4

مشهد در نوشته جات

image book
کتابفروشی‌های مشهد از عصر قاجار تا صبح انقلاب
نویسنده: سیدخلیل حسینی عطار
انتشارات: محقق
«در غیاب اسناد و آنچه تاریخ مکتوب خوانده می‌شود، باید به سراغ حافظه‌ها رفت و به آنچه از یادها و خاطره‌ها و در پس ذهن‌ها مانده و هنوز دستخوش فراموشی نشده دل خوش کرد.» مقدمه کتاب «کتابفروشی‌های مشهد از عصر قاجار تا صبح انقلاب» نوشته سیدخلیل حسینی عطار این‌گونه آغاز می‌شود. در واقع مؤلف کتاب تلاش کرده تا برای گردآوری تاریخ صدساله کتاب‌فروشان مشهدی قدر فرصت‌ها را در گفت‌و گو با آدم‌ها درباره گذشته این شهر بداند. او در‌ دفتر اول این پژوهش به بررسی کتاب‌های «ارض اقدس» و «فهرست کتب چاپی خراسان»(دوره قاجاریه) پرداخته و نام کتاب‌فروشان مشهدی را از آن استخراج کرده است. حسینی همچنین درباره صحن عتیق روضه رضوی به عنوان نخستین خاستگاه کتاب‌فروشان مشهد توضیحاتی داده است.

نویسنده با تقسیم‌بندی سه دوره تاریخی قاجار، پهلوی و انقلاب اسلامی، به جست‌وجو در منابع موجود پرداخته و نام کتاب‌فروشی‌ها و ناشران و مطابع را استخراج و فهرست کرده است. از عصر قاجار سه کتاب‌فروشی به نام زوار، فردوسی و رحمانیان را معرفی می‌کند. در عصر پهلوی اما به ۳۶ کتاب‌فروشی می‌رسد. نام‌هایی چون حسن علمی، احمد فرهومند، فرهنگ، خرامانی، باستان، جواهری و ... از دوران انقلاب اسلامی نیز به ۱۵ نام رسیده است که در جلد دوم کتاب خود به آن‌ها خواهد پرداخت.
image book
مشهد، از مقاومت تا پیروزی؛ بررسی رویدادهای انقلابی مشهد
نویسنده: جمعی از نویسندگان
انتشارات: مرکز اسناد انقلاب اسلامی
بهمن، سال‌هاست که یادآور روزهای مبارزه مردم ایران برای به ثمر نشاندن انقلاب اسلامی است. رویدادی مبارک که پژوهشگران بسیاری را در طول بیش از چهار دهه به صرافت مطالعه در باب موضوع‌ها، حوادث و رخدادهای آن انداخته است. بر همین اساس جمعی از نویسندگان خراسانی نیز تلاش کرده‌اند تا در کتابی با عنوان «مشهد، از مقاومت تا پیروزی(بررسی مبارزات علما و مردم مشهد از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۵۷)» چشم‌اندازی از مشهد این دوران و نقش تأثیرگذار این شهر و چهره‌های شاخص انقلابی آن در منظر تماشا بگذارند. این کتاب که مرکز اسناد انقلاب اسلامی آن را در سال ۱۳۹۳ چاپ و منتشر کرده است، دارای سه فصل با ریز موضوع‌های مختلف از رویدادهای انقلابی مشهد است که بازه زمانی حوادث و رویدادهای سال ۴۱ تا ۵۷ قرن گذشته را شامل می‌شود. در بخشی از کتاب «مشهد، از مقاومت تا پیروزی» در روایت روزهای نخستین بهمن در سال ۱۳۵۷ چنین آمده است: «پس از اعلام بازگشت امام به وطن در روز جمعه ۶ بهمن، گروه‌های متعددی از اصناف، پیشه‌وران، دانشگاهیان، فرهنگیان، کارمندان، روحانیان و کشاورزان از تمام شهرستان‌ها برای شرکت در مراسم استقبال عازم تهران شدند و نبودن وسیله رفت و برگشت و نیز کمبود بنزین، مشکلاتی را برای مشتاقان خراسانی دیدار امام(ره) به وجود آورد.»
image book
زائری از بمبئی به مشهد؛ خاطرات سفر حاج داوود
نویسنده: حاج‌داوود
انتشارات: به‌نشر
سخت می‌توان نامش را کتاب گذاشت. چنان‌که نویسنده و گردآورندگانش هم چنین عقیده‌ای ندارند. بیشتر یک خاطره دور از سفری طولانی است. سفری که سال ۱۳۰۵ رخ داد اما دست‌نوشته‌اش بعد از ۹۰ سال، به فارسی ترجمه و چاپ شد. سفرنامه حاج‌داوود که با نام «زائری از بمبئی به مشهد» سال ۱۳۹۵ از سوی ناشر «به‌نشر» آستان قدس چاپ شده است، داستان زائری است که به همراه خانواده پرجمعیت و آشپزشان از هند با قطار راهی ایران می‌شوند و مسافت سیستان تا مشهد را هم با خودرو طی می‌کنند.

این سفرنامه اطلاعات خیلی دقیقی از مشهد آن روزگار به دست نمی‌دهد و حتی برخی نوشته‌هایش سندیت تاریخی ندارد. برخی نیز اشتباه است. با این حال، خواندنش خالی از لطف نیست به‌ویژه برای دست‌اندرکاران گردشگری مشهد که قصد جذب گردشگر مذهبی از هند دارند زیرا حاج‌داوود در مقام توصیه سفر به هم‌وطنانش اطلاعاتی می‌دهد که خواسته هندی‌ها در سفر به مشهد است و برخی از آن‌ها متأسفانه بعد از گذشت ۹۰ سال هنوز لحاظ نمی‌شود.

ابوالحسن خلج منفرد، مسئول خانه فرهنگ بمبئی، در پیش‌گفتار این کتابچه، چگونگی ماجرای چاپ آن را به یک دیدار دوستانه با حاج روشنعلی، فرزند حاج‌داوود، از افراد معتبر و سرشناس جامعه «اثنی‌عشری خوجه» بمبئی برمی‌گرداند. او دست‌نوشت‌هایی را می‌آورد که سال ۱۳۰۵ توسط پدرش در شرح ماجرای سفر به زبان گجراتی نوشته شده است.
image book
خاطرات آقابکف؛ مأمور مخفی سازمان امنیت شوروی
نویسنده: ژرژ آقا بکف
انتشارات: پیام تهران
ژرژ آقابکف نام مستعار یک مأمور مخفی عالی‌رتبه سازمان امنیت شوروی بود که مدتی از مأموریتش را در ایران و مشهد گذراند. او ارمنی بود و در سال ١٨٩۵ میلادی در عشق‌آباد متولد شد و در بیست‌ودوسالگی به ارتش سرخ پیوست. آقابکف در سال ١٣٠۴ خورشیدی هم‌زمان با تاج‌گذاری رضاشاه شبکه وسیعی از جاسوسان شوروی را در ایران سازمان‌دهی می‌کند. اولین مأموریت او در ایران رفتن به مشهد و سر و سامان دادن به شبکه جاسوسی روس‌ها در خراسان است. آقابکف در خاطراتش می‌گوید: «تنها در ایالت خراسان، حدود ۵٠ مأمور مخفی داشتیم و چنان بر اوضاع مسلط بودیم که از یک نامه یا یادداشت معمولی دولت ایران گرفته تا مهم‌ترین اسناد سیاسی کنسولگری انگلیس در بدو ورود یا هنگام خروج از این ایالت محال بود از نظر ما مخفی بماند.» او همچنین در بخشی از خاطراتش در مشهد به فراری دادن «آزاد»، یکی از روزنامه‌نگاران کمونیست، اشاره می‌کند. فصل چهاردهم کتاب به ماجرای فرار منشی مخصوص استالین اختصاص دارد و این‌بار از زبان آقابکف ماجرای تعقیب باژانوف و ماکسیموف در مشهد و ایران شرح داده می‌شود. این کتاب از سوی ناشر پیام تهران در سال ١٣۵٧ منتشر شده است.
صفحه 5