علی رنجکش| کله سحر قبل از اینکه آفتاب بزند، پدر، سارُق یا بقچهای را که مادر از شب قبل بسته بود، برمیداشت و به همراه بچهها راهی حمام میشد. معمولش این بود که از اذان صبح تا نزدیک نیمهروز حمامهای عمومی شهر مردانه و از ظهر به بعددر اختیار بانوان باشد.
همهچیز داخل بقچههای حمام پیدا میشد؛ لُنگ و قطیفه، لیف و صابون، کیسه و سفیداب، سنگپا و روشور، کاسه مسی و.... الباقی هم یکدست رخت و لباس و حوله و حتی کنارش کمی نان، میوه و تنقلات.
به جرئت میتوان گفت حمامهای سنتی محلات شهر، یکی از محلهای تجمع و پاتوق همه اهالی بود.
در این حمامها، دیدوبازدید صورت میگرفت و بسیاری از دوستان، آشنایان و دروهمسایه را میشد دید و گپ وگفتی داشت و از هر دری سخن گفت.
وقتی بیرون میآمدند ساعتها گذشته بود و پوستشان از بس که کیسه کشیده بودند، گل میانداخت، اما به معنای واقعی خستگی جسم و روح را به آب سپرده بودند و با یک شربت خاکشیر عطششان را میخواباندند.
امروز دیگر از آن حمامها با خزینههای آب گرم و سرد، گلخنها و پاشویههای آنها خبری نیست و همه آن دبدبه و کبکبهها به حمامهای قلکمانندی در خانهها و به دوشهای چنددقیقهای آب سرد و گرم تبدیل شده است.
مشهد، روزگاری بیش از ۴۰۰ حمام عمومی و نمره داشت که امروز به ۱۰، ۱۵ حمام که خیلی هم امیدی به بقایشان نیست و رونقی هم ندارد، محدود شده است.
بعضی از این حمامها پس از تعطیلی تبدیل به قهوهخانههای سنتی و قالیشویی و مانند آن شده و تعدادی دیگر هم مخروبه و بسیاری هم جای خود را به ساختمانهای بیقواره و برجها دادهاند.
شاید تنها بنای تاریخی بازمانده از حمامهای زیبا و ماندگار گذشته این شهر را بتوان در جوار بارگاه منور رضوی که روزگاری جزوی از بازار بزرگ مشهد بود و امروز جز ۱۵۰ متر از آن باقی نمانده، مشاهده کرد.
محمد باغدار طوسی سعی کرده به هرشکل ممکن این مکان سنتی را سرپانگه دارد و آن را حفظ کند.
او به همراه پدرش که در این کار مویی سپید کرده، درچهارراه شیرودی و همچنین میدان بیتالمقدس(فلکه آب) در محله عنصری مشهد به زائران و مجاورانی که احتیاج به استحمام دارند، خدمت میکند.
- از گذشتههای دور بگویید و از تاریخچه حمامی که اداره میکردید
از کودکی درکنار پدرم و همچنین عمویم، حمامدار بودم و کارمان اداره کردن حمام بود؛ بیش از حدود ۴۵ سال. آن زمان حمامها رونق زیادی داشت و حسابی سرمان شلوغ بود.
زائران زیادی مقید بودند که قبل از رفتن به پابوسی امامرضا (ع) غسل زیارت کنند و بعد وارد حرم شوند؛ از اینرو حمام در بعضی فصول سال ۲۴ ساعته باز بود.اجازه دهید در همان سالهای دور بمانیم.
در حمامهای قدیم تعداد کسانی که بهاصطلاح سرحمامی و جزو خدمه بودند زیاد بوده است.
- در گرمابه شما هم همینطور بود؟
تاحدودی بله. آن زمان چندین نفر در حمام بودند که هرکدام وظیفه مشخصی داشتند؛ برای مثال دلاک، مشتومالچی و ... ولی متاسفانه باگذشت زمان تعداد کسانیکه در حمام کار میکردند، کم شد و کسی جای آنها را پرنکرد. درحال حاضر کارهای حمام را یک یا دونفر انجام میدهند که بیشتر آنها هم سنوسال زیادی دارند.
- در حمامهای سنتی و قدیم درکنار نظافت بدن کارهای دیگری که کارکرد پزشکی داشته نیز صورت میگرفته ازقبیل کشیدن دندان، رگزنی حجامت و حتی شکستهبندی! در گرمابه شما هم این کارها انجام میشد؟
در دهههای اخیر با پیشرفتهایی که صورت گرفته این موارد بهتدریج حذف شده ولی آنطور که قدیمیترها و بهویژه پدرم نقل میکرد این موارد در حمامهای قدیمی بسیار رایج بوده است.
- باتوجه به وضعیت موجود و به قول معروف کسادی بازارآیا اداره حمام مقرونبهصرفه است؟
حقیقتا نه. با وضعیت فعلی و گرانی، هزینههای آب و برق و گاز و هزینههای جانبی دیگر، ادارهکردن چنین اماکنی سود مالی چندانی ندارد، اما ما سعی کردیم دم زائر امامرضا (ع) را داشتیم تا خدای نکرده کسی از ما رنجیدهخاطر نشود ولی بهطور کلی مدیریت این مکانها بسیار سخت و دشوار است.
تونتاب: شخصی را که وظیفهاش نگهداری از حمام، گرمکردن آب، همچنین تمیزکردن حمام بوده است، «تونتاب» مینامیدند.دلاک: فردی که با کیسهکشی و شستشوی افراد در حمام امرارمعاش میکرده است.
مشتومالچی: شخصی که در حمام به افراد مشتومال میداده است. افراد برای صدازدن مشتومالچی در سربینه بلند میگفتند: «خشک»حمامی: مالک حمام خصوصی که در حمام عمومی نقش مدیریت آنجا را به عهده داشته است.
پـــادو: این فرد وظیفهاش جفتکردن کفش اشخاص و گاهی اوقات جابهجایی افرادی که در سربینه حضور داشتند، بوده است. وقتی مشتری وارد میشد، پادو کفش مشتری را زیر سکو میگذاشت و لُنگی خشک روی سکو پهن میکرد.
پس از آمادهشدن مشتری، پادو لنگی دیگر به او میداد. مشتری لنگ دوم را به کمر میبست و لباسهایش را در لنگ نخست میپیچید و از سکو پایین میآمد.
همچنین وسایل استحمام در حمامهای قدیمی کیسه، مَشربه، لیف، تاس، شانه، تشت، صابون، لگن، سفیداب، آینه، کتیرا، جام، حنا، سدر، وسمه، مورد، لنگ، چراغ پیهسوز، سنگ پا، گل سرشور، بقچه بوده است.
*این گزارش سه شنبه، ۱۲ شهریور ۹۲ در شماره ۶۷ شهرآرامحله منطقه ۷ چاپ شده است.