و تا زمانی که سایه پدر و مادرها بالای سرشان است، هرسال عید همین آش و همین کاسه است. این را هم باید بگویم که غذاها باید در ظرف مسی برود درِ خانه دختر. مادر هم هربار که قرار است غذا روانه خانه دخترِ شوهرکرده‌اش کنند، باید یک هدیه‌ای کنار ظرف‌های مسی بگذارد. 

معصومه کاشف‌پور تبریزی/محله شاهد

کلمات کلیدی
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44