کد خبر: ۱۰۵۷۵
۲۸ مهر ۱۴۰۳ - ۱۱:۵۱

لمس زندگی در تنها مرکز پیش‌دبستانی نابینایان کشور

بالاخره سال ۱۴۰۰ به این آرزوی دیرینه جامه عمل پوشانده شد و پیش‌دبستانی طراوت سزاواررحمت تأسیس شد. این پیش‌دبستانی چهل دانش‌آموز نابینا و کم‌بینا دارد.

در بین کودکان مهدکودک محله شفا، یکی از حس‌های پنج‌گانه وجود ندارد و آن‌هم بینایی است. در اینجا حس لامسه را ورز می‌دهند و با بچه‌ها تمرین می‌کنند که چگونه با نداشتن بینایی کنار بیایند و از صد نوع توانایی دیگرشان درست استفاده کنند.

مربی‌های پیش دبستانی «طراوت سزاوار رحمت»، سزاوار تحسین هستند؛ چون هر روز علاوه‌بر بازی و تمرین با بچه‌ها باید به مادران آنها هم امیدواری بدهند و به آنها بیاموزند که این بچه‌ها بیشتر با هم‌نسل‌هایشان ارتباط بگیرند و زندگی کنند و کم‌وکسری نداشته باشند.

این مهدکودک بیشتر از هر چیز باید چشمان مادران بچه‌های نابینا را به آینده فرزندانشان روشن و پرنور نگه دارد. امید اصلی را باید در قلب مادران بچه‌های «سزاوار رحمت» ایجاد کنند. 

کمک به رشد کودکان نابینا

دغدغه‌مندانی که همیشه با دانش‌آموزان نابینا کار می‌کردند، به این فکر بودند که چطور می‌توانند از زمان طلایی برای آموزش این کودکان استفاده کنند و از همان بدو تولد درکنار خانواده نابینایان باشند تا با نشان دادن راه درست، به آنها کمک کنند که چگونه این کودکان را وارد اجتماع کنند. بالاخره سال ۱۴۰۰ به این آرزوی دیرینه جامه عمل پوشانده شد و پیش‌دبستانی طراوت سزاواررحمت تأسیس شد. در این پیش‌دبستانی که درحال‌حاضر چهل دانش‌آموز نابینا و کم‌بینا دارد، امکانات آموزشی کاردرمانی، گفتاردرمانی، بینایی‌سنجی، مشاوره و... وجود دارد. 

مدیر پیش‌دبستانی می‌گوید: این مرکز، اولین پیش‌دبستانی تخصصی ویژه بچه‌های نابینا و کم‌بینا در کشور و دارای امکانات خاص است.

عصمت رستگارمقدم با اشاره به اینکه رشد حس لامسه این کودکان اهمیت بسیاری دارد، ادامه می‌دهد: از همان فضای ورودی، کودکان با مسیر‌های ویژه نابینایان آشنا می‌شوند و متریال‌های مختلف سنگ‌ها، آسفالت و چمن را زیر پایشان حس می‌کنند. برای ورود به کلاس‌های درس، میله‌های کنار دیوار را می‌گیرند تا بتوانند به طبقه بالا و کلاس درسشان بروند. در این مرکز اتاق‌های چندحسی برای یادگیری نقاط بریل و رشد حس لامسه داریم. جهت‌یابی نیز برای این کودکان مهم است؛ چون اگر حرکت نباشد، زندگی‌شان مختل می‌شود.

لمس زندگی در تنها مرکز پیش‌دبستانی نابینایان کشور

 

آموزش از بدو تولد

آموزش‌هایی که در این مرکز برای بچه‌ها پیش‌بینی شده است، به دو دسته تقسیم می‌شود؛ از بدو تولد تا چهارسالگی که دو روز در هفته همراه مادرانشان می‌آیند و آموزش‌های لازم را می‌بینند. کودکان پنج و شش‌ساله هم در آمادگی۱ و ۲ شرکت می‌کنند تا آموزش‌های تکمیلی را ببینند و برای ورود به مدرسه و حتی جامعه آماده شوند.

ما درکنار مادری که با چنین بچه‌ای مواجه می‌شود، هستیم و کمک می‌کنیم تا موقعیتش را بپذیرد و فرزندش را بزرگ کند

رستگارمقدم با اشاره به این موضوع که وقتی کودک نابینا و کم‌بینا به دنیا می‌آید، مادر مستأصل و سردرگم است و نمی‌داند چه‌کار کند، بیان می‌کند: آنها گاهی دچار افسردگی می‌شوند و گاهی آن را انکار می‌کنند.

او توضیح می‌دهد: مداخله بهنگام برای آموزش به خانواده‌ها، یکی از نیاز‌های ضروری است که در این مدرسه این نیاز رفع می‌شود. ما درکنار مادری که با چنین بچه‌ای مواجه می‌شود، هستیم و کمک می‌کنیم تا موقعیتش را بپذیرد و فرزندش را بزرگ کند.

وی ادامه می‌دهد: ما در اینجا کمک می‌کنیم تا خانواده‌ها نیاز‌های کودک نابینایشان را بشناسند و اینکه این کودکان حالت نباتی نداشته باشند. برخی مادران به‌دلیل نداشتن اطلاعات کافی سبب می‌شوند فرزندشان از کوچک‌ترین آموزش‌ها محروم شود. گاهی این بچه‌ها هم‌صحبت ندارند و نمی‌دانند با بچه‌های دیگر چگونه دوست شوند و هم‌بازی داشته باشند، اما در اینجا از نظر روحی روانی و اجتماعی رشد می‌کنند.

 

بابای مدرسه که درد کودکان را می‌شناسد

رضا رشیدی، متولد سال ۱۳۶۵

حال‌وروز این بچه‌ها را خوب می‌دانم. یک چشمم نابیناست و چشم دیگرم در شب نمی‌بیند. شانزده سال است که در مدارس استثنایی کار می‌کنم، اما سه سالی که در اینجا مشغول به کار هستم، برایم لذت‌بخش‌تر است؛ چون حال‌وروز بچه‌ها را درک می‌کنم.

گاهی کودکانی را می‌بینم که در گوشه‌ای نشسته‌اند و گریه می‌کنند، کنارشان می‌نشینم و برایشان شعر می‌خوانم و دست می‌زنم، بعد دستشان را می‌گیرم و به حیاط مدرسه می‌آورم، حسابی با آنها بازی می‌کنم تا خنده بر لبانشان بنشیند. وقتی بچه بودم، کسی زیاد با من بازی نمی‌کرد؛ به همین دلیل وضعیت اینها را درک می‌کنم. تلاش می‌کنم این بچه‌ها کودکی خوبی را در اینجا سپری کنند.

لمس زندگی در تنها مرکز پیش‌دبستانی نابینایان کشور


پیگیر دغدغه مدیران شدم

سعیده صدیق‌زاده، خیّر

دوستی با خانم رستگارمقدم سبب شد با دبستان «زنده‌یاد مهندس محمدعمرانی» ویژه نابینایان آشنا شوم. وقتی ماجرا را برای پسرم تعریف کردم، علاقه‌مند شد و در این دبستان فضای بازی و صخره‌نوردی را درست کرد؛ بازی‌هایی که بچه‌ها بتوانند از طریق آن فضا را لمس کنند. دغدغه ها‌ی مسئولان مدرسه را که برای کودکان زیر هفت سال دیدم، با آقای سزاواررحمت گفتگو کردم و درنهایت پیش‌دبستانی نیز در حیاط ساخته شد. 

کاشتن امید در دل مادران

مادر حسنا محمدزاده

دخترم علاوه بر نابینایی، معلولیت جسمی حرکتی هم دارد. ۳ ساله بود که این مرکز افتتاح شد. حسنا نه راه می‌رفت و نه حرف می‌زد، مشکل ارتباطی هم داشت، شک داشتم پیشرفتی بکند، اما وقتی تلاش مربیان این مرکز را دیدم، امیدوار شدم. الان بعد از سه سال راه می‌رود و برخی توانایی‌ها را کسب کرده است؛ کاری که کادر درمان هم نتوانست برایش انجام دهد. بودن بچه‌ها در کنار هم باعث می‌شود تعاملات بین فردی را یاد بگیرند. از طرفی مادران متوجه می‌شوند کودکانی با شرایط بدتر فرزند خودشان هست و توانسته پیشرفت داشته باشد، در نتیجه آنها هم برای رشد فرزندشان تلاش می‌کنند. 

* این گزارش شنبه ۲۸ مهرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۷۶ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44