ناخدایکم علیاصغر زارعی، شهروند محله ایثارگران است که ۲۸ سال از عمر خود را در خدمت نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی سپری کرده است. او که متولد ۱۳۳۶ است، در ۲۰ سالگی وارد نیروی دریایی میشود و دوره آموزشی خود را تا سال ۱۳۶۳ در استان گیلان طیمیکند.
بعد از آن در بحبوحه جنگ و به عنوان نیروی یگان تعمیراتی به بندرعباس اعزام میشود و پس از گذراندن دوران دفاعمقدس تا سال ۱۳۸۰ در این شهر ماندگار میشود. سپس به وطن خود مشهد برمیگردد و بعد از چهارسال بازنشسته میشود.
زارعی که درجه نظامی «ناخدایکم» را پس از ۲۲ سال خدمت به دست آورده، به شغل خود افتخار میکند. حسی که آن را میتوان از لحن گفتارش دریافت. او معتقد است؛ «نداجا» ناگفتههای زیادی از دوران جنگ دارد که از چشمها و گوشها بهدورمانده است و برای داشتن تصویری روشن از تاریخ گذشته، رسانهها باید این ناگفتهها را به زبان بیاورند.
هفت آذر در تقویم کشور ما به نام روز نیروی دریایی نامگذاری شده است. روزی که تداعیکننده عملیات مروارید، یکی از مهمترین عملیاتهای نیروی دریایی ایران در جنگ ایران و عراق است. گفتگوی ما با ناخدایکم علیاصغر زارعی به همین بهانه شکل گرفت.
طبق آنچه در مرکز اسناد انقلاب اسلامی درباره وقایع هفتم مهر سال ۱۳۵۹ به ثبت رسیده، صبح این روز، دشمن با تمام قوا از هوا و دریا در صدد بازپسگیری پایانههای نفتی «البکر» و «الامیه» برآمد؛ آنهم درحالیکه این پایانهها روز قبل توسط نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی به تسخیر در آمده بود.
درنهایت در یک مصاف نابرابر، ناوچه «پیکان» به تنهایی توانست تعداد دیگری از کشتیها و هواپیماهای عراقی را از صحنه عملیات خارج کند و پس از ساعتها نبرد بیامان، ظهرهفتم آذر، درحالیکه دلاورمردان این ناوچه، آخرین گلولههای خود را به سوی دشمن نشانه میرفتند، ناوچه پیکان مورد اصابت چند موشک قرارگرفت و با پرسنل شجاع و فداکار خود در زیر آبهای گرم خلیجفارس، جای گرفت.
با این حال نتیجه این مصاف و این رشادتها در عملیات مروارید، انهدام بزرگترین پایانه صدور نفت منطقه و از کار انداختن بیش از ۵۰ درصد توان رزمی نیروی دریایی عراق بود. این نبرد آنچنان در روحیه دشمن بعثی اثر گذاشت که تا پایان جنگ حرکت چندان مهمی در دریا از آنها مشاهده نشد.
ناخدا زارعی پیش از آنکه بخواهد به سؤالات ما درباره تجارب سالهای خدمتش در نیروی دریای ارتش پاسخ دهد، بر خود لازم میداند سخن از کسانی بگوید که افتخار روز هفت آذر سال ۵۷ را در تاریخ رقم زدند. دراینباره میگوید: «وقتی جنگ شروع شد، آمادگی دفاعی ایران در حد لازم نبود.
در ارتش و نیروی زمینی هنوز انسجام لازم شکل نگرفته بود. هدف عراق تسلط بر منابع نفتی ایران بود؛ به همین خاطر جنگ در مناطق نفتی متمرکز شده بود. تمام منابع نفتی ما از طریق خارک صادر میشد که دفاع از آن بر عهده نیروی دریایی قرار داشت. با وجود این شرایط، نیروی دریایی با شروع جنگ، تمام یگانها و توان و تجهیزات خود را برای این جنگ آماده کرد و نتیجه آن در هفت آذر به منصه ظهور رسید.
انهدام بیش از ۵۰درصد نیروی دریایی کشور عراق و سکوهای نقتی آن در البکر و الامیه، در رسانههای خارجی پخش شد و حیرت کشورها را برانگیخت. بعداز این تاریخ، دیگر نیروی دریایی عراق در خلیجفارس نتوانست کوچکترین عملیاتی را پیاده کند.»
زارعی از ادعاهای بیپایه کشور عراق در آغاز جنگ سخن میگوید. از اینکه مدعی شده بود در کمتر از یک هفته خرمشهر را میگیرد و بعد به یاد میآورد که چطور نیروی دریایی ارتش در کنار نیروهای زمینی و هوایی توانستند جلوی این جنگ نابرابر بایستند.
میگوید: «بعداز اینکه امامخمینی آن پیام بزرگ را دادند و فرمودند که حصر آبادان باید شکسته شود، یگان هوادریا تمام تلاش خود را به کارگرفت. با توجه به شبهجزیرهبودن آبادان، شکست این حصر کار مشکلی بود.
از طرفی برخلاف کشور عراق که تجهیزات نظامی از سایر کشورها به او میرسید، کشور ما از نظر تجهیزات نظامی در تحریم بود. با این وجود یگانه هوادریا با رشادتهای خود وارد عمل شد. این یگان شهدا و جانبازان زیادی داد و نقشی اساسی را در شکست حصرآبادان ایفاکرد.»
وقتی سال۶۳ به بندرعباس میرود، متاهل بوده و مابقی سالهای خدمتش را در کنار خانواده و همکارانش در شهرک ولیعصر (عج) میگذراند. درحال حاضر دو دختر و یک پسر دارد که هر سه در بندرعباس بزرگ شدهاند.
آنطور که میگوید زندگی در جنوب همواره برای او و خانوادهاش رضایتبخش بوده و دلیلش را اینگونه بیان میکند؛ «علاوه بر اینکه جنوب ایران ظرفیتها و موقعیتهایی دارد که در هیچ کجای کشور دیده نمیشود، خود نیروی دریایی نیز، سازمان بسیار ایدهآلی برای خدمت شغلی است؛ چراکه امکانات رفاهی خوبی را برای نیروها و خانواده آنها فراهم میکند.
این سازمان برای اینکه به اهداف نظامی خودش برسد، به خانواده نیروهایش توجه دارد و امکانات خوبی را برایشان فراهم میکند. در حال حاضر بیش از هفت هزار منزل مسکونی در شهرک ولیعصر (عج) بندرعباس وجود دارد که از ۱۰۰متر تا ۲۵۰متر و این خانهها کنار پادگان قرار گرفته است.»
زارعی که از سال۸۰ به مشهد بازگشته است، در مجتمعی زندگی میکند که همسایههایش همگی بازنشستگان نیروی دریایی هستند؛ «پنج مجتمع در محله ایثارگران و درکنار هم توسط شرکت تعاونی نداجا ساخته و به نیروهای این سازمان واگذار شده است.
بودن ما در کنار یکدیگر سبب میشود همان حس همدلی که در جنوب داشتیم، اینجا هم داشته باشیم وخانمها هم با یکدیگر در ارتباط هستند و به قول معروف خانه یکی. ما از بودن در کنار یکدیگر بسیار راضی هستیم.»
او که در سال ۱۳۵۶ وارد نیروی دریایی شده، در یگان تعمیراتی خدمت کرده است. درباره کار خودش میگوید: «همه کارهای یک یگان شناور در بخش تعمیرات و پشتیبانی، باید در ساحل انجام شود و تمام قسمتهای آن نیازمند بازرسی و تست دقیق است تا توان عملیاتی را پیدا کند و از ساحل جدا شود. این کار توسط یگان تعمیراتی انجام میشود که کار بسیار گستردهای است.»
به گفته وی یک یگان شناور دونوع ماموریت را انجام میدهد؛ یکی ماموریت و گشت عادی است که با همان نفرات سازمانی انجام میشود و دیگری عملیاتهایی که ممکن است بنا به نیاز در جریان اجرای آنها نیروهای متخصصی نیز از یگان تعمیراتی با یگان شناور همراه شوند و در ساحل آمادهباش و آماده به کار باشند تا در موقع نیاز و ضرورت نقش خود را ایفا کنند.
از ارتباط صمیمی میگوید که در تمام سالهای خدمتش بین خود و همکارانش احساس کرده؛ «نیروی دریایی خانوادهای بسیار منسجم است. اخوت، برادری و همدلی همواره بین بچههای نیروی دریایی وجود دارد. درحقیقت شرایط کاری که در سازمان وجود دارد، این باهمبودن را ایجاب میکند.
طبیعی است که وقتی یک کشتی آسیب ببیند یا دچار غرقشدگی شود، جان همه سرنشینان به خطر میافتد. همین موضوع بین نیروها همبستگی ایجاد میکند و سبب میشود آنان دستبهدست هم داده و کارهای بزرگی انجام بدهند که اجرای آن بدون همکاری با یکدیگر امکان ندارد. بین من و همکارانم نیز همیشه این حس وجود داشته است.»
همین همبستگی و همدلی بین نیروهای دریایی، خاطرات خوبی را برایش رقم زده است.
یکی از این خاطرات، گرچه به سالهای خیلی دور و زمان جنگ برمیگردد، اما هنوز آنقدر زنده است که وقتی آن را از زبان ناخدا زارعی میشنویم، افتخار و غرور را در بین جملاتش حس میکنیم؛ «وقتی یک یگان شناور قرار است تعمیر زیرآبی شود، باید آن را به داخل حوضچه بزرگی بکشانند، آب حوضچه را خالی کنند و تعمیرات زیرآبی کشتی را که به آن داکینگ میگویند، انجام دهند.
قبل از انقلاب این کار توسط کارشناسان و مهندسان خارجی در بندرعباس انجام میشد. درواقع هدایت کشتی به داخل حوضچه، دانش و تخصص ویژهای میطلبد که آن زمان نیروهای ایرانی بهصورت مستقل انجام نداده بودند. برای اینکه بتوانی کشتی چندصدهزار تنی را داخل حوضچه طوری مستقر کنی که به یک سو منحرف نشود، محاسبات دقیقی باید انجام دهی.
در حال حاضر هم معدود کشورهایی هستند که این تخصص ویژه را دارند. وقتی قرار بود برای اولینبار در زمان جنگ این کار توسط را نیروهای خودمان انجام دهند، به یاد دارم. چندین جرثقیل، ماشینهای آتشنشانی و وسایل سنگین کنار حوضچه مستقر کردند تا چنانچه محاسبات انجامشده دقت لازم را نداشت، با کمک این تجهیزات و طناب بتوانند کشتی را مهارکنند و مانع یکسوشدن آن شوند.
این کار توسط نیروهایی انجام شد که در گذشته کنار دست مهندسان خارجی کارکرده بودند. آنها با تمرین و تکرار و به خاطر نیازی که به موفقیت در این کار داشتیم، توانستند از پس آن برآیند و وقتی این برنامه به سرانجام رسید، همه حس غرور و افتخار داشتیم. به طور حتم اگر مهندسان خارجی آنجا حضور میداشتند خودشان از کاری که بچههای ما انجام دادند، انگشت به دهان میماندند.»
اعتقادش این است که نیروهای دریایی فقط یونیفرمپوشان پوتینبهپا نیستندکه کارشان «بُدو بایست» باشد، بلکه متخصصانی هستند که باید همواره در حوزه اطلاعاتی خود دانشی بهروز داشته باشند؛ چراکه عملکرد آنان در رسانههای جهانی نمود پیدامیکند.
اینها موضوعاتی است که به نظر زارعی باید جوانان امروزی درباره عملکرد نیروی دریایی بدانند تا دید آنان دربرابر این سازمان روشن شود و نیروهای مستعد جذب آن شوند؛ «کسی که وارد نیروی دریایی میشود، باید زبان انگلیسی را تاحدی که مربوط به بخش شغلی خودش میشود، بیاموزد.
درحال حاضر در دانشگاه نیروی دریایی، بیش از بیست رشته مهندسی وجود دارد که دانشجویان را مطابق علم روز فارغالتحصیل میکند؛ چراکه بهروزبودن، لازمه کار در این سازمان است. وقتی کشتی ما در خلیجفارس، وارد آبهای آزاد میشود، در اطرافش کشتی کشورهای خارجی همچون روس، آمریکا، پرتغال و... حرکت میکنند. در این موقعیت اگر نیروی دریایی ما به مقررات و قوانین بینالمللی و تکنولوژی روز آگاهی نداشته باشد و دچار خطا شود، عملکرد او پیش از آنکه در رسانههای خودمان منعکس شود، در صدر رسانههای بیگانه قرارمیگیرد. به همین خاطر است که ما باید دانش، تخصص و تجهیزات بهروز داشته باشیم.»
اعتقادش این است که نیروهای دریایی فقط یونیفرمپوشان پوتینبهپا نیستندکه کارشان «بُدو بایست» باشد
چه در زمان جنگ و چه غیرجنگ، نیروی دریایی کار خطیر و حساسی دارد. تجربه ۲۸ ساله ناخدا زارعی این را میگوید؛ «زمان جنگ و غیرجنگ ندارد.
ما همواره مسئله تردد در آبهای آزاد خلیجفارس و حفاظت از امنیت ملی را داریم که لازمه آن دانش بهروز است. ما باید بدانیم کشورهای دیگر با چه هدفی وارد این مرزهای آبی میشوند. علاوه بر آن ما بهرهبرداری از این آبهای آبی گسترده را در صید و صیادی داریم که حفاظت از این کار نیز بر عهده نیروی دریایی است و حضور هرروزه یگان شناور را میطلبد.»
تاکید آخر زارعی بر استفاده از نیروهای جوان و نخبه در نیروی دریایی است. بهخصوص که میتوان بخشی از صنایع استان را از این طریق به تحرک وادار کرد.
این سازمان میتواند بخشی از جوانان را به کارهای تخصصی و مهندسی مشغول سازد؛ «کشورهایی همچون آمریکا دوست ندارند ببینند که حتی از یگان شناور ما در اسکله، دود بلند میشود، اما رضایت آنها مهم نیست. قوانین بینالمللی مهم است و ما طبق این قوانین میتوانیم همانند سایر کشورها در آبهای آزاد حضور داشته باشیم.»
* این گزارش چهارشنبه، ۵ آذر ۹۳ در شماره ۱۲۷ شهرآرامحله منطقه ۱۰ چاپ شده است.