سیل

جان پناه شدن درخت توت در  سیل‌های خانه برانداز دهه ۳۰
 غدیر غدیری تعریف می‌کند: آن روز باران که شدت گرفت، ساکنان آن خانه‌ها از ترس به بالای گودال رفتند؛ برای همین با آنکه خرابی زیادی داشت، خدا را شکر با مرگ ومیر همراه نبود.
غصه‌های دنباله‌دار بعد از سیل
حجت‌الاسلام‌والمسلمین داوودی‌نژاد می‌گوید: یکی از مشکلات در مسیر کمک‌رسانی به سیل ‌زده‌ها واضح‌نبودن درگاه‌های کمک است. اگر گروه جهادی مسجد محله فعال نبود، امکان کمک به سیل ‌زده‌ها نبود.
روایت ۲ ساعت پر اضطراب برای نجات پاکبان مشهدی
مهدی کرامتی بیرم آبادی می‌گوید: موتور را به دست گرفتم، داشتم برمی گشتم که  سیل از بالادست رسید. نزدیک تک درخت زیر پل بودم. تا جایی که جا داشت، سعی کردم برپا بمانم!
زندگی‌های بر آب رفته اهالی کوچه سپاه ۶۹ 
مادرم سرپا بود. راه می‌رفت و کارهایش را خودش انجام می‌داد. دوسالی بود که خانه را خریده بودند و پدرم هنوز داشت قسط هایش را‌ می‌داد که روی سرشان خراب شد. مادرمان بین سیل اب ماند.
دریای مهربانی جهادی‌ها در سیل
آنهایی که اعتقاد داشتند جهاد فقط رسیدگی به مناطق محروم نیست، آستین بالا زدند و کمک را از همسایه‎‌های خود شروع کردند و با سطل‌های کوچک و بزرگ، خانه‌های آب‌گرفته را خالی کردند.
غواصی در سیلاب
سرآتشیار علی اخلاقی افضلی می‌گوید: غواصی در  سیل اب، کار بسیار خطرناکی است. میان آن گل ولای همه چیز پیدا می‌شود؛ از خاروخاشاک تا اشیای تیز و برنده. داخل سیل اب نه نوری هست نه نشانه ای، دید صفر است.
سیل همدلی گروه‌های جهادی منطقه ۳ در سیل مشهد
ساعت حوالی ۱۱ شب بود و باران دوباره باریدن گرفته بود. خسته از این سو به آن سو دویدن، تصمیم گرفتیم کار را متوقف کنیم. داشتیم برمی‌گشتیم که زنی میان‌سال با جمله‌اش میخکوبمان کرد: «تو را به خدا بیایید کمک کنید.»