کد خبر: ۱۰۹۰۴
۱۳ آذر ۱۴۰۳ - ۱۲:۰۰

بقالان هنرهای رزمی‌اش را به مأموران آگاهی آموزش می‌دهد

مصطفی بقالان متولد سال‌۱۳۷۶ که از هفت سالگی ورزش‌های رزمی کار می‌کند، در سال‌۲۰۱۳ دیپلم دان‌۲ هنر‌های رزمی را از کشور چین دریافت کرده است.

آیا می‌دانستید قهرمان جهان سبک «شان‌وانگ کونگ‌فو» سال‌۲۰۱۳ و مسئول روابط بین‌الملل «کونگ‌فو توا‌ما» در محله ما حضور دارد.

مصطفی بقالان متولد سال‌۱۳۷۶، دانش‌آموز سال سوم دبیرستان است که از هفت سالگی در ورزش‌های رزمی، در سبک‌های «کیوکوشین»، «کونگ‌فو یی‌چینگ»، «کونگ‌فوتوا‌ما» و «کاراته گوجوریو» فعالیت می‌کند و رشته اصلی او کونگ‌فو است. این قهرمان جهان، در سال‌۲۰۱۳ دیپلم دان‌۲ هنر‌های رزمی را از کشور چین دریافت کرده است.

بقالان مقام قهرمانی مسابقات کونگ‌فو استان در سال‌۱۳۸۹، قهرمانی سبک «کونگ فو کمپو» در سال‌۱۳۹۰ و مقام سوم در سبک «سوپر ساباکی کای کان دو» کاراته در سال‌۱۳۹۱ را در کارنامه خودش دارد.

- چرا در میان این همه ورزش، ورزش‌های رزمی را انتخاب کردی؟

پدرم رئیس فدراسیون ورزش‌های رزمی و مسئول «کونگ‌فو کراپ» استان خراسان بود. شاید این یکی از دلایلی بود که سبب شد من از همان ابتدا عاشق ورزش‌های رزمی شوم، اما پدرم هرگز من را به سالن نبرد و به من هنر‌های رزمی را یاد نداد. هر وقت اصرار می‌کردم، می‌گفت: «مگر بچه بازی است که تو را به باشگاه ببرم.»، اما او به من گفته است: «هر وقت ۲۰‌ساله شدی، من به تو چیزی یاد می‌دهم که فن‌هایی یاد بگیری تا یک عمر به دردت بخورد.» 

پس از پافشاری من، در شش سالگی به کلاس ژیمناستیک رفتم و بعد از یک سال وارد ورزش‌های رزمی شدم. هیچ‌وقت یادم نمی‌رود وقتی می‌خواستم رشته ورزشی‌ام را انتخاب کنم، پدرم را به ۱۰‌باشگاه بردم تا بالاخره یکی را انتخاب کرد و به من اجازه داد تا به آن باشگاه بروم. زیرا او معتقد بود بیشتر باشگاه‌های ورزش‌های رزمی ورزش‌های معمولی را یاد می‌دهند. اکنون که با هنر‌های رزمی آشنا شده‌ام، می‌دانم که کسی در زیر سقف و بر روی تشک هنر رزمی انجام نمی‌دهد. من با کارآموزهایم روی آسفالت با پای برهنه یا پوتین سنگین کار می‌کنم.

 

خانواده رزمی کار «بقالان»

 

- نگاهت درباره ورزش‌های رزمی و جایگاه آن در مشهد چیست؟

اگر در سطح شهر مشهد دقت کنید، می‌بینید بیشتر باشگاه‌های هنر‌های رزمی جمع شده و به‌جای آن باشگاه پرورش اندام تاسیس شده است.

از نگاه من همین بی‌توجهی به هنر‌های رزمی سبب بی‌توجهی به این ورزش‌ها هم شده است. هیچ‌وقت یادم نمی‌رود اولین مسابقه‌ای که رفتم، به ما گفته بودند ساعت ۸ صبح در پادگان شهید برونسی باشید، اما تصورش را بکنید ما که از صبح زود آنجا بودیم مسابقه ساعت ۸ شب شروع شد. چهار بازی داشتم که در نهایت نفر اول در استان شدم. 

- درخصوص مجمعتان کمی بیشتر توضیح می‌دهی؟

از سال‌۱۳۸۹ در پارک ملت تمرین می‌کردیم. تازه مربی شده بودم. در سال‌۱۳۹۰ به فکر تشکیل مجمع رزمی بودم تا جایی برای تمرین و برنامه‌های آموزشی‌مان داشته باشیم. در آن زمان در «گروهان رزمی تاکتیکی فاتح خیبر» زیر نظر اساتید مشهد آموزش دیدیم و از همان‌جا کار مجمع خود را آغاز کردیم. ابتدا در مجمع فعالیت‌ها و آموزش‌های رزمی انجام می‌دادیم، اما در سال‌۱۳۹۱ به این فکر افتادیم که مجمع را گسترش دهیم و در حوزه‌های فرهنگی، هنری و آموزشی فعالیت داشته باشیم. در نهایت فروردین‌۱۳۹۲ در آخوند‌خراسانی‌۷، دفتر کارمان را تاسیس کردیم.

اگر می‌خواهید مشهور شوید رهبران را رهبری کنید، اما اگر می‌خواهید موفق و جاویدان شوید خودتان را رهبری کنید

هر کس اعتقادی دارد و من هم معتقدم اگر بتوانم جوانان را به ورزش علاقه‌مند کنم و آنها را تحویل جامعه بدهم، ثوابم کمتر از این نیست که یک نفر را مسلمان کنم.

در گروهان که بودم با سه نفر که دورا‌دور آنها را می‌شناختم در لمکده دوست شدم. بعد از یک هفته وقتی در کنار آنها بودم، یک‌دفعه گفتم «دیرم شد، من باید بروم باشگاه» و با عجله رفتم. کم‌کم کنجکاو شدند که من کجا می‌روم و علاقه‌مند شدند با من بیایند. بعد از یکی دو بار که آمدند، تمایل پیدا کردند که ورزش کنند، برای همین از آنها خواستم قلیان نکشند و جالب است که آنها با اشتیاق پذیرفتند. در حال حاضر نیز هر سه نفرشان مسابقه دارند و پیشرفت خوبی کرده‌اند.

- حالا که قهرمان جهان هستی و تکنیک‌های زیادی را یاد داری آیا آنها را به دیگران آموزش می‌دهی؟

من این اخلاق را ندارم که خودم را بالاتر از دیگران ببینم. من سرمایه داشتم و پدری که به من اجازه داد تا در مسابقات شرکت کنم و دیپلم این رشته را بگیرم. شاید هستند افرادی که از من بهتر باشند، اما به دلیل مشکلات مالی نتوانسته‌اند در این رشته فعالیت کنند، پس نمی‌توان گفت من بهترینم.

تا جایی که بتوانم هنرم را به دیگران آموزش می‌دهم و در این زمینه کوتاهی نمی‌کنم. جالب است بدانید گاهی به کارآموزهایم اجازه می‌دهم من را کتک بزنند، زیرا می‌دانم با این کار اعتماد‌به‌نفس در آنها افزایش می‌یابد. آنها دوست دارند دیده شوند و این احساس خوشایندی در جوانان ایجاد می‌کند. خیلی از آنها به اندازه یک برادر از من حرف‌شنوی دارند.

 

خانواده رزمی کار «بقالان»

 

- چرا وقتی برای تو منفعت ندارد این کار‌ها را انجام می‌دهی؟

درست است که پدرم من را از نظر مالی برای حضور در مسابقات حمایت کرد، اما اگر بخواهم به‌طور کلی نگاه کنم در تاسیس این مجمع هیچ‌کس من را پشتیبانی نکرد. هر کجا که رفتم کسی به من کمک نکرد. بیشتر هزینه‌ها را خودم می‌پردازم. هدف من این است که بتوانم به دیگران کمک کنم. ما در نهایت می‌میریم و جسم ما از بین می‌رود، اما تنها چیزی که از ما باقی می‌ماند یاد و خاطره ماست نه چیز دیگری، برای همین دوست دارم برای جامعه‌ام مفید باشم. یک روز پدرم از من پرسید «تو می‌خواهی به من برسی؟» گفتم: «نه، من می‌خواهم به «اویاما» برسم.»

ما همیشه ادعا می‌کنیم در انتظار حضرت مهدی (عج) هستیم، اما تا چه اندازه رفتارمان این انتظار را نشان می‌دهد؟! از نگاه من انتظار به این معناست که خودمان را برای سربازی امام زمان (عج) آماده کنیم. من این سؤال را از خودم می‌پرسم آیا کاری کرده‌ایم که وقتی امام زمان (عج) بیاید، شرمنده نشویم.

فقط نمی‌توان یک جا نشست و گفت «اللهم عجل لولیک الفرج»، این جمله کفایت نمی‌کند، ما باید زمینه‌سازی کنیم و آماده باشیم تا امام زمان (عج) بیاید و رهبری کند. جالب است بدانید خیلی از جا‌ها به‌خاطر این نوع تفکر، من را قبول نکردند و حاضر به همکاری با ما نشدند. من رهروی ولایت هستم و در این راه تلاش می‌کنم، چه دیگران حمایتم بکنند یا اینکه حمایت نکنند، برایم اهمیت ندارد. مهم هدفی است که پیش‌رو دارم و می‌خواهم به آن برسم. 

- ممکن است بیشتر در مورد مجمع توضیح دهی؟

در حال حاضر در این مجمع ۶۰‌نفر در سنین ۱۶ تا ۳۲ سال فعالیت می‌کنند. این مجمع در سه حوزه فرهنگی، هنری وآموزشی فعالیت می‌کند. برگزاری هیئت‌های مذهبی، نمایشگاه کتاب، زندگی‌نامه ستارگان آسمان ولایت و نمایشگاه آیت‌ا... مرعشی در حوزه فرهنگی مجمع است. در حوزه آموزشی برنامه‌هایی از جمله مداحی، قرآن، کلاس‌های درسی (فیزیک، شیمی، ادبیات فارسی و‌...) داریم و در حوزه هنری هم برنامه‌هایی از جمله شعر، فیلم‌سازی، مستندسازی و تواشیح داریم.

ورزش‌های رزمی که در این مجمع آموزش داده می‌شود به دو دسته آموزش کونگ‌فو و آموزش‌های چریکی تقسیم می‌شود که آموزش‌های چریکی ویژه اعضاست. 

- منظورت از آموزش‌های چریکی چیست؟

آموزش‌های چریکی شیوه جنگ‌های چریکی از شیوه‌های قدیم جنگی است. برخلاف تصور‌ها و باور‌های عموم یک چریک قبل از اینکه یک نظامی و یک ماجراجو باشد، یک ایدئولوژیست، متفکر، روان‌شناس و رهبر است. شعار معروفی است که می‌گوید «اگر می‌خواهید پیشرفت کنید دیگران را رهبری کنید، اگر می‌خواهید مشهور شوید رهبران را رهبری کنید، اما اگر می‌خواهید موفق و جاویدان شوید خودتان را رهبری کنید.» در آموزش چریکی این را نیز به جوانان آموزش می‌دهیم.

دفاع و هنر‌های رزمی در هر کجا باید به سبک خودش باشد، دعوای خیابانی، نوع برخورد با کسی که قصد خودکشی دارد یا دفاع شخصی هر کدام به سبک خاصی هستند. در حال حاضر این آموزش‌ها را به ۱۰‌نفر از اعضا برای همکاری با اداره آگاهی آموزش می‌دهم.

- رابطه‌ات با والدینت چگونه است؟

رابطه من با والدینم خیلی صمیمی است، اسم پدرم در موبایلم رفیق ثبت شده است. از ۱۵‌سالگی که ماجرای مجمع درست شد، پدرم به من گفت: «من به تو نمی‌گویم چه‌کاری انجام بده، فقط می‌گویم اشتباه نکن.»، اما درخصوص مادرم احساساتش را نمی‌توانم بیان کنم. هر روز صبح از ساعت ۷:۳۰ تا ۱۰ شب بیرون هستم و مسلم است که او نگرانم می‌شود. وقتی به مسابقات می‌روم یا فعالیت‌های رزمی انجام می‌دهم، دور بودن و نگرانی از این موضوع که برایم اتفاقی نیفتد، برای مادرم سخت است ولی به آن عادت کرده. می‌دانم اینکه به اینجا رسیده‌ام از دعای خیر پدر و مادرم است.

- از علایق و آرزوهایت برایمان بگو؟

دوست دارم انجمن رزمی‌کاران در مشهد راه‌اندازی شود تا بهای بیشتری به ورزش‌های رزمی بدهند.

به کار‌های نظامی علاقه زیادی دارم و می‌خواهم در دانشگاه در رشته انسانی گرایش امنیت ملی و علوم سیاسی ادامه تحصیل بدهم. خیلی از دوستانم به من می‌گویند چرا در یگان ویژه فعالیت نمی‌کنی؟ اما من دوست ندارم در یگان ویژه کار کنم بلکه دوست دارم در حوزه مبارزه با مواد مخدر فعالیت داشته باشم. عاشق هیجان هستم و کار‌های هیجانی را انجام می‌دهم، اما با این وجود عاشق سرعت نیستم، زیرا سرعت همه‌جا خوب نیست. دوست دارم قبل از انجام هر کاری ابتدا درست تصمیم بگیرم، سپس انجام دهم. 

 

* این گزارش در ۶۳ شهرآرا محله منطقه ۸ مورخ ۱۵ مردادماه ۱۳۹۲ منتشر شده است.

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44