رسانه

قدیم، روزنامه‌نگاری شبیه سبک کوبیسم بود!
غلام‌حسین غلام‌نیا خبرنگار قدیمی مشهد درباره نوشتن پیش از انقلاب می‌گوید: بر اساس سبک کوبیسم می‌نوشتیم، یعنی آن‌قدر حقیقت را بالا و پایین می‌کردیم تا هم خواننده بفهمد و هم برایمان دردسر درست نکند.
چهل سال رادیو را به روستاهای خراسان بردم
علی‌اکبر اسدی که خودش متولد روستایی در تربت حیدریه است، در دوران کاری‌اش به گزارشگر دهکده معروف شده بود.
مدال طلای المپیاد سواد رسانه‌ای بر گردن نازنین صادقی
آینده‌ای را برای خودم تصور می‌کنم که تلفیقی از اقتصاد و رسانه است. با خواندن کتاب‌های تخصصی اقتصاد فهمیدم که من آدم این کار هستم و می‌توانم ایده‌های مؤثری در این زمینه ارائه کرده و از ظرفیت رسانه برای حل مشکلات اقتصادی استفاده کنم.
نخبه‌پروری در مسجد 40شهید محله کوی دکتری
سمت‌وسوی فعالیت‌های مسجد قائم(عج) به تربیت نسلی غیور و آزاده معطوف است و هنوز هم ادامه دارد. این مسجد در سال 1336تأسیس شده است و کانون و پایگاه بسیجش طی سال‌های اخیر مقام‌های مهمی در سطح کشور به دست آورده‌ است. در حال حاضر نزدیک به 400کودک و نوجوان جذب برنامه‌های این مسجد شده‌اند. باشگاه ورزشی، کتابخانه، استودیوی چند رسانه ‌‌ای، پایگاه بسیج خواهران و برادران از امکانات این مسجد است.
 پدر مطبوعات مشهد که بود؟
روزنامه‌نگاری مشهد را نباید مرهون هیچ عمل یا عاملی جز شخص «ادیب‌‌الممالک فراهانی» دانست. او که پیش از آمدنش به این دیار، در تبریز روزنامه‌نگار بوده و جریده «ادب» را منتشر می‌کرده است، این روزنامه را با خود به مشهد می‌آورد تا ارض اقدس پس از این، صاحب یک روزنامه شهری شود. ماجرا از این قرار است که ادیب چهل‌ساله بوده است که برای رتق‌و‌فتق امور موقوفاتی خاندانش در مشهد راهی خراسان می‌شود اما این سفر او را پاگیر مشهد می‌کند، آن‌چنان‌که حضورش در این شهر سه سال به درازا می‌کشد.
همکاران وفادار پشت صحنه
شهرآرامحله از همان بدو تولد تا به امروز با وجود هم‌محله‌ای‌هایش نفس می‌کشد. ارتباطی که اگر بریده شود دیگر شهرآرامحله‌ای هم وجود ندارد. صفحات هفته‌نامه ما همیشه پر بوده از داستان زندگی آدم‌ها. آن‌ها هستند که به این صفحه‌ها جان داده‌اند. ورزشکارها، هنرمندها، مغازه‌دارها، پیرها و جوان‌ها. هر آدمی داستان خودش را دارد. داستانی که باید شنیده و خوانده شود. در سالگرد انتشار روزنامه شهرآرا و ضمیمه هفتگی شهرآرامحله باز هم به‌سراغ آدم‌ها رفتیم. این‌بار نور را روی زندگی ساکنانی از منطقه6 انداختیم که بیشتر در تاریکی پشت صحنه بودند.
 ریشه‌های مردم ایران و افغانستان به یک خاک می‌رسد
متولد سال 1354 در دشت برچی ولایت کابل است. زینب سال‌های کودکی را در کوچه‌پس‌کوچه‌های همین دشت پشت سر گذاشته است. سپس پدرش به مشهد می‌آید و سال‌هاست که ساکن اینجا هستند. از کلاس چهارم به بعد را در مشهد درس می‌خواند. تحصیلات تکمیلی خود را در دانشگاه فردوسی و در رشته زبان و ادبیات انگلیسی پشت سر می‌گذارد. بعد از آن در رادیو دَری با عنوان گوینده، نویسنده و تهیه‌کننده آغاز به کار می‌کند. از سال‌های نوجوانی و دوران راهنمایی به فعالیت در رادیو علاقه‌مند می‌شود.