در مرز محلههای فاطمیه و رسالت، خیابانی به نام «شیخ صدوق» وجود دارد که خیابان معروفی در منطقه ما بهشمار میآید. اما اهالی منطقه بهویژه ساکنان آن محدوده چقدر با این نام آشنایی دارند یا تابهحال به دنبال این بودهاند که بدانند شیخ صدوق که بوده و چه جایگاهی داشته است که نامش را روی این خیابان گذاشتهاند؟
۱۵ اردیبهشت برابر است با روز بزرگداشت شیخ صدوق، دانشمند بنام علوم اسلامی و سرآمد گردآورندگان و بیانکنندههای احادیث. به این مناسبت سراغ شماری از اهالی خیابان یادشده رفتیم تا به میزان آشناییشان با شیخ پی ببریم. متاسفانه نتیجه به هیچوجه خوشایند نبود و شناخت اهالی از نامی که بخشی از هویت محل زندگیشان را میسازد، نزدیک به صفر بود؛ بسیاری اصلا این عالم بزرگ شیعه سده چهارم هجری را نمیشناختند و در مواردی او را با شهید آیتالله صدوقی که در سالهای نخستین پیروزی انقلاب اسلامی به دست منافقین به شهادت رسید، اشتباه میگرفتند؛ هرچند بر حسب اتفاق، شهیدصدوقی از نسل شیخ صدوق است. یکی از ساکنان محل نیز کلیاتی مبهم و درست و نادرست میدانست صرفا در این حد که شیخ صدوق از عالمان شیعه بوده است.
ساعت از ۷:۳۰ صبح گذشته است. وارد خیابان شیخ صدوق میشویم که بخش درخورتوجهی از آن بورس مبلمان و صنایع چوبی است و البته چند فروشگاه رایانه و پوشاک و سوپرمارکت نیز دارد. در این وقت صبح، تجمع کارگرانِ در انتظار کار در گوشه پیادهرو و ابتدای خیابان نظر هر بینندهای را به خود جلب میکند. جلوتر که میرویم، با جوان بیستوششسالهای به نام محسنی از اهالی همین خیابان همکلام میشویم. از او درباره شیخ صدوق میپرسیم و اینکه چرا نام او را روی این خیابان گذاشتهاند. با تکان دادن سر اظهار تاسف میکند و میگوید: شیخ صدوق، شیخ صدوق است دیگر. نمیشناسم!
خیابان خلوت است و کرکره بیشتر مغازههای حاشیه آن پایین. در ادامه راه، خانم خدنگی که چهلوپنجساله و خانهدار است، سر راهمان قرار میگیرد. میگوید «نمیشناسم!» و فورا راهش را میکشد و میرود. دقیقهها میگذرند و جستجوهای ما در محدوده خیابان شیخ صدوق برای یافتن کسی که اندک آشنایی با این شخصیت نامدار ایرانی و اسلامی داشته باشد، بینتیجه میماند. بیش از ۱۰ تن از اهالی محل و رهگذران بهصراحت میگویند که او را نمیشناسند.
یک ساعت میگذرد تا اینکه کاسبان راسته خیابان کمکم از راه میرسند. با اسماعیلی یکی از آنها که جوانی سیوهشتساله است، سر صحبت را باز میکنیم. او هم در پاسخ به آنچه میجوییم، عنوان میکند: شیخ صدوق یکی از فرماندهان سپاه و طلبه بود و زمان جنگ تحمیلی به شهادت رسید؛ البته سالها پیش نام خیابان، ایرانشهر غربی و سیمتری خاکی بود؛ حتی درحال حاضر در قبضهای آبی که برای اهالی اینجا میآید، «سیمتری خاکی» درج میشود.
مرتضایی حدود ۷۰سال دارد و از قدیمیهای محل است. او که چهارپایهاش را در گوشه پیادهرو گذاشته، میگوید: شیخ صدوق از علمای بزرگ و آیتا... بوده است.
میرزایی پنجاهوپنجساله در مغازه مشغول بررسی حسابهای دفتری است. میگوید: شیخ صدوق امام جمعه فقید یزد و از علمای بزرگ بوده است؛ به همین خاطر اسم این خیابان را به نام او گذاشتند.
امامی هم که شهروندی هفتادوسه ساله و از کاسبان محل است، بیان میکند: این را که این عالم بزرگ در چه دورهای زندگی میکرده نمیدانم، اما میدانم خدمات زیادی برای شیعه انجام داده است. او در کنار آرامگاه حضرت شاهعبدالعظیم دفن شده است. آثار و کتابها و رسالههای متعدد دارد و این خیابان در اوایل انقلاب، شیخ صدوق نامگذاری شد.
شاگرد جوان این هممحلهای ما هم در دنباله حرف استادش میگوید: تمام این اطلاعات را میتوانید از اینترنت بگیرید!
تألیفات این دانشمند شیعه را تا حدود ۳۰۰ کتاب درباره موضوعات گوناگونیبرشمردهاند
حال ببینیم بهراستی شیخ صدوق کیست و چه جایگاهی دارد. این عالم بزرگ شیعه از بزرگترین شخصیتهای جهان اسلام و برجستهترین چهرههای درخشان علم و فضیلت است. تألیفات این دانشمند شیعه را تا حدود ۳۰۰ کتاب درباره موضوعات گوناگونی، چون احکام و مفاهیم شیعی و اسلامی و زهد معصومان و... برشمردهاند؛ کتابهایی مانند «عیون اخبارالرضا» دربرگیرنده مطالبی، چون مناظرهها و روایتهای مربوط یا متعلق به حضرت امامرضا (ع) و «منلایحضرهالفقیه» مجموعهای از روایات اهلبیت (ع) درباره مسائل فقهی و احکام شرعی که با گذشت بیش از هزار سال از تاریخ نگارش آنها، همچنان ارزش و اعتبار خود را حفظ کردهاند و جایگاه والایی دارند.
ابوجعفر محمدبنعلیبنبابویه قمی، مشهور به شیخ صدوق، از پیشتازان علم حدیث است که در زمان غیبت صغری، حدود سال۳۰۵ هجری قمری و به دعای حضرت صاحبالزمان (عج) در شهر قم متولد شد. کودکی و نوجوانی این عالم برجسته در دامان پدر بزرگوارش، علیبنبابویه -از فقیهان بزرگ و مورداحترام حضرت امام حسن عسکری (ع) و حضرت، ولی عصر (عج) - سپری شد. او در محضر پدر، علوم و معارف را همراه با تربیت اخلاقی فراگرفت. پدر او که خود حدود ۲۰۰ جلد کتاب تالیف کرده است، از راه دکهای کوچک در بازار قم امرار معاش میکرد. ارزشهای والا و عظمتهای روحی پدر بزرگوار شیخ صدوق، تأثیری شگرف در شکلگیری جنبههای روحی و معنوی او داشت و سبب شد در مدتی کوتاه به قلههای کمال دست یابد. او در بیستسالگی، هزاران حدیث و روایت را از حفظ داشت و نام راویان آن را نیز میدانست.
این عالم بزرگ به دلیل دانشی که در شناخت احادیث داشت و به سبب زحماتش در حفظ و جمعآوری منابع، به رئیسالمحدثین هم شهرت دارد. او در جوانی شهرت فراوانی در فضل و دانش در میان مسلمانان پیدا کرد.
شیخ صدوق به شهرهایی که حوزه علمیه داشت، سفر میکرد تا دانش و احادیث را به دیگران منتقل کند و از علوم دیگران بهرهمند شود. سال۳۳۹هجری قمری رکنالدوله پادشاه شیعهمذهب دیلمی و اهالی ری از او خواستند به ری بیاید و شیخ، دعوت آنان را پذیرفت و عازم ری شد و به ریاست روحانی شیعیان عصر رسید.
شیخ شاگردان بسیاری مانند دانشمند نامدار شیعه «شیخ مفید» تربیت کرده است. او سرانجام در سال۳۸۱هجری قمری در ری از دنیا رفت. داستان شگفتانگیزی درباره سالم ماندن کالبدش نقل شده است. آرامگاه او در فرازونشیب حوادث تاریخی همچون ترکتازی مغولان و جنگهای خوارزمشاهیان و تیموریان بارها ویران و سرانجام از نظر پنهان شد. نزدیک به ۹۰۰ سال پس از درگذشت شیخ صدوق و در زمان فتحعلیشاه قاجار طی اتفاقی آرامگاه شیخ کشف شد و به تایید علما رسید. یکی از این عالمان، علامه سیدمحمد مرعشینجفی است که از زبان او نوشتهاند: «من دست آن بزرگوار را بوسیدم و دیدم که تقریبا پس از نهصدسال که از مرگ و دفن شیخ صدوق میگذرد، دست ایشان، بسیار نرم و لطیف بود.»
شایسته است در پایان این گزارش، به جز کتابهایی که از شیخ صدوق نام بردیم، آثار دیگری از او را به خوانندگان شهرآرامحله معرفی کنیم: «عللالشرایع» درباره فلسفه احکام و علت تشریع آنها، «کمالالدینوتمامالنعمه» در اثبات وجود امامزمان (عج) و غیبت طولانی آن حضرت از نظر عقلی و نقلی، «فضائلالشیعه» درباره مقام و منزلت شیعیان محمد (ص) و آلمحمد (ع)، «ثواب الاعمال وعقاب الاعمال» دربرگیرنده روایتهای فراوانی در بیان اعمال پسندیده و ناپسند و پاداش اعمال نیک و مجازات اعمال بد.
*این گزارش یکشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۳۹۴ در شماره ۱۴۹ شهرآرامحله منطقه ۳ چاپ شده است.