غلامرضا اردلان، مخترع، پژوهشگر و کارآفرین محله نقویه سال ۱۳۴۰ در مشهد به دنیا آمده است و از همان دوران کودکی، آثار نبوغ و کنجکاوی در او آشکار میشود، تاجاییکه معلمهای مدرسه دیگر قادر به پاسخگویی به سوالات او نیستند. در کودکی موفقبه انجام اولین اختراعش (پیل سوختی) میشود و به جرگه مخترعان میپیوندد.
غلامرضا اردلان در چهاردهه فعالیت پژوهشی و علمی خود، بیشاز صداختراع ثبت کرده که ۸۰اختراع آن درزمینه دفاعی، نظامی و پدافند غیرعامل بوده است. او معتقد است که اختراع، زمینهساز ثروت و قدرت است و برعکس آن درست نیست. بههمیندلیل میتوان با کمترین امکانات، بزرگترین اختراعات را انجام داد و صاحب ثروت و قدرت شد و این موضوع را نیز در طول چهاردهه فعالیت و پژوهش خود ثابت کرده است.
از همان کودکی، علاقه عجیبی به سوالکردن درباره اتفاقات و وقایع دوروبرم داشتم؛ کنجکاویای که در دوران مدرسه باعث کلافگی معلمان مدرسهام شده بود. دوازدهساله بودم که سر کلاس علوم، معلم درباره ترکیب اکسیژن و هیدروژن و تشکیل آب صحبت میکرد.
دستم را بلند کردم و پرسیدم: چگونه میتوان با جداکردن اکسیژن و هیدروژن انرژی به دست آورد؟ معلم که تعجب کرده بود، جوابی نداد و من را از کلاس بیرون کرد. همان سال شروع کردم به انجام فعالیت عملی و پساز چندی موفق شدم «پیل سوختی» را اختراع کنم. این پیل از تجزیه آب به اکسیژن و هیدروژن و تولید انرژی درست میشد.
سال بعد مدرسهام را عوض کردم؛ برخلاف تصور خانوادهام، مدرسه جدید، فضای پژوهشی و علمی مناسبتری داشت و قرارگرفتن در این محیط باعث تشویق و افزایش تلاشهای پژوهشیام شد.
این را برای توجه بیشتر خانوادههایی که دوست دارند فرزندی نخبه و بااستعداد داشته باشند، میگویم. گاهی برای شکوفایی استعداد باید فضای مناسب علمی و پژوهشی را به وجود آورد. نبود فضای مناسب از شکوفایی استعداد جلوگیری میکند.
در مدرسه جدید با دوستانی آشنا شدم که استعدادهایم را درک میکردند و با من همراه بودند. دومین اختراعم، ساخت فرستنده رادیویی خصوصی بود. ازطریق این فرستنده با دوستانم درارتباط بودم، مطالب علمی مجلههای مختلف را یادداشت کرده و برای آنها میخواندم.
بعداز مدتی، یکی از دوستانم گفت که شنیده فعالیت فرستندههای خصوصی، ممنوع بوده و جرم آن، زندان و شکنجه است. راستش را بخواهید، کمی ترسیده بودم؛ به همین دلیل دیگر از فرستنده استفاده نکردم.
مطلب مهمی که از همان ابتدای راه پژوهش و اختراع آموختم، این بود که یک مخترع و پژوهشگر باید از لحاظ مالی استقلال داشته و نباید وابسته به فرد دیگری باشد. درواقع انسان دوبار متولد میشود؛ یک بار زمانی که از مادر متولد میشود و بار دوم، زمانی است که استقلال مالی پیدا میکند.
استقلال مالی حتی از استقلال فکری مهمتر است؛ چون کسی که استقلال مالی ندارد، استقلال فکری هم نخواهد داشت. پانزدهساله بودم که به صحرا میرفتم، گیاهان دارویی را جمع و با کمک مادرم بستهبندی میکردم، حتی بروشورهایی اطلاعاتی درباره خاصیت گیاه مربوط تهیه کرده و داخل بسته میگذاشتم. این عمل آن زمان، کاری خلاقانه بود و داروخانهها خیلی از این نظر خوشحال بودند.
پولی را که از فروش داروهای گیاهی به دست میآوردم، صرف خرید وسایل و لوازم اختراع و اکتشاف میکردم.
در بیشتر اختراعاتم، توجه خاصی به تلاشها و نوآوریهای گذشتگان داشتهام. در مقطعی از زندگی، ساکن سیستانوبلوچستان بودم و بهعنوان مربی و مسئول با کانون پرورش فکری کودکان همکاری داشتم.
در مدت سکونت در این منطقه کپرهای محلی توجهم را جلب کرده بودند. تحقیقات پژوهشی روی کپرها را شروع کردم و با انجام تغییرات کلی موفقبه ساخت کپر مدرن با کاربریهای ویژه شدم. بعداز مدتی با این اختراع در یکی از نمایشگاههای بین المللی شرکت کردم. مهندسان یکی از شرکتهای اروپایی با مشاهده کاربریهای متفاوت و وسیعی که کپر داشت، امتیاز اختراع را خریداری کردند؛ مدتی بعد نیز سهاختراع دیگرم را در ایران به فروش رساندم.
یکی از بزرگترین مشکلات در ایران، نبود آب کافی است. برای برطرف کردن این مشکل، تحقیقات فراوانی در منطقه خراسان و روی محصول زعفران انجام دادم و موفقبه کشت زعفران خارج از خاک شدم. در این روش علاوهبر استفادهاز حداقل آب، از بیماریها و آفاتی نیز که ازطریق خاک منتقل میشود، جلوگیری شده و محصول زعفران از سلامت و کیفیت بسیار خوبی برخوردار است، تولید ماکارونی با برنج و قرص عصاره چای نیز دو اختراع ابتکاری من هستند که در صنایع غذایی با استقبال فراوان روبهرو شده است.
یکی از مشکلات جامعه شهری امروز، انباشت زبالههای صنعتی و تجزیه ناپذیربودن آنهاست. ضایعات لاستیکهای فرسوده و قدیمی، یکی از انواع خطرناک و ماندگار این زبالهها در چرخه طبیعت است که بهدلیل داشتن ترکیبات شیمیایی و گازهای خطرناک دفنکردن و حتی سوزاندن آنها نیز خطرات زیستمحیطی فراوانی به همراه دارد.
تجزیه و استفاده دوباره از آن نیز علاوهبر هزینه زیاد امکانپذیر نیست. همهساله تعداد زیادی از این لاستیکهای کهنه و دست دوم در محیط شهری و بیابانهای اطراف رها میشوند. این مشکل، یکی از موضوعاتی بود که من در اولویت کاری خودم قرار دادم و تحقیقات گستردهای را برای استفاده بهینه از ضایعات لاستیکهای کهنه شروع کردم و سرانجام موفقبه ساخت سنگ مصنوعی از ضایعات لاستیک شدم.
این سنگ دچار شکستگی و ترکخوردگی نمیشود و دربرابر تغییرات ناگهانی آب و هوا از استقامت زیادی برخوردار است. در معابر و پیادهروهای شهری کاربری مناسبی دارد و با هزینه کمتری میتوان از آن استفاده کرد.
باوجود پیشرفتهای زیادی که در حوزه حملونقل و سفر به وجود آمده است، هنوز هم باید زمان زیادی صرف سفرهای زمینی کرد؛ البته تاخیرهای بهوجودآمده، خطرات تصادف و... نیز گریبانگیر مسافران شهرهای مختلف است. با بررسی قوانین فیزیکی حاکم بر سرعت، تصمیم گرفتم زمان را کاهش دهم.
در پژوهشها و آزمایشات بعدی بهجای مسافرت چندساعتی، مسافرتهای چنددقیقهای را ازطریق عبور در داخل لوله خالی از هوا به اثبات رساندم. با این وسیله مسافرتی میتوان فاصله بین تهران-مشهد را در مدت ۹ دقیقه طی کرد. با عملیشدن این اختراع، انقلابی درزمینه حملونقل به وجود خواهد آمد.
شرکتهای خارجی بسیاری بهدنبال رسیدن به این فناوری علمی هستند و تاجاییکه میدانم، دانشمندان آنها تلاشهای فراوان برای دستیابی به این تکنولوژی انجام داده، اما هنوز موفق به این کار نشدهاند.
طبیعت همیشه بهترین معلم برای اختراعات و اکتشافات بزرگ بوده است و بسیاری از مخترعان بزرگ با کشف قوانین موجود در طبیعت و رامکردن و هدایت نیروهای آن، وسیله جدیدی اختراع کردهاند. درواقع میتوان گفت چیزی را که وجود داشته است، کشف کردهاند.
دریاها و اقیانوسها بیشترین مساحت کره زمین را تشکیل میدهند. با افزیش سریع جمعیت و کمبود مسکن برای زندگی، زندگی روی دریا بهعنوان یکی از روشهای زندگی آینده مطرح شده است، اما باوجود نیروهای کوبنده و ویرانگر دریا مانند امواج، جذرومد و... ساخت شهری دائمی روی آب غیرممکن به نظر میرسد.
ما با تلاش خود موفقبه ساخت چنین شهری شدیم؛ شهری متحرک که با استفادهاز نیروی امواج و جذرومد، انرژی داخلی خود را تامین میکند و احتیاجی به انرژی خارجی ندارد. یکی از ویژگیهای خاص این شهر، این است که متحرک مثل سکوهای نفتی به جایی وصل نیست، اما قدرت ساکنشدن در یک محل ثابت را دارد. از این شهر متحرک میتوان برای سکوهای نفتی و مقاصد نظامی و دفاعی هم استفاده کرد.
یکی از دلایل آلودگی هوا در شهرهای بزرگ، سوختهای فسیلی مانند بنزین وگازوئیل است. با افزایش تعداد خودروها در شهرها این مشکل نیز افزایش مییابد و ساکنان شهرها را با بیماریها و معضلات زیادی مواجه میکند. به همین دلیل استفادهاز منابع جدید انرژی مطرح شده است.
یکی از این منابع انرژی نو، خورشید است. ما نیز بهدنبال بهرهگیری از این انرژی پایدار و پاکیزه بودیم و سرانجام موفق به کشف مایعی شبیه بنزین شدیم که از ترکیب نور خورشید و دو ماده طبیعی دیگر به وجود آمده است. بنزین ساختهشده علاوهبر پاکیزه نگهداشتن محیط، خاصیت تجدیدشوندگی و پیوستن به چرخه طبیعت را نیز دارد و از لحاظ هزینه نیز نسبتبه دیگر انرژیهای نو مقرونبهصرفهتر است.
یکی از مشکلات بزرگ آتشنشانها خاموشکردن آتشسوزی در هتلها و ساختمانهای مرتفع و چندطبقه است. رساندن آب به طبقات بالای۲۰ تا ۳۰طبقه کار بسیار دشواری است و معمولا برای انجام این کار، انرژی بسیار زیادی مصرف میشود که افزایش هزینه را هم بهدنبال دارد.
ما برای رفع این مشکل به این حوزه وارد شدیم و پساز انجام آزمایشات و روشهای مختلف، روش انتقال سریع آب به طبقات بالا بدون استفاده از هر نوع انرژی و ذخیرهسازی را کشف کردیم. در این روش میتوان ازطریق قراردادن لولهها در شرایط خاص ۶ هزار لیتر آب را بدون مصرف هرگونه انرژی و نیرویی در زمان کوتاهی به بالای یک ساختمان ۲۰طبقه انتقال داد. بهدلیل سرعت انتقال و حجم زیاد آب، اطفای حریق زودتر انجام خواهد شد.
پژوهش پیرامون محصولات تراریخته (آزمایشگاهی) یکی دیگر از حوزههای تحقیقاتی ما بوده است. نتیجه تحقیقات ثابت کرده که محصولات آزمایشگاهی از سطح کیفیت غذایی بسیار اندکی برخوردار هستند و بهدلیل ناهمگونی با ویژگیهای جسمی مردم ایران، مصرف آن سبب بیماریهای خطرناکی شده است.
این درحالی است که حتی بسیاری از کشورهای اروپایی که تولیدکننده این محصولات هستند، مصرف آن را برای مردم کشور خود ممنوع کردهاند. باتوجهبه وسعت سرزمین و تنوع آبوهوایی ایران، ما یکی از غنیترین بانکهای ژنی (گیاهی وحیوانی) دنیا را داریم که طی هزاران سال به وجود آمده و از لحاظ غذایی و ژنتیکی با مردم کشور ما سازگار شده است.
ما با تحقیق روی گیاهان و حیوانات خانگی بومی، بهترین و قویترین ژنهای گیاهی و حیوانی را انتخاب کرده و با انجام برخی تغییرات، آنها را تکثیر کردهایم. تولید کشک آجیلی، محصول این تحقیق بوده است.
بهعنوان آخرین کلام باید بگویم خسته شدهام؛ نه به خاطر کارهایی که انجام دادهام، بهدلیل تحقیقاتی که هنوز به پایان نرسیده است. نگران و خسته هستم و بزرگترین دغدغه من، ترس از آینده است؛ ترس از اینکه نسل آینده بهدلیل تنبلی و آمادهخواری، دیگر بهدنبال تحقیق و اختراع نرود و ملت ما جیرهخوار و نوکر علم و دانش کشورهای دیگر شود.
ما باید همواره از خود بپرسیم که چه کاری برای پیشرفت کشورمان انجام دادهایم. اهدای لوح و نشان تقدیر توسط مسئولان به مخترعان دردی را دوا نمیکند؛ من لوحهای تقدیر فراوانی گرفتهام، اما مشکلی را حل نکرده است. مسئولان باید بهصورت عملی وارد کار شوند و با حمایتهای بموقع مادی و معنوی درراستای شکوفایی علم و صنعت کشور تلاش کنند.
* این گزارش پنج شنبه، ۳۰ اردیبشهت ۹۵ در شماره ۱۴۴ شهرآرامحله منطقه ۱۲ چاپ شده است.