یکی از تغییرات مهم فرهنگی شهرها تغییر نام مکانها بهمرور زمان است. این تغییر نامها گاهی براثر تغییر نگاه حاکمان و مدیران شهری و کشوری صورت میگیرد و گاهی برپایه تغییر کاربردها و استفادههای شهری از یک مکان. البته در این میان نقش تخریبها و بهسازیهای سازهای و مکانی را نباید از قلم انداخت.
میدان عدالت مشهد یا آنگونهکه اغلب مردم این شهر از آن نام میبرند، «میدان اعدام» یکی از این دست تغییرات است که در طول زمان هر سه عامل، در دگرگونیهای صورتگرفته در آن مؤثر بودهاست. تغییر نامی که البته مانند بسیاری از موارد مشابه در مرتبهای مورد پذیرش عام قرار گرفته و در مرتبه دیگر از این پذیرش برخوردار نبوده است تا تقریبا هیچکس از آن محدوده بهعنوان دروازه پایینخیابان یا در لهجه مشهدی «دروازهتهخیابون» یاد نکند و کمترکسی هم آن را میدان «عدالت» بداند، اما همگان آن را به میدان «اعدام» بشناسند، گویی که هویت خود میدان هم برای همیشه در آن اعدام شده است.
میدان عدالت کنونی و اعدام دهه های نخست قرن چهاردهم خورشیدی، درست در انتهای خیابان ایجاد شده توسط شاه عباس صفوی قرار دارد. به عبارت بهتر و دقیق تر، این محدوده پایین ترین نقطه خیابان شاه عباسی بوده که میدان کنونی آن نیز تقریبا در نقطه تلاقی برج و باروی شاه طهماسب ایجاد شده بوده است؛ درست جایی کنار دروازه پایین خیابان شهر و ابتدای جاده ورودی به مشهد از سمت سرخس و دیگر مناطق شمالی.
گواه این ادعا هم آثار نوشته شده در فاصله دوران حکومت شاه عباس بر ایران تا پایان دوران حاکمیت قاجار است. در همه متون این دوره زمانی، هنگام اشاره به مشهد، از دروازه پایین خیابان به عنوان مهم ترین ورودی شهر که اغلب کاروان های تجاری و مسافری از آن وارد مشهد می شدند و همچنین مسیر ورود بزرگان به شهر نیز به آن ختم می شده، یاد شده است.
به همین دلیل مشهدشناسان معاصر با توجه به فاصله میدان عدالت با مصلای شهر مشهد، قریب به اتفاق، محدوده این میدان را محل دروازه سابق پایین خیابان می دانند
نویسندگان این سفرنامه ها و کتاب های تاریخی، مکان دروازه پایین خیابان را در فاصله کمتر از یک ربع ساعت سواری تا مصلای شهر معرفی می کنند. به همین دلیل مشهدشناسان معاصر با توجه به فاصله میدان عدالت با مصلای شهر مشهد، قریب به اتفاق، محدوده این میدان را محل دروازه سابق پایین خیابان می دانند؛ دروازه ای که بر اساس اسناد موجود تا پایان دوران قاجار، کاربرد خود را حفظ کرده بوده است.
باز هم به روایت اسناد باقی مانده از آن دوران، این دروازه ها علاوه براینکه محلی برای کنترل ورود و خروج مردم و کاروان ها به شهر بوده، همانند دروازه های اصلی اغلب شهرهای ایران عهد قاجار، کاربرد دیگری هم داشته که آن، محل مجازات بوده است؛ در واقع در اغلب موارد، جسد خاطیان اعدام شده در محل ورودی دروازه آویزان می شده است تا عبرت مردم باشد.
درباره اینکه از چه دورانی محدوده کنونی میدان عدالت مشهد از شکل ورودی شهر بودن خارج شده و حال و هوای اولیه امروزی را به خود گرفته است، نوشته قابل اعتنا و دقیقی وجود ندارد اما نقشه های موجود از شهر مشهد، اطلاعات شایان توجهی در این باره درون خود نهفته دارند.
همان گونه که می دانید، نخستین نقشه موجود شهر مشهد را خانیکوف روس سال 1237 خورشیدی در سفرنامه خود نقش زده است؛ نقشه ای که در آن نه تنها هیچ میدانی وجود ندارد، که به جز بالاخیابان و پایین خیابان، خیابانی هم دیده نمی شود و تنها کوچه های کوچک و بزرگ راه های ارتباطی داخل شهری و دروازه ها و از جمله دروازه پایین خیابان راه ارتباطی برون شهری هستند.
این حکایت در نقشه سال 1248 جولیس دالمج و نقشه 1253 مک گرگور هم تکرار می شود و حتی در نقشه 1302 عبدالعظیم بغایری که نخستین نقشه ایرانی کامل مشهد محسوب می شود، هیچ خبری از خیابان و میدانی به جز همان خیابان شاه عباسی نیست. این بدان معنی است که تا ابتدای قرن چهاردهم هجری هنوز در مشهد، میدان اعدامی وجود ندارد.
اما حکایت نقشه 1310 کشیده شده به دست مأموران دایره جغرافیایی ارتش، چیز دیگری است. در این نقشه علاوه بر دو میدان طبرسی و دقیقی یا بیت المقدس کنونی، دو میدان هم در حال ساخت نشان داده شده که یکی «فلکه حضرتی» و دیگری میدانی بدون نام در محدوده دروازه قدیم پایین خیابان شهر است.
به عبارت دیگر، براساس این نقشه، میدان اعدام مورد نظر ما در سال 1310 در حال ساخته شدن بوده است. البته بد نیست بدانید که میدان شدن این محدوده بر خلاف سایر کارهای عمرانی دوران پهلوی اول در مشهد با سرعت به سرانجام نرسیده است؛ زیرا در نقشه سال 1325 هم که باز توسط همان دو افسر نقشه کش دایره جغرافیایی ارتش که نقشه 1310 را ترسیم کرده بودند، یعنی سرگرد مصطفی قوانلو و سروان حسام الدین شیبانی کشیده شده، هنوز بخشی از این میدان که یگانه میدان بیضوی شهر هم تا آن زمان است، به صورت هاشور زده یعنی در حال احداث مشخص شده و این در حالی است که در همین فاصله زمانی، میدان هایی چون سنایی و رودکی (بسیج)، رازی (ده دی) و تقی آباد (شریعتی) به شهر افزوده شده اند.
ماجرای نام این میدان هم از داستان تولد آن قابل تأمل تر است. براساس اسناد موجود، این میدان دستکم تا سال 1325 خورشیدی نام رسمی نداشته و بین مردم به نام «میدان ته خیابون» شناخته می شده است.
نسبتا دور بودن این نقطه از ساختار مدرن شهری، از دیگر دلایل مسئولان برای تبدیل این نقطه به «میدان اعدام» شهر بوده است
مسئولان شهری مشهد از اوایل سال 1325 که شهر از اشغال قوای ارتش سرخ شوروی سابق خارج می شود، با توجه به تغییر وضعیت میدان ارگ مشهد که روزگاری محل اعدام مجرمان بوده و ایجاد بانک ملی مرکزی در آن محدوده و همچنین مکان زندان وقت مشهد که در محدوده انتهایی خیابان ارگ آن زمان قرار داشته، به این فکر می افتند که یکی از کارکردهای قدیمی «میدان ته خیابون» یعنی اجرای آیین مجازات متخلفان را در آن زنده کنند.
قرار داشتن یکی از بزرگ ترین قبرستان های وقت مشهد در حاشیه این میدان و وجود غسالخانه در آن و همچنین نسبتا دور بودن این نقطه از ساختار مدرن شهری، از دیگر دلایل مسئولان برای تبدیل این نقطه به «میدان اعدام» شهر بوده است.
به این روال که هرچندوقت یک بار، نشریات وقت و البته رادیو یا جراید کاغذی، خبر برگزاری مراسم اعدام فرد یا افرادی را که جرم آنان برای مسئولان قضایی ثابت شده بوده است، در این میدان رسانه ای می کردهاند ؛ خبری که تا سال های نخستین دهه 50 قرن گذشته که زندان وکیل آباد مشهد تکمیل و آیین برگزاری اعدام به داخل آن منتقل می شود، هر سال چندین و چند بار تکرار می شده است.
در ادامه، اجرای مراسم اعدام در این میدان باعث می شود مقامات محلی بدون نام گذاری رسمی یا دستکم اعلام رسمی این نام گذاری ازطریق رسانه های وقت به مردم، این مکان را در اطلاعیه های خود با نام «میدان اعدام» معرفی کنند؛ اقدامی که از همان ابتدا مخالفت هایی را ازسوی مردم به همراه داشته است.
این مخالفت ها هرچه زمان گذشت و شهر گسترش پیدا کرد و البته اطراف میدان آبادتر شد، فزونی گرفت. برای نمونه مردم برای ابراز مخالفت خود با این نام گذاری، آن را « میدان ته خیابون » و حتی به صورت خلاصه «ته خیابون» می گفته اند.
دیگر نامی که در مقطعی از زمان، خاصه سال های آخر پیش از تغییر رسمی نام این میدان به «میدان عدالت» نزد مردم شایع بوده، عنوانی است که برخی از مردم با توجه به نزدیکی آن به مصلای تاریخی مشهد برای این میدان برگزیده بودند و آن را « میدان مصلی» می خوانده اند.
همچنین به گواهی قدیمی های ساکن این محدوده در سال های نخست معرفی این محدوده از سوی دولت به عنوان مکان اجرای مراسم اعدام، تعدادی از مردم مناطق اطراف آن، با توجه به قرار داشتن قبرستان عمومی شهر در حاشیه میدان، از لفظ «میدان قبرستان» برای معرفی آن استفاده می کردند که خود نوعی نام گذاری اعتراضی در واکنش به نحوه استفاده مدیران شهری از این میدان بوده است.
سرانجام اینکه برخی از روستاییان اطراف و زائران امامزاده یحیی بن زید(ع) نیز چون وسایل نقلیه انتقال دهنده آنان از مشهد به مقبره این امامزاده در روستای میامی در اطراف این میدان، اقدام به سوار کردن مسافر می کردند، آن را «میدان میامی» نامیده بودند.
این سرگذشت سبب می شود میدان اعدام تا اواسط دهه 70 خورشیدی یک میدان چند اسمی باشد که هرکسی از ظن خود یار آن می شده است تا اینکه در تغییرات و تحولات اطراف حرم مطهر رضوی، مسئولان تصمیم می گیرند وضعیت محدوده پنجراه را تغییر بدهند. برابر این تصمیم گیری، ابتدا یک زیرگذر در این محدوده می سازند تا رفت وآمد خودروها در آن تسهیل شود.
سپس مقرر می شود با توجه به اینکه در بعضی اسناد آمده است که شهدای واقعه سال 1314 مسجد گوهرشاد در این محدوده دفن شده اند، پنجراه به «میدان شهدای گوهرشاد» تغییر نام پیدا کند. درست در همین شرایط است که مسئولان تصمیم می گیرند با توجه به شرایطی چون تناسب نداشتن این نام ها با عنوان «میدان اعدام»، نامی درخور این محدوده انتنخاب کنند و سرانجام تغییر نام آن به «میدان عدالت» را بهترین گزینه می یابند.
در طول حدود 80 سالی که از عمر رسمی میدان اعدام سابق و عدالت کنونی گذشته، حواشی یا محدوده پیرامونی آن دستخوش تغییرات گوناگونی شده است؛ برای نمونه، در سال های نخست ایجاد این میدان، بخش بزرگی از فضای اطراف آن را یکی از قبرستان های قدیمی مشهد به خود اختصاص داده بود و در مجاورت آن هم تعدادی کوره پزخانه و دباغخانه قرار داشت.
تعدادی کاروان سرای بزرگ هم در دیگر سوی میدان بوده است که هم زمان هم کارکرد تجاری و هم کار کرد اقامتی داشته اند. به عبارت دیگر، مجموعه هایی بودند که تاجران ضمن توقف در آن ها به فروش بار تجاری خود و خرید مایحتاج می پرداختند. در سال های بعد اما به مرور هر دو سوی میدان دستخوش تحولات بسیار شد.
در نخستین تغییر در سال های ابتدایی دهه 40 خورشیدی، بخش عمده ای از قبرستان قدیم به اداره فرهنگ وقت و آموزش وپرورش کنونی داده شد تا پس از واگذاری بخشی از اراضی هنرستان فنی مشهد در میدان تقی آباد وقت و شریعتی کنونی به دانشکده پزشکی شهر، بنای هنرستان را در آن احیا کند.
در محدوده دباغخانه ها هم به مروز زمان چند کاروان سرا و سپس در سال های بعد از پیروزی انقلاباسلامی، بزرگ ترین راسته بازار عروسک و اسباب بازی مشهد ایجاد شد
این انتقال با مخالفت پردامنه مهدی یوسفی صراف، مدیر وقت هنرستان صنعتی ، صورت نگرفت اما زمین های قبرستان هم از اداره فرهنگ باز پس گرفته نشد و این اداره به مرور در آن چند مدرسه مختلف راه اندازی کرد، به نحوی که اکنون ساختمان مرکزی ناحیه 5 آموزش وپرورش و دو دبیرستان، یک دبستان و یک هنرستان در همان زمین ها در حال فعالیت هستند.
در محدوده دباغخانه ها هم به مروز زمان چند کاروان سرا و سپس در سال های بعد از پیروزی انقلاباسلامی، بزرگ ترین راسته بازار عروسک و اسباب بازی مشهد ایجاد شد. کاروان سراهای سمت دیگر میدان هم تا میانه های دهه 70 خورشیدی به عنوان گاراژ اتوبوس ها و مینی بوس های حمل مسافر به شهرهای نزدیک مشهد چون فریمان و سرخس و البته روستاهایی چون میامی و مزداوند و رضویه مورد استفاده قرار می گرفتند و اکنون اغلب به عنوان انبار کالا خاصه مواد غذایی فاسد نشدنی از آن ها استفاده می شود.
هماکنون میدان عدالت، یکی از دو میدان در محله کارمندان اول مشهد است که در مجاورت دو محله جلالیه و صدر قرار دارد. بوستان وحدت و بوستان لاله نزدیکترین مکانهای تفریحی به این میدان هستند. همچنین بیمارستان امامزمان(عج) در مجاورت این میدان در خیابان سرخس قدیم و شهدای فاطمیون کنونی واقع شده و نزدیکترین بنای تاریخی به آن هم مصلای قرن نهمی و ثبتملیشده مشهد است.
بزرگترین بازار اسباببازیفروشی مشهد نیز سالهای چندی است در یکی از فرعیهای منتهی به میدان عدالت قرار گرفته و سرانجام نزدیکترین مجموعه ورزشی به آن هم گود زورخانه ثامن شهرداری است.