آمارها و شواهد میگویند که خیابان یوسفیه قاسمآباد یکی از متراکمترین نقاط شهر مشهد از نظر جمعیت است؛ البته به لطف ساختوسازهای عجیب و غریبِ غیرمجاز! اینجا و در این خیابان هرکس هرطور دلش خواسته، خانه ساخته است و میسازد. قانونِ اینجا بیقانونی است و برای همین خیلی عجیب نیست که در یک کوچه دو سه متری بن بست، 20واحد مسکونی وجود داشته باشد.
اما اوضاع و احوال یوسفیه به عنوان یکی از قدیمیترین محلات قاسمآباد، دستکم در 30سال گذشته اینطور نبود و حال و روز این تنها بازمانده روستاهای قدیم غربِ مشهد که براساس شواهد عمری چند صد ساله دارد، بهتر از امروز بود.
قدیمیترین سند و شاهدی که از روستای یوسفیه وجود دارد و تأیید میکند که این منطقه از قدیم الایام وجود داشته است، متون متعلق به دوره نادرشاه افشار است که میگویند همه ملک و املاک این روستا مالِ شاهِ افشار بوده است. اما روایت مستند و معتبر دیگری براساس اسناد وقفی آستان قدس رضوی وجود دارد که در آنها به صورت رسمی ذکر شده که روستای یوسفیه ملک فردی از اعیان و اشراف دوره افشاری به نام یُلداش بیک بوده که گویا در مشهد منصب دولتی داشته است.
در این اسناد که عمری بیش از 200سال دارند، نام این منطقه همان یوسفیه نوشته شده است. یُلداش بیک بر طبق اسناد موجود قبل از مرگش، همه این روستا، زمینها و عایداتش را وقف مصرف در شبهای احیای ماه رمضان، تأمین هزینه سالانه سوخت صحن مقدس و مسجد گوهرشاد میکند. البته این وقفنامه مدتهاست که خاک میخورد و هیچکدام از مفادش اجرا نمیشود، چون اراضی یوسفیه دیگر در تصرف موقوفه یلداش بیک نیست.
آنطورکه قدیمیهای یوسفیه تعریف میکنند، حدود60-50 سال قبل یوسفیه یکی از روستاهای غرب مشهد بود که چند بزرگ مالک آن را اداره میکردند و این خیابان فعلی محل زندگی کشاورزانی بوده است که روی زمینهای آنها کار میکردند. در دهه 40 و 50 خورشیدی مالکانی که یوسفیه ملک آنها بود و اینجا زیرنظرشان اداره میشد، تصمیم گرفتند که به سبک و سیاق حاج حسین ملک به کشاورزها چیزی ببخشند و قرار بر این شد که اراضی مسکونی یوسفیه را به آنها بدهند. بزرگترین زمینها 2000متر بود و کوچکترین 500متر.
میگویند کشاورزهایی که کارشان بهتر بود و محصول بیشتری تولید میکردند، زمین بزرگتری نصیبشان میشد و آنهایی که کارشان معمولیتر بود، سهمشان قطعات کوچکتر بود. خلاصه اینکه همه آن زمینها ظرف چند سال تبدیل شد به خانه و خانهباغهای ویلایی. در این زمان کلنگ اولین شهرک قاسمآباد، یعنی شهرک لشکر تازه به زمین خورده بود و تقریباً 7-6سال بعد ارتشیها در این شهرک جاگیر شدند.
در دهه60 و پس از پیروزی انقلاب اسلامی اما نام روستای یوسفیه که دیگر شباهت چندانی با آن روستای سابق نداشت، تغییر کرد و تبدیل شد به شهرک شهید مطهری. در این تاریخ قلعه و روستای امامیه هنوز سرپا بود، خیابان نهضتی وجود نداشت و اراضی آنجا زمینهای کشاورزی مردمِ یوسفیه بود و هنوز هم پیشه خیلی از آنها کشاورزی بود، درست همینجایی که امروز میدان نمایشگاه ساخته شده است، روستایی آباد وجود دارد با چند صد خانوار و زمزمههای احداث بزرگراه امام علی(ع) تازه آغاز شده بود.
در همین سالها کمکم پای شهرکها به غرب مشهد باز شد و قاسمآباد شکل گرفت. اولین شهرکی که در نزدیکی یوسفیه ساخته شد، شهرک اتوبوسرانی در خیابان میعاد بود. شهرداری در خیابان نیکی چندین مجتمع مسکونی ساخت و فروخت و همزمان بنیاد جانبازان و نهضت سوادآموزی، زمینهای کشاورزی روستا را به مسکونی تبدیل و به کارمندانش واگذار کردند. تغییر شکل و دگرگونی بافت یوسفیه از همینجا آغاز شد.
یوسفیهای که روزی کوچکترین خانهاش 500متر بود، ظرف مدت کوتاهی تبدیل شد به جایی که در کوچههای یک متریاش بیش از 50 واحد مسکونی پیدا میشود
مالکان زمینهای 2000متری به تفکیک زمینهایشان شروع کردند، آن هم بدون اصول و قواعد شهرسازی و اجازه از شهرداری و گرفتن سند. اگر پسر داماد میکردند، 300-200متر از سرِ زمینشان به او میدادند تا خانه بسازد. کسی گیر و گرفتاری مالی پیدا میکرد، راحتترین و در دسترسترین کار این بود که بخشی از زمینهایش را بفروشد. حجم ساختوسازهای غیرمجاز به قدری بالا بود که شهرداری فقط نظارهگر ماجرا بود و از آن طرف مردم هم یاد گرفته بودند که چطور بسازند و کِی اسبابکشی کنند که شهرداری و بقیه سازمانهای مسئول نتوانند کاری بکنند. کمکم پای دلالها و سودجوها به یوسفیه باز شد.
خانههای 1000 متری و 500متری را تبدیل کردند به 200-100متری و فروختند. زمین که تمام شد، دوباره همان خانههای یک طبقه 100متری را خریدند و تبدیلش کردند به ساختمانهای 5-4 طبقه که متراژ بعضیهایش بیشتر از 30-20 متر نبود و هیچ جوازی از شهرداری نداشت. یوسفیهای که روزی کوچکترین خانهاش 500متر بود و جمعیت زیادی نداشت، ظرف مدت کوتاهی تبدیل شد به جایی که در کوچههای یک متریاش بیش از 50 واحد مسکونی پیدا میشود و جمعیتش به مرز انفجار رسیده است و دیگر جا ندارد! جالب است که 90درصد خانههای اینجا هم به حکم قانون باید تخریب شوند، اما فعلاً اتفاقی برایشان نیفتاده است. گویا قرار است گره کور یوسفیه با بازآفرینی باز شود!