محله کوثر؛ همسایگان تحصیلکرده دانشگاه فردوسی 
دست‌نوشته‌های طلایی ابوالفضل مردانی در کلاس اول 
۷ سال تلاش سحر ملاشاهی، ۱۳ مدال به همراه داشت
برگه‌ای که حدود شش‌سال پیش به داخل حیاط منزلشان انداخته شده بود، همان گمشده‌ای بود که سحر به‌دنبال آن می‌گشت. کلاس کاراته مسجد جوادالائمه (ع) در رسالت ۱۰۵ را تبلیغ کرده بود.
یک آگهی ساده بود؛ مثل همه آگهی‌های رنگارنگی که هرروز از پیش چشممان عبور می‌کند و به آن بی‌توجهیم. اما برای سحر ملاشاهی، نوجوان سیزده‌ساله محله سیس‌آباد، برگه‌ای که حدود شش‌سال پیش به داخل حیاط منزلشان انداخته شده بود، همان گمشده‌ای بود که به‌دنبال آن می‌گشت.
او امروز دارای کمربند مشکی و سیزده‌مدال رنگارنگ استانی، کشوری، قاره‌ای و بین‌المللی در رشته کاراته است و کسب رتبه سوم مسابقات بین‌المللی در سال ۲۰۲۲ و در بخش کاتا، تنها یکی از افتخاراتش به شمار می‌رود.
- در آن برگه تبلیغاتی چه نوشته بود؟
کلاس کاراته مسجد جوادالائمه (ع) در رسالت ۱۰۵ را تبلیغ کرده بود. من که ورزش را خیلی دوست داشتم، موضوع را با چندنفر از دوستانم در میان گذاشتم. همگی با مادرهایمان صحبت کردیم تا راضی شوند ما را ثبت‌نام کنند. دوستانم بعداز دو سه‌ماه از کاراته کنار کشیدند، اما من ادامه دادم.
- امکانات مسجد برای ورزش چطور بود؟
امکاناتی نداشت. روی موکت تمرین می‌کردیم. بعداز مدتی، مسجد از برگزاری کلاس‌ها منصرف شد و من برای تمرین به جا‌های دیگر رفتم.
- الان کجا تمرین می‌کنی؟
مجموعه ورزشی المهدی در خیابان مفتح‌شرقی۲۹.
- دور است تا منزل شما.
بله، خیلی دور. چاره‌ای نبود. باید برای تمرین جایی می‌رفتم که امکانات بهتری داشته باشد. من حدود یک‌و‌نیم ساعت در راه هستم برای رسیدن به باشگاه. گاهی خیلی سخت می‌شود این رفت‌و‌آمدها، مثلا در ماه رمضان که هم من روزه هستم و هم مادرم که مرا همراهی می‌کند، سه بار در هفته و روز‌های فرد باید این مسیر را طی کنیم.
- به درس و مدرسه‌ات لطمه نمی‌زند؟
از مدرسه که می‌آیم بلافاصله می‌نشینم سر درس، بعد ناهار می‌خورم و بعد هم حرکت به‌سمت باشگاه. شب‌ها بعداز باشگاه و روز‌های زوج و تعطیل، بیشتر روی درس وقت می‌گذارم. نمراتم تا پارسال که پایه ششم بودم، خوب و خیلی خوب بود.
- از این همه سفر، مسابقه و مدال، کدام خاطره برایت ماندگارتر است؟
اولین مسابقه‌ای که شرکت کردم، مسابقات کشوری در تهران بود و کمربند سبز داشتم. با اینکه حریفم، سه رده از من بالاتر بود، وقتی مقابل من قرار گرفت و دید چطور محکم ایستاده‌ام و آماده مبارزه‌ام، ترسید و از رقابت انصراف داد. داور، من را برنده آن رقابت اعلام کرد و با برد بعدی‌ام مقابل حریفی دیگر، مدال طلا را به دست آوردم.
- این‌طور شنیده‌ام که در سنگ‌شکنی هم رتبه داری.
بله، امسال در مسابقات آسیایی به میزبانی اهواز که با حضور هفده کشور برگزار شد، توانستم در رده نونهالان، در استایل شکستن اجسام سخت، با شکستن پنجاه سنگ در سی‌ثانیه، رکوردشکنی کنم.
- الگوی ورزشی‌ات کیست؟
مربی‌ام، شیهان «فاطمه عزتمند» که دان۶ دارد؛ امیدوارم بتوانم در آینده مثل ایشان بشوم. پدر و مادرم هم مهم‌ترین حامی من هستند.
* این گزارش یکشنبه ۲۹ مهرماه ۱۴۰۳ در شماره ۵۸۹ شهرآرامحله منطقه ۳ و ۴ چاپ شده است.
لینک کوتاه
روایات مشابه
ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
