کد خبر: ۱۳۵۷۱
۱۰ آذر ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
مدال طلای رباتیک کشور بر گردن پسر نخبه محله مهرآباد

مدال طلای رباتیک کشور بر گردن پسر نخبه محله مهرآباد

صالح حوران‌فر اهل کشف‌کردن، نوآوری، ریسک‌کردن و مطالعه است. او به‌تازگی توانست مزد زحماتش را بگیرد و در مسابقات ملی مهارت ایران که مهرماه همین امسال برگزار شد، مدال طلا کسب کند.

از همان بچگی عادت داشت دل و روده اسباب‌بازی‌هایش را دربیاورد و قطعاتشان را به خلاقیت خودش به یک شیء دیگر که اسم مشخصی نداشت، تبدیل کند. ساختن همیشه برایش شیرین بوده است؛ اهل کشف‌کردن است، اهل نوآوری، اهل ریسک‌کردن، اهل دانش و مطالعه و اهل یادگیری و یادگیری.

اینها خلاصه زندگی صالح حوران‌فر است، ویژگی‌هایی که شاید نتوان همیشه در یک نفر پیدا کرد، آن هم در گروه سنی جوان که برای به‌دست‌آوردن نتایج بزرگ، غالبا صبر و حوصله چندانی ندارند، اما ما در صالح، اینها را دیدیم و برایش آرزوی موفقیت کردیم.

جوان بیست‌ساله محله مهرآباد به‌تازگی توانسته است مزد زحماتش را در نخستین گام‌های رو به جلو و مسیری که برای آینده‌اش درنظر گرفته بگیرد. او در بیست‌ودومین دوره مسابقات ملی مهارت ایران که مهرماه همین امسال یعنی‌۱۴۰۴ برگزار شد، موفق‌به کسب مدال طلا و مقام اول در رشته رباتیک شد.

 

ذهن کنجکاو کودکانه

صالح از آن پسربچه‌هایی بود که از همان کودکی اهل کندوکاو و کشف هستند. از هفت‌سالگی فیلم‌های رباتیک را تماشا می‌کرد و در شش‌سالگی، هر بلایی که می‌توانست سر اسباب‌بازی‌هایش می‌آورد؛ «هر اسباب بازی‌ای که به دستم می‌رسید، سریع بازش می‌کردم. نهایتا یکی‌دو روز اسباب بازی سالم داشتم، بعد قطعاتش را جدا می‌کردم تا از آن سر در بیاورم.»

او حتی به عروسک‌ها رحم نمی‌کرد. وقتی عروسک‌های صدادار به دستش می‌رسید، در ذهن کنجکاو کودکانه‌اش این سؤال حک می‌شد که خب! این صدا از کجاست و برای پاسخ به این پرسش، دل و روده آنها را باز می‌کرد و روی وسیله دیگری می‌کاشت تا نتیجه اختراعات اولیه‌اش را ببیند.

زمان گذشت و او رسید به کلاس سوم دبستان تا اینکه ازسوی مدرسه اعلام کردند با پرداخت ۶۰ هزارتومان، دوره رباتیک برایشان برگزار خواهد شد. آنجا بود که صالح متوجه پیشرفت خود در این حوزه شد؛ «ابتدای دوره به ما بسته‌ای از قطعات مختلف دادند تا با آنها اشکال مختلف هندسی بسازیم. با خودم می‌گفتم چرا مربی کار‌های پیش‌پاافتاده را به ما یاد می‌دهد.»

آن دوره آموزشی به‌دلیل سرما به پایان نرسید، اما مخترع داستان ما، با همان قطعات، همان سال در مسابقه‌ای که اعلام شد رباتی جنگجو ساخت، هرچند مسابقه برگزار نشد و به گفته صالح آن ربات شاید هنوز در مدرسه باشد.

 

اختراعات ریز و درشت

اگرچه دوره رباتیک کلاس سوم به نتیجه روشنی نرسید، صالح از پا ننشست و باز هم دست به اختراعات ریز و درشت زد؛ زیرا روحیه ساختن و انگیزه یادگیری که سرمایه ذاتی او بود، همچنان زنده بود. او در گوشه اتاق خودش آنچه را نمی‌دانست با جست‌و‌جو‌های اینترنتی و مطالعه سایت‌ها و کتاب‌های علمی می‌آموخت، مانند نام قطعات مختلف، روش‌های ساخت، عناوین و اصطلاحات علمی و‌....

این روند ادامه داشت تا اینکه او به کلاس نهم و انتخاب رشته تحصیلی رسید و یک دزدگیر لیزری اختراع کرد. معلم پایه نهم وقتی آن را دید، صالح را تشویق به ادامه تحصیل در هنرستان و رشته الکترونیک کرد، اما این انتخاب برای او ساده نبود؛ «برای اینکه بتوانم بر‌خلاف اصرار‌های پدر و مادرم که می‌خواستند علوم تجربی را انتخاب کنم، به هنرستان بروم، عمدا بعضی درس‌هایم را نمی‌خواندم تا معدلم کمتر شود و بتوانم هنرستان را انتخاب کنم.»

تا شهریورماه، خانواده اصرار می‌کردند که هر طور هست در رشته تجربی ادامه تحصیل بدهد. درنهایت با راهنمایی و تلاش‌های معلم پایه نهمش، پدر و مادرش هم به این انتخاب راضی شدند.

 

دوی ماراتن برای انتخاب مدرسه

انتخاب مدرسه به دوی ماراتن برای صالح تبدیل شده بود؛ زیرا در آخرین روز‌های شهریورماه، خانواده و خودش به این نتیجه رسیدند که در هنرستان ثبت‌نام کنند؛ «به هنرستان اول که مراجعه کردیم مرا به خاطر معدلم نپذیرفتند. ازطرفی گفتند جا ندارند. به اداره آموزش‌وپرورش ناحیه رفتیم و هنرستان دیگری را به ما معرفی کردند.»

برای اینکه بتوانم بر‌خلاف اصرار‌های پدر و مادرم به هنرستان بروم، عمدا بعضی درس‌هایم را نمی‌خواندم 

مدیر هنرستان دوم با اینکه امکان ثبت‌نام داشت، باز هم بهانه معدل پایین صالح را گرفت. حتی پروژه‌هایی که پژوهشگر نوجوان ما تا آن زمان ساخته بود، در گام نخست کارساز نیفتاد تا اینکه با وساطت آموزش‌وپرورش ناحیه، مدیر هنرستان، صالح حوران‌فر را در رشته الکترونیک پذیرفت و این راه برای نخبه محله مهرآباد آغاز شد. البته بی‌اعتمادی به او همچنان ادامه داشت؛ «معلم تخصصی درس الکترونیک پایه دهم وقتی پروژه‌هایم را دید، باور نکرد و می‌گفت این‌ها را خودت نساخته‌ای!».

اما همیشه در روی یک پاشنه نمی‌چرخد و معلم‌های دیگر صالح، دریچه‌های جدیدی از امید و تلاش را به روی او باز کردند.

 

تشویق‌های اثرگذار

تجربه ثابت کرده است نه‌تنها صالح، که بسیاری از جوان‌ها اگر ازسوی بزرگ‌ترهایشان، حمایت و تشویق شوند، بدون شک سرعت موتور حرکتشان مضاعف می‌شود، مانند تشویق معلم‌های تخصصی صالح در پایه‌های یازدهم و دوازدهم؛ «معلم کلاس یازدهم وقتی یکی از کارهایم را دید گفت «چه جالب».

این جمله ساده به قدری قوی بود که هنوز در ذهنم مانده و برایم ارزشمند است. معلم کلاس دوازدهم هم کارهایم را به مدیر نشان داد و از آن سال، کم‌کم با راه و رسم شرکت در مسابقات رباتیک آشنا شدم.»

آشنایی صالح با پژوهش‌سرای ابوریحان بیرونی نیز در همان سال دوازدهم اتفاق افتاد که باعث شد انگیزه بیشتری بگیرد و مسیر برایش روشن‌تر شود.

 

صالح حوران‌فر مدال طلای مسابقات رباتیک کشور را کسب کرده است

 

آشنایی سرنوشت‌ساز

در سال دوازدهم به توصیه معلم درس تخصصی‌اش در نمایشگاه هفته پژوهش دانش‌آموزی که در نمایشگاه بین‌المللی برگزار می‌شد، شرکت کرد و فیلتر نانویی ساخت و آن را به نمایش گذاشت؛ «در آن نمایشگاه آقای کفاش، مسئول پژوهش‌سرای ابوریحان بیرونی، وقتی کارم را دید، از آن تعریف کرد. شماره‌اش را به من داد و گفت: بعد‌از نمایشگاه بیا روی طرحت کار کن.»

صالح از همان بچگی، خلاق و اهل مطالعه بود. به جزئیات دقت می‌کرد و حافظه خوبی برای پردازش اطلاعات داشت

صالح ابتدا گمان می‌کرد این مسئول هم مثل بقیه که اغلب حرفی می‌زدند و دلداری‌اش می‌دادند، حرفی در شلوغی نمایشگاه زده و حالا هم یادش رفته است؛ به همین دلیل آن جمله و دیدار سرنوشت‌ساز را جدی نگرفت تا اینکه بعد‌از یک ماه، آقای کفاش برای برگزاری دوره‌ای آموزشی به محل تحصیل صالح آمد تا او را پیدا کند؛ «آقای کفاش اسم مدرسه‌ام را یادش بود و وقتی مرا دید، شناخت و خواست به پژوهش‌سرا بیایم. در اولین دیدار از من خواست فیلتر نانو برای اتاق آزمایش‌های نانو معروف به اتاق تمیز بسازم.»

این دیدار ادامه پیدا کرد و هنوز هم صالح با پژوهش‌سرا ارتباط و همکاری دارد. او به مدرسی در حوزه رباتیک تبدیل شده است و اکنون نزدیک به ۱۵۰ هنرجو در سنین مختلف دارد.

 

نقطه طلایی

حالا صالح بزرگ‌تر شده و بعد‌از شرکت در چندین مسابقه، با حمایت‌های پژوهش‌سرای ابوریحان بیرونی، در بیست‌ودومین مسابقات ملی مهارت ایران حضور یافته است. او به‌تنهایی مراحل را گذراند و به مرحله استانی راه یافت.

در مرحله کشوری، او و برگزیده دیگری از تربت حیدریه که علیرضا مدبّری نام دارد، به‌عنوان نماینده تیم دانش‌آموزی رباتیک خراسان‌رضوی، در این دوره از مسابقات شرکت کردند؛ مسابقه‌ای که طلای آن به‌راحتی به دست نیامد. «ما بیست‌روز بعد‌از اعلام پروژه فرصت ساخت ربات را داشتیم. همه‌چیز با برنامه‌ریزی داشت خوب پیش می‌رفت. آزمایش‌های نهایی را هم انجام داده بودیم تا اینکه یکی از قطعات حساس ربات ما خراب شد.»

حساسیت ماجرا اینجاست که بعد‌از پیگیری‌های فراوان، صالح و تیمش، متوجه شدند از آن قطعه، فقط یک شرکت تهرانی موجوددارد. آن قطعه اگر قرار بود به‌صورت عادی خریداری شود، حداقل دو سه روز طول می‌کشید تا به دستشان برسد.

باز هم حمایت خانواده، صالح را به آنچه می‌خواست رساند. پریسا، خواهر بزرگ‌تر صالح، به‌همراه همسرش با خودرو شخصی به‌سمت تهران راه افتادند. آن قطعه حساس را خریدند و با اولین پرواز به دست صالح و هم‌تیمی‌هایش رساندند و در‌نهایت، تیم خراسان رضوی از میان شانزده‌تیم شرکت‌کننده، به‌عنوان رتبه برتر شناخته شد و مسیر طلایی صالح کلید خورد.

 

صالح حوران‌فر مدال طلای مسابقات رباتیک کشور را کسب کرده است

 

استعداد‌هایی که دیده نمی‌شود

مهری نخعی که دو‌سالی است مدیر پژوهش‌سرای ابوریحان بیرونی شده است صالح و همه بچه‌ها را همچون فرزندان خود دوست دارد و دغدغه‌های روشن و مهمی نیز برای پیشرفت کاری آنها دارد.

او از اینکه ملاک ارزیابی بچه‌های خلاقی همچون صالح ازسوی مدیران مدارس همچنان معدل است نه استعداد‌های ذاتی و نبوغشان، گلایه دارد؛ «بچه‌های پژوهش‌سرا هرکدام استعداد‌های فراوانی دارند که متأسفانه از آنها آن‌طورکه باید و شاید، حمایت نمی‌شود. این بچه‌ها با کمترین امکانات و تجهیزات با هزینه‌های شخصی خود، دست به اختراع می‌زنند، اما مدیران به کار‌های آنها، نگاه پیش‌پا‌افتاده‌ای دارند.»

آقای کفاش در اولین دیدار از من خواست فیلتر نانو برای اتاق آزمایش‌های نانو معروف به اتاق تمیز بسازم

با نخعی گشتی در اتاق‌ها و فضا‌های پژوهشی پژوهش‌سرا می‌زنیم که از گوشه‌وکنار آن، بوی نوآوری و امید به آینده می‌آید. یکی دیگر از اعضای جوان مجموعه، درحال انتقال خودرویی تک‌سرنشین به نمایشگاه بین‌المللی مشهد برای ارزیابی کیفیت است که با انرژی خورشیدی، تغذیه می‌شود؛ نخعی به این ماشین اشاره می‌کند و می‌گوید: همین کار شاید به نظر ساده بیاید، اما ساخت آن با هزار امید و آرزو ساخته شده است که اگر حمایت نشود، می‌تواند یک انگیزه قوی را به زمین بزند.

 

حمایت‌های مادرانه و پدرانه

‌مریم سالاری و قربان حوران‌فر، پدر و مادر صالح جوان هستند که امروز می‌توانند به پسر کوچکشان افتخار کنند. مریم‌خانم وقتی می‌خواهد از صالح برای ما بگوید، انگار دنیایی از کلمات و تعاریف در ذهنش جای می‌گیرد که نمی‌داند کدام را انتخاب کند، اما درنهایت خیلی ساده و مادرانه می‌گوید: خدا را شکر از همه نظر عالی است. هیچ وقت در کوچه دنبال صالح نبودم. یادم می‌آید از بچگی فقط با اسباب‌بازی‌هایش بازی می‌کرد و سرش با آنها گرم بود. همیشه حرف‌گوش‌کن بود و وقتی جایی می‌خواست برود، از من و پدرش اجازه می‌گرفت.

به گفته او صالح از همان بچگی، خلاق و اهل مطالعه بود. به جزئیات دقت می‌کرد و حافظه خوبی برای پردازش اطلاعات داشت.

از سکوت چشمان پدر صالح هم می‌توان عمق نگاه و آرزویش را خواند وقتی خیلی صاف و ساده فقط می‌گوید: به‌خاطر رتبه‌ای که آورده برایش خیلی خوشحالم و تنها آرزویم این است که آینده روشنی داشته باشد و برای کشورش مفید باشد.

 

خواهران فداکار

پریسا و پری‌مهر، خواهران بزرگ‌تر صالح هستند که از هیچ کمکی برای نشاندن لبخند بر لب برادرشان و کاشتن بذر امید در دل او دریغ نمی‌کنند. پریسا همان خواهری است که در مسابقات ملی مهارت، به‌همراه همسرش اسماعیل سالاریان‌شاد، شبانه بار سفر بستند و عازم تهران شدند تا آن قطعه حساسی را که دانشمند جوان ما نیاز داشت، برایش تهیه کنند.

سالاریان می‌گوید: وقتی صالح ماجرا را گفت، ابتدا من و پریسا گفتیم با قطار به تهران می‌رویم، اما اگر می‌خواستیم بلیت تهیه کنیم و راه بیفتیم، زمان زیادی می‌برد. همسرم گفت خودمان راه بیفتیم برویم.

پریسا هم که خودش مربی خلاقیت است، پای صالح را به فرهنگ‌سرا‌های شهر برای تدریس باز کرده. او خاطره جالبی برایمان تعریف می‌کند. ماجرا مربوط به حضور صالح در یک جشنواره رباتیک در حوزه نظامی می‌شود که برای ساخت و تجهیز آن حدود ۴۰ میلیون‌تومان نیاز بود؛ «وضع مالی ما آن‌طور نیست که بخواهیم این مقدار را به‌راحتی تهیه کنیم. من و خواهر و مادرم فکرمان را روی هم گذاشتیم و درنهایت تصمیم گرفتیم طلاهایمان را بفروشیم تا برادرمان به آنچه می‌خواهد برسد.»

داشتن خانواده‌ای پرمهر در دنیای رنگارنگ امروز، گنجی عظیم است. صالح همین‌که خانواده‌ای حامی دارد، بزرگ‌ترین ثروت دنیا را دارد.

 

صالح حوران‌فر مدال طلای مسابقات رباتیک کشور را کسب کرده است

 

درخشش بچه‌های خراسان

صالح تاکنون بیش از دوازده ربات ساخته که برخی از آنها، به مسابقات راه پیدا کرده است و توجهات مراکز علمی را می‌تواند به خود جلب کند؛ از‌جمله ربات دستیار پزشکی که به صورت دستکش روی دست بیمار قرار می‌گیرد و کارکرد‌های جالبی دارد، از‌جمله اینکه می‌تواند برای افرادی که نیاز به توان‌بخشی دارند، مورداستفاده قرار گیرد، از طرفی بیماران با این دستیار، می‌توانند فشارخون، میزان قند و چربی خون و بسیاری موارد را که مربوط به تعیین سلامت است، در منزل بسنجند. همچنین پزشکان در عرض چند ثانیه، اطلاعات مورد نیاز خود از بیمار را به‌راحتی دریافت می‌کنند.

همچنین به‌تازگی صالح و علیرضا مدبری، هم‌تیمی او از شهر تربت‌حیدریه (به نمایندگی از استان خراسان رضوی) در بیست‌ودومین دوره مسابقات ملی مهارت ایران شرکت کردند و توانستند با ربات هوش‌مصنوعی تشخیص رنگ و نوع میوه، مدال طلای این رقابت‌ها را به دست آورند.

 

* این گزارش دوشنبه ۱۰ آذرماه ۱۴۰۴ در شماره ۶۴۹ شهرآرامحله منطقه ۵ و ۶ چاپ شده است.

کلمات کلیدی
آوا و نمــــــای شهر
03:04
03:44