محله ابوذر

محله
منطقه ۷

ابوذر

محله شهرک ابوذر

اراضی شهرک ابوذر در سال ۱۳۳۵ از طرف آستان‌قدس به شرکت عمران شهرک ابوذر منتقل شد و در دو بخش ویلایی‌ و آپارتمانی برای اسکان فرهنگیان احداث شد، اما اکنون بیشترین ساکنان این محله کارمندان آموزش‌وپرورش، سپاه و گمرک هستند. رباط طرق در مجاورت شهرک ابوذر به‌جامانده از کاروان‌سرا‌های دوره صفوی است.

محله ابوذر
کاشانه‌ای برای نقاهت کرونایی‌ها
شرایط تازه را می‌پذیرد و قبول می‌کند که به نقاهتگاه بیاید. اکنون همسرش در آسایشگاه بانوان است. کمی آن‌سوتر در سوئیت بانوان روی تختش منتظر رسیدن ناهار نشسته است و خدا را شکر می‌کند که چشمانش دوباره رو به دنیا باز است و می‌تواند به زودی به خانه برود و فرزندان و نوه‌هایش را در آغوش بکشد. مرکز نگهداری بیماران کووید ۱۹ امام رضا (ع) اولین و تنها نقاهتگاه مشهد است که در بولوار سپاه از سوی بهداری شمال شرق فعال شده است.
کهن‌سال‌ترین ساکن شهرک ابوذر که تاریخ شفاهی سیستان بود
«محمدحسین پارسایی دامن سبز» متولد ۱۳۰۲ در زابل بود و هرچند که سه چهارم عمرش را در آن خطه گذرانده بود، اما چارک آخرش را ساکن شهرک ابوذر شده بود تا لقب کهن‌سال‌ترین ساکن این شهرک را در اختیار گیرد. بار‌ها از طرف افراد مختلف پیشنهاد گفتگو با وی داده شده بود، اما هر بار به دلیلی یا دستور سردبیر برای پرداخت به سوژه‌ای زمان‌دار یا تنظیم نشدن زمان وی با کار‌های من و در این اواخر بیماری چندین و چند ماهه او این دیدار وگفت‌وگو محقق نشد تا اکنون مجبور شوم برای دانستن درباره اویی که لقب کهنسال‌ترین فرد ساکن شهرک ابوذر و همچنین آخرین بازمانده قیام «یاعلی» سیستان را در اختیار داشت، در مراسم ختمش به سراغ خانواده‌اش بروم.
ابوذر؛ شهرکی در جنگل
مردمی که حالا در واحدهای آپارتمانی فرسوده و رنگ‌و‌رورفته این بخش کویِ شهر ساکن هستند به یاد نمی‌آورند ساخت «شهرک ابوذر» گسترش شهر در بخش جنوب و به سمت نیشابور بوده است. اما چه حاجت به دانستن این موضوع یا اینکه نخستین ساکنان این شهرِ خُرد چه کسانی بودند آنهم وقتی هنوز مجموعه‌ای مسکونی و کمابیش بزرگ شبیه به یک جنگل پُردرخت در داخل یک کلان شهر داریم.
رزم عاشقانه در کارزار کووید19
همیاران سلامت طبق آنچه پرستاران آن‌ها را صدا می‌زنند یا مردمیاران سلامت طبق آنچه روی لباسشان درج شده است، آمده‌اند تا خانواده بیماران کرونایی باشند. آن‌ها مهربان و دل‌سوزند و تلاششان ارزشمند است. آن‌ها آمده‌اند که دل‌گرمی کسانی باشند که با کرونا دست‌وپنجه نرم می‌کنند. انگار باور دارند «عاشقی کار سری نیست که بر بالین است» و آمده‌اند «رقصی چنین میانه میدان» را تجربه کنند.