10سالی است که خیابان آزادی مشهد که راه اتصالی چهارراهشهدا و ایستگاه راهآهن به یکدیگر است، با نام آیتالله بهجت شناخته میشود. نخستین نام این خیابان شاهرضا نو بود که در فروردین سال1358 تابلوهایش به نام آزادی تغییرکرد. گویا با آزادسازی دفتر نیروی پایداری مستقر در آن بهدست نیروهای انقلاباسلامی در زمستان سال1357، بزرگترین مرکز وابسته به رژیم پهلوی در هسته اصلی شهر سقوط کرد و درعمل شهر مشهد آزاد شد.
زهرا سادات حسینی بحر از همان هجدهسالگی که به حاجآقا محمد انور حسینی بحر بله میگوید، حافظ کل قرآن بوده و دلش میخواسته است آموزههای این کتاب آسمانی را در محلهای که زندگی میکنند جاری و ساری کند. این میشود که تصمیمش را با همسرش که طلبهای جوان اما شناختهشده در محله بوده است در میان میگذارد و با استقبال او روبهرو میشود. حاجآقا محمد سرور، پدر همسرش که روحانی و معتمد محله بوده است، نیز کمکشان میکند. هردو کمر همت میبندند که پا در راهی سخت اما شیرین بگذارند. اینطور میشود که در سال 91، وقتی دو فرزند هم دارند، توفیقاتشان بیشتر و موفق میشوند فعالیت قرآنی را در مسجد امیرالمؤمنین در خیابان کشمیری، بین کشمیری42 و 44 شروع کنند.
جمع آوری خاطرات مردم مشهد از مکان های تأثیرگذار انقلاب اسلامی در این شهر ، همان چیزی است که ما در این مطلب به سراغش رفته ایم.
سال 1353 آیتالله مرعشی به مشهد میآید و منزل ایشان کانون رایزنیهای تظاهرات انقلاب اسلامی میشود. آن زمان منزل آیتالله شیرازی، آیتالله قمی و آیتالله مرعشی سه پایگاه برای فعالان انقلابی شهر بود. او به خاطر نترس بودن و فعالیتهایش به «آیتالله ضد توپ و تانک»، «ژنرال انقلاب»، «ژنرال مرعشی» و در اسناد ساواک به «یاغی مرعشی» معروف شده بود.
عبور خط قطارشهری از فضای زیرین خیابان شیرازی21 که قدیمیها هنوز آن را به نام کوچه «نو» میشناسند، باعث نشست برخی خانهها شده و این مهمترین معضلی است که ساکنان از آن یاد میکنند.
زمانی که شهر در اطراف حرم مطهر خلاصه میشد و تعداد خانهها کم بود، مردی به نام «گلچین» در کوچه امام رضا(ع)28 کنونی، خانهای ساخت و ساکن آن شد. رفتهرفته با گذشت زمان خانههای دیگری ساخته شد و کوچه شکل گرفت. هرچند که خانه گلچین از بین رفته و اثری از آن باقی نمانده است، این کوچه بهدلیل حضور اولیننفر به نام «گلچین» در بین مردم محله معروف شد. در 2دهه گذشته کوچه گلچین شکل و شمایل پیشینش را از دست داده است و هتلآپارتمانها جای خانههای قدیمی را گرفتهاند.
بسیاری از بانوان قدیمی مشهدی که حتی پایشان به مکتب نرجس نرسیده است، تا اسم این مکان را میشنوند، اولین چیزی که به ذهنشان خطور میکند، نام بانو طاهایی است. زنان دهههای50و60 مشهد او را خوب میشناسند؛ خانمی که اسوه صبر، فروتنی، شجاعت و مبارزه بود و برای رسیدن به هدفش سختیهای بسیار تحمل کرد، اما هیچگاه از آنچه میخواست، عقب ننشست. پس از چندسال پیگیریِ شاگردان طاهایی برای نامگذاری یکی از کوچههای مشهد به نام ایشان، سرانجام این اتفاق رخ داد و حدفاصل انتهای خیابان دانش تا کوچه آخوندخراسانی20 به این اسم نامگذاری شد.