پلههای زیرگذر ایستگاه مترو پارک ملت را که پشت سر میگذاریم، دیگر خبری از هیاهو و جنبوجوش ترافیک بولوار وکیلآباد نیست. تا چشم کار میکند کتابهای رنگارنگ در گوشه و کنار جاخوش جاخوش کرده است.
دیدن قطار آنهم درحال گذر از تونل شستوشو، تجربه تازهای است. شاید شبیه وقتی که نخستینبار آب در کارواش به تن خودرو خورد، ولی اینجا از کف و پودر خبری نیست.
همیشه یک روز قبل لوحی برای راهبران مترو تنظیم میشود و آنجا هر راهبر بر اساس شماره قطاری که برایش تعیین شده، سوار میشود و مسافرگیری میکند.
آنهایی که فرصت حضور از طریق خطوط ریلی را برای بودن و ماندن در مشهد انتخاب میکنند از این ایستگاه دل نمیکنند. راهآهن مشهد در همه فصلهای سال شلوغ است اما در تابستان و با تعطیلی مدارس، این شلوغی بیشتر میشود. تابستان راهآهن تماشایی است.
ربابهخانم از همهچیز مشهد راضی است. این را بدون تعارف میگوید و ادامه میدهد: «معمولا با قطار مسافرت میکنیم. خیلی هم راضی هستیم. زمان حرکت قطار دقیق و سر وقت است. هیچوقت معطل نشدهایم.» راهآهن مشهد به اعتقاد او یکی از خاطرهانگزترین ایستگاهها را دارد. شاید بخشی از آن به حرم مطهر و زیارت امام رضا(ع) برگردد اما یک بخش هم به تلاش مدیران شهری ربط دارد.
خیابان شهیدمفتح یکی از معابر قدیمی محله طلاب و حتی شهر مشهد محسوب میشود که در گذشته به نام سیمتری طلاب معروف بوده است. این خیابان و معابر پیرامون آن بهواسطه اتصال به بولوار طبرسی و بزرگراه شهیدبابانظر و همچنین بافت تجاری و مراکز درمانی ترافیک سنگینی دارد. بخش زیاد افرادی که در خیابان مفتح رفتوآمد میکنند، زوجهای جوانی هستند که از نقاط گوناگون شهر برای خرید حلقه ازدواج، آینهوشمعدان، به این محله میآیند.
خبری از ساختمانهای بلند نیست. از آن کوچههایی است که آدم را یاد عبور چرخوفلکیهای گذشته میاندازد. قدوقواره و رنگ خانهها با هم هماهنگ نیست و به قولی هرکس ساز خودش را زده است. مردی که رهگذر است و سنوسالدار، میگوید: بیشتر ساکنان این کوچه از روستای استاد قوچان هستند.