وقتی قاسمآقا، دوستان و اقوامش در خیابان مشغول پایکوبی بودند، خواهر داماد با چشمهایش داشت خانه عروس را میکاوید، بلکه چیزی گیرش بیاید و آن را وقت عروسکشان نشان همه بدهد و اسباب شادی و خنده را فراهم کند. موفق هم شد. او عقل عروس را با یک دست فنجان دزدید.
قاسم فارسی حالا شصتسال را رد کرده است و ۱۰ سالی میشود نیروی فضای سبز شهرداری منطقه۸ است. او مراسم «عقل عروس» را جزو شیرینترین خاطرات مراسم ازدواجش میداند و میگوید: شب عروسی همه سرشان گرم بود. مردها را به خانه عروس راه نمیدادند؛ بههمیندلیل من بههمراه زنهای فامیل رفتیم تا عروس را از خانه پدریاش بیاوریم.
فارسی ادامه میدهد: عروسخانم دخترخالهام بود. غریبهای بینمان نبود. راستش از ترس اینکه مبادا یک مرد، عقل عروس را کش برود، آنها را داخل راه ندادند (میخندد).
قاسمآقا بین درختهای پارک این طرف و آن طرف میرود و گودال باغچهها را پرآب میکند. در همان حال، دستی به ریشهای سفیدش میکشد و میگوید: قدیم وقتی دختر از خانه پدری بیرون میآمد، نانی را با دستمال به کمرش میبستند تا با خودش فراوانی و برکت به همراه ببرد.
آن شب هم خانواده عروس مشغول اجرای رسومات خودشان بودند. میدانستم در هر اتاق و حتی آشپزخانه یک نفر مواظب است که چیزی بهعنوان عقل عروس برداشته نشود. خواهرم از شلوغی اتاق نشیمن استفاده کرد و وقتی همه سرگرم بودند، از توی بوفه ظروف، چند فنجان را زیر چادرش پنهان کرد. کیف خواهرم پر از فنجان شده بود.
خانواده عروس با خاطر جمع سوار ماشینهایشان میشوند تا به عروسکشان بروند، غافل از اینکه فنجانها یکییکی از کیف خواهر داماد بیرون میآید و در همان حال، کلکشیدن و خنده اقوام داماد به هوا میرود؛ «مردم قدیم معتقد بودند وقتی وسیلهای بهعنوان عقل عروس از خانه پدری او برداشته میشود، فکر و ذهن عروس از آنجا بریده میشود. انگار آن وسیله یادآور میشود که دیگر باید به خانه و زندگی دیگری فکر کند؛ برای همین میگفتند عقل عروس را دزدیدهاند.»
اقوام داماد آن فنجانها را به خانه خودشان بردند تا علاوهبر جهیزیهای که مادر عروس تهیه کرده بود، چیز دیگری نیز به نشانه برتری و شوخطبعی از او گرفته باشند.
آقای فارسی بر این باور است که شیرینی ازدواج به همین رسوماتش است. او حالا فکرش مشغول یک دانه پسرش است که در سیسالگی هنوز اسباب ازدواجش فراهم نشده است.
او میگوید: راستش قدیم اینقدر تجملات نبود. جهیزیه عروس خانم لوازم اولیه زندگی بود. مثل حالا نبود که تا ماشین ظرفشویی هم در جهیزیه عروس پیدا میشود.
آقای فارسی معتقد است شیرینی زندگی به همین است که عروس و داماد با هم کار کنند و لوازم زندگیشان را تهیه کنند.
* این گزارش سهشنبه یکم آبانماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۶ شهرآرامحله منطقه ۷ و ۸ چاپ شده است.