کد خبر: ۸۸۳۶
۲۹ مهر ۱۴۰۳ - ۱۴:۳۱

درباره تنها حوزه علمیه بانوان در منطقه ۱۰ مشهد

عصمت رضایی به همراه همسرش کلنگ احداث را بر زمین می‌زنند و با کمک اعضای هیئت‌امنای مسجد ولیعصر(عج)، شروع به تاسیس مدرسه علمیه حضرت فاطمه ‌معصومه(س) می‌کنند.

پیش از آنکه کار به گفتگو با مدیر برسد یا حتی به آنجا برسیم که در کنار بانوان محصل بنشینیم و صمیمانه با آن‌ها گفتگو کنیم، بعضی تصوراتمان فروریخته بود. تصوراتی از همان دست که خیلی‌هامان در ذهن داریم؛ اینکه با محیطی خشک روبه‌رو خواهیم شد، با فضایی که در آن باید جدی رفتار کرد، طبق اصول خاصی رفت‌وآمد داشت و..

اما کافی است فقط پرده ورودی را کنار بزنی، در را باز و روبه‌رویت را نگاه کنی؛ فضای معنوی، گرم و صمیمانه‌ای که مقابلت قرار می‌گیرد، برای لحظاتی تو را سر جایت نگاه می‌دارد. بعد می‌توانی با آرامشی که حالا بیشتر حسش می‌کنی از راهروی مفروش بگذری، از پشت در اتاق‌هایی که خانم‌ها در آن مشغول آموختن هستند، صحبت‌هایشان را با استاد گوش کنی و سوال‌هایی را که شاید تا به حال از ذهن خودت نیز گذشته، از زبان آن‌ها بشنوی.

سوال‌هایی راجع به زندگی و آنچه باید از آن بیاموزی. پرسش‌هایی درباره خوب‌زیستن، چگونه‌زیستن، شناخت خود و خدا و حقیقت را یافتن. اینجا همه در طلب علم هستند، علم زندگی.

اینجاست که می‌توانی این سخن حضرت علی (ع) را به خودت یادآوری کنی که: «بهترین دانش آن است که به کار هدایت و رستگارى تو آید.» و بعد با خودت فکرکنی اینکه هر روز دلت را در معرض موعظه قرار دهی، بدون شک در زندگی‌ات تاثیر فراوانی خواهد داشت؛ همان تاثیری که طلبه‌های حوزه علمیه حضرت فاطمه معصومه (س) به آن معترفند، چراکه جان و دلشان هر روز با سودمندترین دانش‌ها صیقل می‌خورد. اینجا تنها مدرسه علمیه بانوان منطقه ماست که در محله ولیعصر (عج) قرار دارد.

 

هر روز، یک روزی معنوی

خانم‌های طلبه سر درس هستند و فقط یکی از کلاس‌هاست که محصلانش وقت آزاد دارند. نشسته‌اند داخل سالن و مشغول مباحثه‌اند. در جمعشان که قرار می‌گیریم متوجه می‌شویم ترم دو این مدرسه علمیه هستند.

زهرا‌سادات نامخواه که منزل پدری‌اش گلبهار است هر روز از این فاصله دور به مدرسه علمیه فاطمه معصومه (س) در منطقه ما می‌آید و با علاقه پای درس می‌نشیند. خودش می‌گوید: «من با اتوبوس رفت‌وآمد می‌کنم و هر روز حدود دو ساعت و نیم، صرف رفت و برگشتم می‌شود.»

تا همین چند سال پیش دانشجوی کاردانی کامپیوتر در رشته نرم‌افزار بوده است، مدرکش را هم گرفته، اما آنچه به دنبال آن بوده را در این رشته دانشگاهی پیدا نکرده است. خودش می‌گوید: «همیشه احساس می‌کردم خلائی معنوی دارم.

من حتی برای مقطع کارشناسی هم در دانشگاه قبول شدم، اما خوب که فکرکردم دیدم با نیاز‌های من هماهنگ نیست. بعد به این نتیجه رسیدم که وارد مدرسه علمیه شوم. آزمون دادم و پذیرفته شدم.»

حالا هر روز که بعد از اتمام درسش از در مدرسه بیرون می‌رود، خوشحال است که روزیِ معنوی نصیبش شده است؛ «تا به حال نشده یک روز اینجا باشم و چیزی دستگیرم نشود. تواضع اساتید مدرسه علمیه نیز با دانشگاه قابل‌مقایسه نیست. اینجا همه روابط، انسانی و متواضعانه است.»

 

مدرسه حضرت فاطمه معصومه (س) تنها حوزه علمیه بانوان در منطقه ۱۰ است

 

فکرش را هم نمی‌کردم

هنوز یادش هست که وقتی پدرش به او می‌گفته «بیا برو حوزه درس بخوان.» در جوابش پاسخ می‌داده: «مگر بمیرم که بروم.» مریم‌السادات حسینی تن به توصیه پدرش نمی‌دهد و می‌رود دانشگاه و مدیریت بازرگانی می‌خواند. بعد از گرفتن مدرک کارشناسی احساس می‌کند رشته‌اش را دوست ندارد و علاقه به روان‌شناسی دارد.

می‌نشیند برای این رشته درس می‌خواند و دانشگاه پیام‌نور هم قبول می‌شود؛ اما انگار قسمت بر این بوده تا او وارد مکانی شود که روزی حاضر نبود پایش را آنجا بگذارد.

خودش این‌طور می‌گوید: «یک‌بار خیلی اتفاقی در زیرنویس تلویزیون، خبر آزمون ورودی  مدرسه علمیه را خواندم. همسرم به من پیشنهاد داد آزمون بدهم و گفت کارشناسان دینی بهتر می‌توانند مشاوره بدهند تا کارشناسان دانشگاهی. بعد من قبول کردم و برای دادن آزمون رفتم که البته متوجه شدم، چون مدرک دانشگاهی دارم بدون امتحان هم پذیرفته می‌شوم.»

او حالا از احساس رضایتش حرف می‌زند و از تلنگر‌هایی که هر روزه پای درس  اساتید می‌خورد تا حواسش به مسائلی باشد که قبلا نسبت به آن‌ها حساس نبوده است.

 

صبر؛ بزرگ‌ترین درسی که آموختم

اتمام وقت کلاس و آمدن طلبه‌ها به بیرون کلاس ما را با دانشجویان ترم‌های بالاتر نیز هم‌کلام می‌کند. سمیه خاتمی‌نسب که خودش ساکن قاسم‌آباد است، به یکی از مهم‌ترین دروسی اشاره می‌کند که در این مدت فراگرفته است: «بزرگ ندیدن مشکلات و صبر در برابر آن‌ها»

او که چند ماهی بیشتر تا پایان دوره پنج ساله‌اش نمانده و درحال‌حاضر در جلسات قرآن خانگی درس‌هایی از اخلاق را که در این‌سال‌ها آموخته است، آموزش می‌دهد.

 

راهی به خودشناسی

افسانه علی نیا، اهل شمال‌کشور است و چند سالی است که به واسطه شغل همسرش در مشهد ساکن هستند. درست زمانی که بعد از زایمانش، دچار احساس افسردگی می‌شود، تصمیم می‌گیرد وارد مدرسه علمیه  شود؛ چراکه حس می‌کند درمان روحش را در آنجا می‌یابد.

اتفاقی که سرانجام می‌افتد و به گفته خودش حالا علاوه بر اینکه خودش را یافته، خصوصیات اخلاقی‌اش نیز تغییر کرده است، به‌طوری‌که بسیاری از افراد فامیل برای مشاوره پیش او می‌آیند.

 

هم مدیر، هم موسس

در ادامه، نشستن پای حرف‌های مدیر مدرسه علمیه حضرت فاطمه‌معصومه (س) ما را با ماجرا‌های شنیدنی دیگری مواجه می‌کند و اینکه نقش عصمت رضایی، تنها به مدیریت این مدرسه ختم نمی‌شود. او خود مهم‌ترین نقش را در سرپا شدن تنها مدرسه علمیه  منطقه ما  داشته است.

برای دانستن ماجرا باید کمی از زندگی‌اش را برایمان مرور کند و به سی سالگی‌اش برگردد. همان زمانی که تصمیم می‌گیرد به مدرسه اسلام‌شناسی واقع در چهاررا‌ه لشکر وارد می‌شود.

سپس با کمک و تشویق همسرش موفق می‌شود با نمره بالایی در مدرسه پذیرفته شود. بعد از سه سال تحصیل در این مدرسه به درخواست مدیران مرکز، شروع به تدریس تاریخ، اخلاق و‌... در محل تحصیل خود کرده و هم‌زمان در امتحان مشاوره حوزه‌های علمیه نمره قبولی را کسب می‌کند.

حضورش در مدرسه اسلام‌شناسی سال‌ها ادامه داشته و با اتمام دوره تحصیلش، عنوان معاون فرهنگی را از این مجموعه در سال ۸۰ دریافت می‌کند، اما بعد از تاسیس  مدرسه علمیه حضرت فاطمه معصومه (س)، این سمت را واگذار می‌کند.

 

کمک بزرگ هیئت امنای مسجد ولیعصر (عج)

تاسیس مدرسه علمیه از ماجرایی به ظاهر ساده شروع می‌شود. رضایی خودش این‌طور برایمان می‌گوید: «شبی خواب دیدم داخل حرم امام‌رضا (ع) با خانمی درحال صحبت بودم و در میان گفتگویمان از احداث مدرسه علمیه خودم برایش می‌گفتم.»

اعضای هیئت ‌امنای مسجد ولیعصر(عج) از طرح من استقبال کردند و زمینی با مساحت‌ ۵۰۰ مترمربع در اختیارم گذاشتند

او که به‌راحتی نمی‌تواند از کنار این خواب گذرد برای تعبیر آن با «استاد طاهایی» مشورت می‌کند. بانو «فاطمه سیدخاموشی» مشهور به «استاد طاهایی» که از بنیان‌گذاران حوزه‌های علمیه خواهران «مکتب نرجس» در داخل و خارج کشور است،  رضایی  را تشویق به تاسیس مدرسه‌علمیه مستقل می‌کند و می‌گوید: «قدم اول را بردار ما هم حمایتت می‌کنیم.»

این‌طور می‌شود که در سال‌۸۲، عصمت رضایی به همراه همسرش که مهندس عمران است و دستی در کار‌های ساخت‌وساز دارد، کلنگ احداث را بر زمین می‌زنند و با کمک اعضای هیئت‌امنای مسجد ولیعصر (عج)، شروع به تاسیس مدرسه علمیه حضرت فاطمه معصومه (س) می‌کنند.

رضایی آن روز‌ها را خوب به یاد دارد و می‌گوید: «خیلی اتفاقی با اعضای هیئت امنای مسجد ولیعصر (عج) آشنا شدم. آن‌ها با روی گشاده از طرح من استقبال کردند و زمینی با مساحت ۵۰۰ مترمربع را به صورت رایگان در اختیارم گذاشتند. در ادامه نیز برای ساختش پشتیبانی‌های زیادی کردند.

خودم هر روز در محل حاضر بودم تا خللی درکار پیش‌نیاید و همسرم نیز کمک دست من بود. الان با گذشت یک‌دهه، هنوز خوب به یاد دارم خشت‌خشت این ساختمان چگونه و با چه زحمتی گذاشته شد و یقین دارم اگر ائمه (ع) کمک نمی‌کردند، هیچ‌وقت این ساختمان سرپا نمی‌شد.»

این مدرسه علمیه سرانجام فعالیت رسمی خود را از سال‌۸۴ آغاز و اقدام به پذیرش بانوان طلبه می‌کند.

 

نحوه پذیرش

در حال حاضر، این مدرسه علمیه، طلبه‌های رسمی خود را از طریق آزمون پذیرش می‌کند و علاوه بر آن هر ساله، تعدادی را نیز به صورت آزاد می‌پذیرد. مدیر مدرسه دراین‌باره می‌گوید: «بانوانی که علاقه‌مند به تحصیل در مدرسه علمیه هستند، در صورت داشتن شرایط سنی و نیز میزان تحصیلات، می‌توانند در آزمون ورودی شرکت کنند و درصورت قبولی به صورت رایگان و رسمی تحصیل کنند.

افرادی هم که شرایط شرکت در کنکور را ندارند، می‌توانند با پرداخت شهریه اندک، به صورت آزاد در این مکان، آموزش ببینند. دسته دوم برای گرفتن مدرک به مرکز جامعه‌الزهرا در قم معرفی می‌شوند و از آنجا مدرک می‌گیرند.»

«موسسه قرآن» یکی دیگر از بخش‌های این مدرسه علمیه است که از بدو تاسیس فعال می‌باشد. رضایی دراین‌باره توضیح می‌دهد: «در موسسه قرآن که پذیرش در سنین مختلف صورت می‌گیرد به موضوعاتی همچون پژوهش، مفاهیم، تفسیر، آموزش مهارت‌های زندگی، روخوانی، روان‌خوانی، تجوید، احکام و‌... پرداخته می‌شود.»

 

مدرسه حضرت فاطمه معصومه (س) تنها حوزه علمیه بانوان در منطقه ۱۰ است

 

نصیب کودکان

طبقه دوم این مدرسه علمیه، حال و هوای متفاوتی دارد. این را همان وقتی که داری از پله‌ها بالا می‌روی و دیوار‌های تزیین شده را می‌بینی، متوجه می‌شوی. فهمیدن اینکه به‌زودی با کودکان مواجه خواهی شد، کار سختی نیست؛ چراکه فضای اطرافت نشان می‌دهد اینجا برای حضور کودکان آماده شده است. مهد‌قرآن، یکی دیگر از بخش‌های این مدرسه علمیه است که کودکان را تا سطح پیش‌دبستانی یک و دو پذیرش می‌کند.

در این مهد‌کودک، دختران و پسران به صورت مجزا پذیرش می‌شوند و به گفته مدیر مدرسه، با وجود اینکه تبلیغاتی وجود ندارد؛ اما نه تنها از منطقه ۱۰ بلکه از سایر مناطق دیگر، خانواده‌ها برای ثبت نام کودکانشان می‌آیند و استقبال آن‌قدر خوب است که گاهی ظرفیت کافی را برای پذیرش ندارند.

حفظ و روخوانی قرآن، آموزش برخی مفاهیم قرآنی و موارد مشابه، همچنین برگزاری اردو از جمله برنامه‌های این مهدکودک است که به اعتقاد رضایی به لحاظ تربیت دینی و اسلامی بچه‌ها بسیار موثر است. نکته جالبی که در طبقه دوم با آن پی‌می‌بریم، اتاقی است با تجهیزات یک کتابخانه کوچک تا مادرانی که تمایل دارند تا پایان کلاس، منتظر فرزندشان بمانند بتوانند در آن فاصله از مطالعه کتاب بهره‌مند شوند.

 

مدیون مدرسه علمیه هستم

این بانوی طلبه محله ما که در حال حاضر علاوه بر مدیریت مدرسه علمیه، مسئول آسیب‌شناسی و مددکار مرکز مشاوره مدیریت حوزه علمیه خراسان نیز هست، مدرسه علمیه را جایی می‌داند که درِ آن بر روی همگان باز است و خودش بعد از سال‌ها سپری‌کردن عمرش در این مکان، این‌گونه از آنجا یاد می‌کند: «از تربیت صحیح فرزندانم که امروز از آن رضایت دارم، گرفته تا شاد بودن و خوشبختی در زندگیم را مدیون مدرسه علمیه هستم.»

در ضمن او از چند سال گذشته شروع به احداث شعبه‌هایی نیز در روستا‌ها کرده و تاکنون توانسته است پایین‌ده، چهچه و عسگریه را مجهز به مدرسه حضرت فاطمه معصومه (س) کند و در اقدام جدید خود نیز قصد تاسیس شعبه‌ای را در رضویه دارد.

* این گزارش چهارشنبه، ۳۱ اردیبهشت ۹۳ در شماره ۱۰۲ شهرآرامحله منطقه ۱۰ چاپ شده است. 

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44