کوچه خیبر28 که به دلیل قرارگرفتن ایستگاه آتشنشانی شماره12 در ورودی آن با نام کوچه آتشنشانی نیز شناخته میشود سابقه 40ساله سکونت دارد. اولین ساکنان آن خانواده شهدا وجانبازان ارتش و سپاه هستند. هنوز هم اکثریت این کوچه را خانواده شهدا و جانبازان تشکیل میدهند. یک سمت خیابان مسکونی است و در سمت دیگر پارک و فضای سبز قرار گرفته است.
«حامد کافی» یکی از ساکنان خیابان ثامنالائمه است که توانسته در عملیاتهای زیادی از حوادث جادهای و طرحهای امداد و نجات نوروزی گرفته تا زلزله بم، حادثه انفجار قطار نیشابور، زلزله کرمانشاه و هزاران عملیات دیگر شرکت کند و جان افراد زیادی را نجات بخشد. او در تمام این ۲۰ سال داوطلبانه در جمعیت هلال احمر استان خدمت کرده و تحصیلاتش را در زمینه مددکاری ادامه داده است.
پاگرفتن آتش در پاساژهای قماش، حکایت پنبه و الکل است. کوچکترین خطا در مغازه و راهروهای پر از پارچه میتواند شعلههای آتش را برافروخته کند و ناگهان زبانه بکشد و مانند رودخانهای سوزان و جاری، همهچیز و همهجا را بسوزاند؛ درست مثل بلایی که سر پلاسکوی تهران آمد و جز مچالهای از بلوکهای بتنی و آهنی چیزی از آن باقی نماند. اما گویا سرنوشت غول هفدهطبقه پایتخت، قرار نیست درس عبرتی برای پاساژهایی باشد که تاکنون چندین هشدار قانونی درباره ناایمنبودنشان دریافت کردهاند.
سینا کاکرودی ساکن محله پنجتن هجدهساله است، اما قبل از هر چیز قامت بلند و رشیدش به چشم میآید. سینا ورزشکار است و کمربند مشکی رشته کاراته را دارد. اینها را بگذارید کنار این موضوع که نتیجه رقابت مناظره دانشآموزی که بین هنرستانها در سطح استان خراسانرضوی برگزار شد، هفته گذشته مشخص شد و تیم چهارنفره آنها برگزیده شد.
مجتبی امیدوار به این باور رسیده است که هر قدمی برای خوبکردن حال دیگران، ارزش است و ثواب دارد و برای اینکه سوءتعبیر نشود، بلافاصله توضیح میدهد: اصلا منظورم این نیست که از ساخت مسجد و حسینیه غافل باشیم. همه اینها ارزشمند است، اما من فکر میکنم احداث یا حتی اجاره یک سالن ورزشی هم میتواند مهم و ارزشمند باشد؛ آن هم در محدودههایی که خیلی از خانوادهها وضعیت اقتصادی مناسبی ندارند و درگیر اعتیاد هستند.
پراسترسترین، خطرناکترین و... کلی از این ترینها را میتوان دنباله شغل آتشنشانی ردیف کرد. صفتهایی از این دست که بارها و بارها در وصف این شغل شنیدهایم... افرادی هم طعم تلخ و شیرینش را با تمام وجود چشیدهاند و فرق این دو یک عمر پا به دل خطر گذاشتن است، سالها در معرض آسیب جسمی و روحی قرار گرفتن است و... ابوالفضل تیموری قرار است از این تجربههای سخت برای ما بگوید.
فکرش را هم نمیکرد عشق و علاقهاش به رانندگی از او یک آتشنشان بسازد. «علیرضا رحیمی» 38ساله که این روزها به عنوان رئیس ایستگاههای شماره40 و 47 مشغول به خدمت است، علت حضورش در این شغل را علاقه زیادش به رانندگی بهویژه خودروهای سنگین میداند.