کد خبر: ۳۹۴۷
۰۹ دی ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

پهلوان تختی در صندوق خاطرات میزبانانش در روستای گوارشک

سال‌1342 در روستای پهلوان‌پرور گوارشک، خاطره‌ای رقم خورد که تا امروز زنده است و دهان‌به‌دهان بین مردم می‌چرخد. بازماندگانی که این روز را به خاطر دارند، هنوز با شور و اشتیاق خاصی از آن صحبت می‌کنند. در این سال، روستای گوارشک که در بیست‌و‌چهار‌کیلومتری مشهد قرار دارد، میزبان جهان‌پهلوان غلامرضا تختی بود. در این روز، حدود 2 تا 3هزار نفر به دیدار تختی آمدند و آن‌قدر گاو و گوسفند و شتر جلو پایش کشتند که خود پهلوان از مردم خواست دیگر برایش خون نکنند.

سال‌1342 در روستای پهلوان‌پرور گوارشک، خاطره‌ای رقم خورد که تا امروز زنده است و دهان‌به‌دهان بین مردم می‌چرخد. بازماندگانی که این روز را به خاطر دارند، هنوز با شور  و اشتیاق خاصی از آن صحبت می‌کنند. در این سال، روستای گوارشک که در بیست‌و‌چهار‌کیلومتری مشهد قرار دارد، میزبان جهان‌پهلوان غلامرضا تختی بود و با این میزبانی، خاطراتی رقم خورد که مایه افتخار مردم این روستاست. 

در این روز، حدود 2 تا 3هزار نفر به دیدار تختی آمدند و آن‌قدر گاو و گوسفند و شتر جلو پایش کشتند که خود پهلوان از مردم خواست دیگر برایش خون نکنند. در گفت‌وگو با پهلوان حمید قشنگ، این روز خاطره‌انگیز را مرور می‌کنیم.


خبررسانی با اسب و تراکتور

جهان‌پهلوان تختی در سفر خود به روستای گوارشک، ناهار را میهمان مرحوم حاج‌غلامرضا قشنگ بوده است و اکنون حمید قشنگ، پسر آن مرحوم، خاطرات آن روز را که بارها در خانواده و  از  پهلوانان شنیده است، برایمان تعریف می‌کند. او می‌گوید: وقتی من سه‌ساله بودم، پدرم فوت کرد ولی خاطره سفر تختی به روستای ما و ضیافت ناهاری که پدرم برایش تدارک دید، بارها برایم گفته شده است. گزارش‌ها و تألیفات مختلفی هم درباره این روز نوشته شده است.

او ادامه می‌دهد: پهلوان تختی بسیار علاقه داشت که کشتی باچوخه را که در روستای ما انجام می‌شد، از نزدیک ببیند. این موضوع را به پهلوان احمد وفادار و منوچهر رفیعی که خبرنگار ورزشی و خودش هم کشتی‌گیر بود، گفته بود. وقتی تختی برای مسابقه‌ای به مشهد آمد، این دو نفر به پدرم که برای تماشای کشتی رفته بود، گفتند که «تختی علاقه دارد کشتی باچوخه روستای شما را از نزدیک ببیند؛ آیا می‌توانی برای فردا، مقدمات این کار را فراهم کنی؟» پدرم هم با ذوق و اشتیاق فراوان قبول کرده بود.

پدرم چند نفر را با اسب و تراکتور به روستاهای اطراف فرستاد تا مردم را خبر کنند

حمید قشنگ می‌افزاید: در آن زمان که تلفن همراه و فضای مجازی نبود، پدرم چند نفر را با اسب و تراکتور به روستاهای اطراف فرستاد تا مردم را خبر کنند. خودش هم زمین پشت منزلش را که «باغ نو» نام داشت، تمیز و مرتب کرد و صندلی چید تا آماده پذیرایی از تختی باشد.

 

حمید قشنگ


عکس یادگاری تختی در آرامگاه فردوسی

به گفته او، وقتی مردم فهمیدند که قرار است تختی بیاید، حدود 3،2هزار نفر به استقبالش رفتند و از سر پل سه‌راه فردوسی، قدم به قدم برایش گاو و گوسفند کشتند تا اینکه خود تختی از مردم خواست دیگر قربانی نکنند.

پهلوان حمید قشنگ تعریف می‌کند: وقتی پهلوان تختی به گوارشک رسید، در حضور او کشتی گرفتند اما پس‌از مدت کوتاهی، هوا نامساعد شد و باد خیلی شدیدی شروع به وزیدن کرد. مردم به رسم میهمان‌نوازی و برای اینکه پهلوان تختی اذیت نشود، خواستند کشتی‌گرفتن را تمام کنند، اما تختی گفت از دیدن پهلوانانی که به‌جای تشک، روی سنگ و خاک کشتی می‌گیرند، لذت می‌برد و همان‌جا می‌نشیند. مردم برایش لباس گرم آوردند و از نوجوانان تا پهلوانان حرفه‌ای، مقابلش کشتی گرفتند.

به گفته حمید قشنگ، تختی بعد‌از دیدن کشتی باچوخه، با پهلوانان بسیاری که به دیدنش آمده بودند، راهی آرامگاه فردوسی شد و مقابل آرامگاه هم یک عکس یادگاری گرفتند.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44