میدان بسیج، ابتدای خیابان ملکالشعرای بهار، روبه روی ایستگاه اتوبوس، مسجدی را میبینید که نه معماری سنتی دارد و نه کاشیکاریهای دوره صفوی را، اما بهقول بچههای محل، بیشتر اهالی و برخی مشهدیها آن را میشناسند.
«مسجد صنعتگران» چندان بزرگ نیست، اما مهمترین دلیل شاختهشدن آن، مردمیبودنش است. برخی اهالی معتقدند اسم مسجد محلشان زمانی بر سر زبانها افتاد که حجتالاسلامصرافیان، امام جماعت آن شد. شاید مهمترین دلیل آن مدل مسجدداریاش است که با دیگران تفاوت دارد.
درِ این مسجد در تمام طول روز باز است. از ابتدای ورود به مسجد پارچههای سفیدی را روی سنگفرشها میبینید که هشداری است به نمازگزاران برای توجهبه پاکیزگی و نظافت. امام جماعت این مسجد معتقد است مسجد باید از خانههای شخصی خودمان هم تمیزتر باشد؛ موضوعی که برخی کمتر به آن توجه میکنند. هرچندکه نظافت پارچههای سفید مفروش در صحن مسجد کار پرزحمتی است، خوبیاش این است که کوچکترین آلودگی روی آن به چشم میآید و نمازگزاران هنگام رکوع و سجود توجه بیشتری به بهداشت این مکان مقدس دارند.
انگار در این مسجد کسی بهدنبال تزیین و تجملات نیست بلکه بیشتر بهدنبال پاکیزگی و سادگی هستند. بههمین منظور پارچهها، سجادهها و کیسههای کفش هفتگی و بهصورت خودجوش توسط نمازگزاران و خادمان مسجد نظافت میشود، حتی مهرهای نماز نیز توسط افراد به شیوه خاص نظافت میشود تا کوچکترین آلودگی در این مسجد دیده نشود.
در این مسجد نماز مغرب و عشا در سه نوبت اقامه میشود و در هرنوبت، نمازگزاران بسیاری حضور دارند. این مسجد سه طبقه دارد که در طبقه پایین مسجد، طلاب به همراه امام جماعت پاسخگوی مراجعان هستند و فقط چندساعت محدود از روز را به کارهای شخصی خود اختصاص میدهند. طبقه همکف مخصوص آقایان و طبقه بالای مسجد ویژه خواهران است. دورتادور مسجد کتابخانهای میبینید که توسط مردم و با کمک امام جماعت برپا شده است.
یکی دیگر از ویژگیهای مهم این مسجد، برگزاری مستمر حلقههای بحث بعداز نماز مغرب و عشا در آن است. طلبههای حاضر در مسجد برای رسیدگی به وضعیت تحصیلی دانشآموزان حلقههای گفتوگو تشکیل میدهند و روزهای تعطیل در قالب اردوهای کوهنوردی به تفریح و گشتوگذار میپردازند.
پای صحبت امام جماعت این مسجد مینشینیم تا از تجربههایش استفاده کنیم. مسجد فقط محل عبادت نیست بلکه باید با زندگی مردم درارتباط باشد؛ مکانی که هم مشکلات مردم در آنجا حل شود و هم تربیت و رشد در آن صورت بگیرد. این روزها بین مردم این فرهنگ جاافتاده است که مسجد فقط برای عبادت است؛ مکانی که در آن نماز جماعت برپا و گاهی نیز برای تعزیه و مجالس ختم از آن استفاده میشود. به نظر من اشکالی ندارد که شادیهایمان را هم به مسجد ببریم و خطبه عقد جوانان را در مسجد بخوانیم تا زندگیشان از همان ابتدا با مسجد پیوند بخورد. همچنین مسجد باید توان پاسخگویی به مراجعات مردمی را داشته و در رفع مشکلات آنها سهیم باشد.
دلیل جاذبهنداشتن مسجد برای برخی جوانان این است که بعضی مساجد ما مسجد نیست بلکه رستوران، مهمانخانه یا شرکتی خصوصی است که فقط نام مسجد را دارد. در همین راستا ما در مسجد صنعتگران، آبدارخانه نداریم و معتقدیم غذای روح مردم همانند غذا و خوراک جسمی و البته مهمتر از آن است. مسجد، مکانی است که باید در آن به مردم خوراک روح داد. این مسجد امکانات ورزشی یا نرمافزاری که بهعقیده برخی باعث جذب جوانان به مسجد میشود، ندارد؛ فقط کتاب است و درودیوار ساده و خدمت بیریا و صادقانه اهالی محل.
کتابخانه مسجد صنعتگران صددرصد مردمی است؛ بدون هیچ کمکی از نهاد یا ادارهای. تاکنون و به همت مردم ۱۰ هزارجلد کتاب در کتابخانه مسجد جمعآوری شده است
در این مسجد، مراسم عزاداری مرسوم نیست و فقط در آن مجالس ذکر و یادآوری که عزاداری بهمعنای واقعی است، برگزار میشود. جوانان بهخصوص قشر دانشجو حضور فعالی در آن دارند.
دلیل دیگری که میتوان برای کمجاذبهبودن مساجد مطرح کرد، حضورنیافتن امام جماعت در برنامههاست. در بسیاری از موارد ما امام جماعت نداریم بلکه او تابع جمعی از جماعت است یعنی از برخی افراد خاص حرفشنوی دارد و به نظر دیگران کاری ندارد. امام جماعت باید در همه امور جلودار و در هر کاری که فضیلت میداند، پیشقدم باشد. اگر امام جماعت در مسجد، معارف قرآن و اهل بیت (ع) را ترویج کند، مسجد بهاندازه کافی جاذبه خواهد داشت، زیرا ما معتقدیم کلمات اهل بیت (ع) جاذبه کافی برای روح و جان انسانها دارد.
جالب است بدانید که مسجد صنعتگران خادم ندارد؛ نه اینکه از لحاظ مالی مشکل داشته باشد و نتواند هدیه خادم مسجد را تأمین کنیم، بلکه برای اینکه هرکسی که به مسجد میآید، برای نظافت مسجد و برنامههای آن احساس مسئولیت کند. خداوند پیامبرانش را مأمور کرد تا در مسجد و خانه خودش خدمت کنند. میفرماید: «ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه مرا برای طوافکنندگان و مجاوران و رکوعکنندگان و سجدهکنندگان، پاک و پاکیزه کنید (سوره بقره، آیه ۱۲۵).» پس کمک به امور مسجد و خدمتکردن به مسجد افتخار و کار پیامبران خدا بوده است. بعضی افراد هستند که از همین حالا برای تمیزکردن سرویسهای بهداشتی مسجد نوبت گرفتهاند. فرقی هم نمیکند که چه کسی باشد؛ طلبه باشد یا دانشآموز یا کاسب. همه میآیند و به امورات مسجد رسیدگی میکنند. اگر مدتی من در مسجد نباشم و به کسی هم نگویم، با زمانی که در مسجد باشم، فرقی ندارد؛ چون همه میدانند باید چه کنند و نمیگذارند کاری از مسجد روی زمین بماند.
مسجد صنعتگران از روزهای اول حضور بنده، دارای کتابخانه شد. کتابخانه مسجد صنعتگران صددرصد مردمی است؛ بدون هیچ کمکی از نهاد یا ادارهای. ابتدا نزدیک به هزارجلد از کتابهایی را که در خانه داشتم، آوردم و در مسجد گذاشتم. مردم هم کمکم دیدند فضا عوض شده و کسی با عملش دارد فرهنگسازی میکند، آنها هم وارد عمل شدند. تاکنون به همت مردم ۱۰ هزارجلد کتاب در کتابخانه مسجد جمعآوری شده است.
نحوه تحویل و دریافت کتاب هم خیلی راحت است. هیچگونه عضوگیری وجود ندارد و پولی هم دریافت نمیشود. فرد میآید کتابی را که میخواهد، انتخاب میکند. خیلی وقتها هم خودش رسید کتاب را مینویسد. ما هم معمولا پیگیری نمیکنیم که آیا کتابها برگشتهاند یا نه. این رسید هم در حد یک یادآوری است. کتاب برای مردم است. خیلی موارد اتفاق میافتد که کتابها ریزش دارد و به مسجد برنمیگردد؛ یعنی ما بهطور میانگین ماهیانه صدهزار تا ۲۰۰ هزارتومان ریزش کتاب داریم. این برای ما خیلی زیاد نیست، ولی جالب است که ورودی کتابها به مسجد بیشتر از ریزشهاست.
مسجد صنعتگران خادم ندارد؛ نه اینکه از لحاظ مالی مشکل داشته باشد، بلکه برای اینکه نمازگزاران احساس مسئولیت کنند
در مسجد تابلوهای کوچکی در بعضی قفسهها دیده میشود و اسمی رویش نوشته شده است. این افراد کسانی هستند که به کتابخانه مسجد کتاب اهدا کردهاند. افرادی مراجعه میکنند و میگویند: میخواهیم به نام این مرحوم یا شهیدمان یک طبقه کتاب به مسجد بدهیم؛ یا خودشان کتاب را میآورند یا اینکه پول میدهند و ما کتاب میخریم.
این کار باعث فرهنگسازی میشود و دیگران یاد میگیرند که برای شادی امواتشان چنین کاری بکنند. میشد با همین پول چندجعبه خرما یا چندکیلو میوه خرید و به مردم داد، ولی وقتی کتاب خریداری شود تا سالها ماندگار خواهد بود. مطالعه کتاب تبدیل به فکر میشود. فکر را هم میتوان انتقال داد که تا قیامت باقی میماند.
نکتهای که درباره کارکردهای مساجد باید بدانیم، این است که شأن مسجد را که محل سازندگی است، حفظ کنیم. اینطور نباشد که تمام کارها را در مسجد انجام دهیم تا مسجد فعال شود. این کار، نادرست است. برای فعالسازی مساجد لازم نیست کارهایی را که بقیه باید انجام دهند، ما انجام دهیم.
آیا از قرآن توقع داریم کتاب فیزیک، شیمی یا تاریخ باشد؟ نه؛ قرآن کتابی انسانساز است. البته ممکن است در قرآن مثال از فیزیک، شیمی یا تاریخ باشد، اما هدف اصلی، انسانسازی است. بهعبارتی کلاسهای متفاوتی که در مسجد برپا میشود، اگر برای این باشد که آن بچههایی که جذب مسجد شدهاند به نیازهایشان پاسخ داده شود، مثبت است.
باید انگیزه جذب جوانان و نوجوانان فقط خدا باشد. درستکردن انگیزههای جانبی برای مسجد، یعنی القای این واقعیت خلاف که مسجد بهاندازه کافی برای مسلمانان جذابیت ندارد؛ بنابراین این که کلاسهای آموزشی، تفریحی و ورزشی بگذاریم بعد به بچهها بگوییم که بیایید و نماز هم بخوانید، دروغ است؛ ما باید صادق باشیم. بچههایی که انگیزه خدایی دارند، کم نیستند. مگر میشود مسلمانی، مسلمان باشد و حداقل در ماههای رمضان و محرم یا اوقات دیگر انگیزههای فطری و خداشناسیاش برانگیخته نشود؟ مسجد اگر مسجد باشد، برای نوجوان مسلمان بهاندازه کافی گیرایی و جذابیت دارد.
*این گزارش در شماره ۹۳ شهرآرا محله منطقه ۸ مورخ ۲۷ اسفندماه ۹۲ منتشر شده است.