خالق فیروزهای تابلو عصر عاشورا 
اتاق معصومه رضایی، کارگاه بافندگی اوست 
مهدی از چهارسالگی موذن مسجد محله قدس است
مهدی میرجانی، نوجوان سیزده‌ساله ساکن محله قدس، در چهارسالگی برای اولین‌بار، مؤذنی مسجد محلشان را انجام داده است او همچنین عنوان کوچک‌ترین مؤذن مسابقه را کسب کرده است.
یک اتفاق ساده باعث شد که او در چهارسالگی برای اولین‌بار، مؤذنی مسجد محلشان را انجام دهد و در اولین مسابقه مؤذنی که چند‌ماه بعد، شهرداری در پارک «بهار» خواجه‌ربیع برگزار کرد، عنوان کوچک‌ترین مؤذن مسابقه را کسب کند.
مهدی میرجانی، نوجوان سیزده‌ساله ساکن محله قدس، مداحی را نیز به‌خوبی آموخته است و آرزویش، رفتن به زیارت امام‌حسین (ع) در کربلاست.
- چطور شد که مؤذن شدی؟
از سه‌سالگی همراه مادرم به مسجد محلمان می‌رفتم. یکی از نمازگزاران که از اقواممان بود، در مسجد به بچه‌ها مؤذنی یاد می‌داد. من هم با این گروه همراه شدم.
- اولین باری را که در مسجد اذان گفتی یادت هست؟
یک شب، مؤذن مسجد که یکی از بچه‌های گروه بود، نیامد و به درخواست نمازگزاران، من اذان گفتم. بعد از آن نیز این ماجرا تکرار شد و تا‌به‌امروز ادامه دارد.
- تاکنون در مسابقه‌ای هم شرکت کرده‌ای؟
چند‌بار در مسابقات اذان مدرسه شرکت کرده‌ام و نفر اول شده‌ام. چهارساله بودم که در مسابقات مؤذنی شهرداری شرکت کردم؛ هر‌چند مقامی نیاوردم، عنوان کوچک‌ترین مؤذن آن مسابقه را به دست آوردم.
- بهترین هدیه مؤذنی را از چه کسی گرفتی؟
مادرم همیشه در این مسیر، مشوقم بوده است و بهترین هدیه را از او دریافت کرده‌ام که یک کتاب مذهبی بود.
- خاطره‌ای از مؤذنی داری؟
یک‌بار همراه بچه‌های گروه مؤذنی به حرم امام‌رضا (ع) رفته بودیم. در همان حالت ذوق و اشتیاق کودکانه، هنگام اذان ظهر، در یکی از صحن‌های حرم امام‌رضا (ع) اذان گفتم که خاطره شیرینی برایم رقم زد.
- به چه فعالیت دیگری علاقه داری؟
مداحی را خیلی دوست دارم و از مدتی قبل در کلاس‌های مداحی که در هیئت محلمان برگزار می‌شود، شرکت می‌کنم. چندباری هم مداحی کرده‌ام.
- اوقات فراغت تابستان را چگونه گذراندی؟
برای کسب تجربه و درآمد به کار بنّایی مشغول هستم و هر‌روز صبح با استا دبنّایی که از آشنایانمان است، سر کار می‌روم. بعد‌از تعطیلات تابستان هم به مدرسه می‌روم.
- بزرگ‌ترین آرزویی که داری چیست؟
یکی از آرزوهایم رفتن به کربلاست. محرم امسال نذر کردم که پانزده‌روز محرم را در خدمت عزاداران باشم تا حاجتم را بگیرم. گذرنامه هم گرفتم، اما پولم کم بود و نتوانستم به کربلا بروم.
- دوست داری در آینده چه شغلی داشته باشی؟
می‌خواهم معلم تربیت‌بدنی بشوم. برای آمادگی جسمانی بیشتر، از چند‌ماه قبل در باشگاه و رشته ووشو ثبت نام کردم. البته به مداحی هم خیلی علاقه دارم. در کنار تربیت‌بدنی، مداحی را هم دنبال می‌کنم.
* این گزارش ۲۲ شهریور ۱۴۰۴ در شماره ۶۱۷ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.
لینک کوتاه
آوا و نمــــــای شهر
