کد خبر: ۱۰۱۰۴
۰۴ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰

گره‌های خدیجه خانم، گره‌گشای زندگی است

خدیجه رمضانی، بانوی کارآفرین محله طلاب است. او به دختران زیادی بافت تابلوفرش را به صورت رایگان آموزش داده و می‌گوید: «هر گرهی که می‌زنم، گرهی از زندگی‌ام باز می‌شود.»

از تقاطع بلوار مفتح با ابوریحان که چند قدمی به سمت راست حرکت کنید، حوالی ایستگاه اتوبوس، مرکز بافت تابلو فرش، گلیم و گبه «هنر ایرانی» با عبارت «آموزش رایگان» خودنمایی می‌کند. برخلاف ذهنیتی که با دیدن چنین تابلویی برایتان ایجاد می‌شود، وارد که می‌شوید اتاقی نهایتاً ۱۲ متری می‌بینید با چند دار قالی، تابلو‌های نمونه روی دیوار و یک میز؛ اما همین مکان ساده و کوچک و لوازم اندک، تاکنون برای ده‌ها نفر از شهروندان مشهدی هنرآموزی و اشتغال‌زایی داشته است.

خدیجه رمضانی، ۳۴ ساله، اصالتاً اهل تهران و از هفت‌سالگی به دلیل شغل پدر مفتخر به مجاورت امام رضا (ع) شده است. او که دیپلم انسانی دارد، سال ۸۱ با آقای قهرمان که او نیز دیپلمه و کارمندی ساده بود، ازدواج می‌کند، اما مسیر زندگی‌شان به‌گونه‌ای متفاوت از دیگران رقم می‌خورد و بدون آنکه متوجه شوند، می‌شوند: زوج هنرمند کارآفرین...

خانم رمضانی نحوه ورودش به هنر تابلو فرش را این‌گونه توضیح می‌دهد: از ۲۰ سالگی به تابلو فرش علاقه‌مند شدم و برای یادگرفتن آن شروع به پرس‌وجو کردم، اما آن زمان آموزشگاه‌های تابلو فرش خیلی کم بود و در منطقه محل سکونت ما وجود نداشت. سه چهار سال بعد، حدود سال ۸۵، با دیدن آگهی آموزشگاهی در محله شیخ صدوق در روزنامه، ثبت‌نام کردم و به مدت ۱۰ روز آموزش دیدم.

 

من آموزش می‌دادم و همسرم لوازم کار را تهیه می‌کرد

او ادامه می‌دهد: پس‌ازآن دو سال در خانه کارکردم و بعد به پیشنهاد خواهرم که مربی گل‌چینی در فرهنگسرا‌ها بود، به آموزش تابلو فرش در فرهنگسرا‌های مختلف و نیز سایر مراکز مشغول شدم. ابتدا خیلی برای مردم شناخته‌شده نبود، اما وقتی برایشان توضیح دادم، نمونه کاربردم و با درآمدزایی کار آشنا شدند، استقبال خوبی داشتند. من آموزش می‌دادم و همسرم لوازم کار هنرجویان را تهیه می‌کردند و خصوصاً با پشتیبانی و تشویق‌های همسرم از کار رضایت داشتم.

 

از خانواده و اقوام شروع کردم

این بانوی کارآفرین در جریان خرید نخ و نقشه از یک شرکت، متوجه می‌شود که در ازای تعداد معینی خرید، می‌تواند از تخفیف شرکت استفاده کند و این جرقه‌ای می‌شود در ذهنش تا کار را گسترش دهد. او می‌گوید: برای فروش و آموزش، از اقوام و خانواده خودم و همسرم شروع کردم که خیلی استقبال شد. از طرفی، بعد از مدتی که بیش از ۱۰۰ هنرجو را در فرهنگسرا‌ها آموزش داده بودم، برخی همکاران که متوجه شدند ما در فرهنگسرا با هزینه کمتری نسبت به آموزشگاه‌ها آموزش می‌دهیم، اعتراض کردند و حتی یکی از شرکت‌های تولیدی نخ و نقشه به‌صورت پیمانکاری با فرهنگسرا قرارداد بست و به‌این‌ترتیب، دیگر امکان تدریس در فرهنگسرا نداشتم.

 

گره‌های پربرکت خدیجه خانم

 

اینجا را برای راهنمایی هنرجویان راه انداختیم

خانم رمضانی اضافه می‌کند: باوجوداینکه من دیگر به فرهنگسرا‌ها نمی‌رفتم، اما هنرجویان مدام کار‌ها و سؤالاتشان را مطرح می‌کردند، از طرفی هم به دلیل حجم بالای مراجعات، امکان پاسخگویی به آنها در منزل وجود نداشت بنابراین به پیشنهاد همسرم حدوداً سال ۸۸ بود که تصمیم به تأسیس آموزشگاه گرفتیم، اما به دلیل پر شدن ظرفیت آموزشگاه‌ها در مشهد، موفق به اخذ مجوز آموزشگاه نشدیم.

بااین‌وجود ناامید نشدیم و تصمیم گرفتیم محلی را صرفاً برای راهنمایی و رفع‌ورجوع نیاز‌های هنرجویان اجاره کنیم و اصلاً فکر نمی‌کردیم کارمان به اینجا برسد؛ کار اصلی‌مان را تهیه نخ و نقشه، لوازم کار هنرجویان و فروش تابلو فرش‌ها قراردادیم، اما اگر کسی یاد نداشت، به‌صورت رایگان آموزش هم می‌دهیم؛ من برای خانم‌ها و همسرم برای آقایان. همچنین به‌مرور با حدود بیست بافنده که نیازمند کسب درآمد بودند مرتبط شدیم تا با قبول سفارشات بافت، برایشان اشتغال‌زایی داشته باشیم.

 

با ۱۴ ساعت آموزش بافنده تابلو فرش می‌شوند

او با اشاره به اینکه هنرجویان نه‌تن‌ها خودشان بلکه با چند نفر از اطرافیانشان می‌آمدند و آنها را هم تشویق به آموزش می‌کردند، ادامه می‌دهد: برای کسی که از صفر می‌خواهد شروع کند و تجربه بافت قالی ندارد، ۱۴ ساعت آموزش، لازم است و با حداقل هزینه ۲۰۰ هزار تومان می‌تواند شروع به کار کند، اما برای اخذ مدرک، سایز دار تابلو باید حداقل ۵۰ در ۷۰ باشد که اگر روزی پنج ساعت مفید وقت بگذارد، بافت آن سه‌ماهه تمام می‌شود. درآمد حاصل از فروش تابلو نیز برابر هزینه نخ و نقشه است. همچنین هنرجویان با مراجعه به اتحادیه فرش یا مرکز آموزش فنی حرفه‌ای نجمه می‌توانند مدرک، دریافت و پس‌ازآن از وام اشتغال بانک ملی که سود کمی دارد، استفاده کنند.

 

اگر دولت از کارآفرینی حمایت کند، مشکلی به نام بیکاری نخواهیم داشت

همین‌طور که مشغول صحبت هستیم، تلفن مدام زنگ می‌خورد و مراجعات حضوری نیز انجام می‌شود، اما خانم رمضانی باحوصله و روی گشاده هم به آنها جواب می‌دهد و هم‌صحبتش با ما را ادامه می‌دهد؛ یکی دار تابلو فرشی را که سفارش داده می‌برد و دیگری دارش را برای چله‌کشی یا اتمام بافت، می‌آورد.

در این میان برخی هم مانند خانم احمدی برای آموزش و شروع به کار می‌آیند؛ تا خانم رمضانی تلفنی فوری را پیگیری کند، باخانم احمدی هم‌کلام می‌شویم؛ او که دیپلمه و کارآفرینی همدانی است و اخیراً ساکن مشهد شده است، تجربه شش سال عضویت در هیئت‌مدیره فرش دستباف همدان و مدیریت شرکت مصالح ساختمانی را دارد و می‌گوید: «داشتم از این خیابان رد می‌شدم که تابلوی اینجا نظرم را جلب کرد و آمدم آموزش ببینم». خانم احمدی که از مهارت‌های مشاوره خانواده و زنبورداری نیز برخوردار است و تاکنون ۲۱۵ نفر از زنان سرپرست خانوار همدان را بیمه کرده، معتقد است اگر دولت به‌عنوان‌مثال با اعطای تسهیلات با سود کم از کارآفرینان حمایت کند، مشکلی به نام بیکاری باقی نخواهد ماند.

 

بیش از ۱۰۰ نفر از هنرجویان تحت پوشش بیمه قرارگرفته‌اند

مجدد به صحبتمان باخانم رمضانی برمی‌گردیم؛ به گفته این بانوی هنرمند، بیشتر خانم‌های خانه‌دار از کار تابلو فرش استقبال می‌کنند، اما برخی هم برای اشتغال‌زایی می‌آیند مانند سه نفر که اکنون خودشان آموزشگاه زده‌اند. خانم رمضانی با اشاره به تبلیغ مرکز هنر ایرانی در روزنامه و اتوبوس‌ها، ادامه می‌دهد: دوسوم مشتری‌ها به خاطر بیمه می‌آیند؛ تا زمانی که بیمه وجود داشت، استقبال عالی بود و حداقل ۱۰۰ نفر طی پنج شش سال فعالیت این مرکز بیمه شدند، اما الان که تأمین اجتماعی دیگر بیمه نمی‌کند، تعداد مراجعان کمتر شده است، اما بازهم نمی‌شود گفت وضعیت بدی است. اوایل، عالی بود، حالا خوب است.

 

طعم شیرین کارآموزی رایگان

او، طعم شیرین آموزش رایگان به مردم را از بهترین خاطرات کاری خود عنوان و خاطرنشان می‌کند: خود این مشوقی برای استقبال مردم بوده است؛ یادم هست آن اوایل آن‌قدر اینجا شلوغ شده بود که جای سوزن انداختن نبود.

 

بچه‌ها هم در خانه کمکم می‌کنند

این بانوی موفق که باوجود یک دختر هشت‌ساله و پسر ۱۱ ساله، روزی پنج شش ساعت برای کار‌های سفارشی در خانه وقت و عصر‌ها هم دو سه ساعت در کارگاه وقت می‌گذارد، درباره سختی‌های احتمالی کار هنری در خانه باوجود بچه‌ها، می‌گوید: زمانی که آموزش می‌دیدم دخترم هشت‌ماهه بود و فکر می‌کردم باید دار را از دست شلوغ‌کاری‌اش پنهان کنم ولی اصلاً این‌طور نشد، به‌عکس آنها هم در کنار من کار را یاد گرفتند و هر وقت سرم شلوغ باشد، کمکم می‌کنند. در این میان حمایت و همراهی بی‌دریغ همسرم هم بسیار راهگشا بوده است.

 

گره‌های پربرکت خدیجه خانم

 

هم کار است و هم هنر؛ هم قابل‌انتقال است و هم ماندگار

خانم رمضانی درباره مزایای کار‌های هنری برای بانوان علاقه‌مند یا نیازمند به اشتغال، یادآور می‌شود: کار بیرون را دوست داشتم، اما نمی‌دانستم چه‌کاری را انتخاب کنم که الحمدالله با تابلو فرش آشنا شدم و آن را ادامه دادم. تابلو فرش هم کار است و هم هنر؛ هم قابل‌انتقال است و هم ماندگار. از قدیم اصالت داشته و روزبه‌روز هم در حال پیشرفت است، اما به‌عنوان‌مثال، حسابداری و کار‌هایی مانند آن، برای یک خانم هیچ‌یک از این مزایا را ندارد. از طرفی به خاطر هنری بودن و سروکار داشتن باذوق و قریحه، تاکنون بسیاری از خانم‌ها و آقایان که مشاغلی، چون مدیریت، معلمی یا انواع مشاغل آزاد داشته‌اند، جذب این کارشده‌اند.

 

هر گرهی می‌زنم انگار گرهی از زندگی‌ام باز می‌شود

او ادامه می‌دهد: کار قالی و فرش برکت خاصی دارد و تا حالا ما را لنگ نگذاشته است، این را کسی متوجه می‌شود که وارد کارشده باشد؛ هر گرهی که می‌زنم انگار گرهی از زندگی‌ام باز می‌شود، به همین خاطر حتی زمانی هم که نیاز ندارم، کار بافت را در منزل رها نمی‌کنم؛ از این گذشته هم از اتلاف وقت جلوگیری می‌کند و هم به دلیل مفرح بودن، برای روحیه‌ام خوب است.

 

*این گزارش یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۵ در شماره ۲۰۷ شهرآرامحله منطقه ۴ چاپ شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44