مرتضی بهرامپور میگوید: من برای به دست آوردن این افتخارات زحمات و سختیهای فراوانی کشیدم، اما تشویق و حمایتهای بیدریغ مسئولان علمی و دانشگاهی از من در راه رسیدن به این افتخارات تأثیر بسیاری داشت، معتقدم که یک جوان ایرانی از نظر استعداد و هوش هیچ کمبود ژنتیکی و طبیعی نسبت به یک جوان اروپایی و یا آمریکایی ندارد، نخبگان جوان ما نیازمند تشویق و حمایت هستند، وقتی که ما از نخبگان جوان علمی خود حمایتهای معنوی، مادی و اجرایی کنیم، آنها نیز سکوهای علمی و پژوهشی جهان رافتح خواهندکرد.
عسل صبوری که در دوران ابتدایی با ورود به فعالیتهای علمی و پژوهشی مدرسه، به عنوان پژوهشگر برگزیده تا مرحله حضور در جشنواره دانشآموزی جابربن حیان پیش رفته است، میگوید: تشویقهای پدر ومادرم در علاقهمندی من به کارهای علمیو پژوهشی تأثیر زیادی داشت، با ورود به مدرسه نیز به عنوان یک دانشآموز فعال و مشتاق همیشه در بحثهای علمی کلاس و مدرسه حاضر و رتبه ممتاز مدرسه را داشتم.
در سال 86توسط دوست شاعرم «حامد علیزاده» به انجمن ادبی استاد مرحوم «محمد قهرمان» راه پیدا کردم. هر هفته سهشنبه به انجمن میرفتم و عضو ثابت انجمن ادبی فاخر بودم و برای شاعران خراسانی ساز مینواختم.» از جمله شاعرانی که او در این انجمن با آنها آشنا شده است میتوان به «رضا افضلی»، «حسین جبروتی»، «حبیبا... بیگناه»، «علی باقرزاده»، «غلامرضا شکوهی»، «استاد حسن لاهوتی» و...نام برد.
مردم مناطق خراسان قصهها و داستانهای خود را در قالب آهنگهای زیبا سینه به سینه، با این ساز به نسل بعد منتقل میکنند. من دوتار شمال خراسان را مینوازم که خود به چند مکتب تقسیم میشود. مکتب قوچان، شیروان و گلیان. من مکتب گلیان را انتخاب کردم.
بعد از چند سال تمرین تصمیم گرفتم، موسیقی مقامی شمال خراسان را به جامعه بینالمللی معرفی کنم. این موسیقی باید حفظ شود.
افشین باقری از دوسال پیش، پادکستی خریداری میکند که در آن داستانها و روایات شاهنامه توصیف شده است. شنیدن این پادکستها باعث تعلق خاطر و دلبستگی او به فردوسی و شاهنامه میشود.
فریبا شادلو شاعر مشهدی که مجموعه شعرش برگزیده بخش ویژه هفتمین دوره جایزه خبرنگاران شده است، درباره علت دیده شدن اشعارش میگوید: «شاید به این دلیل باشد که خیلی سعی در ساختن شعر نداشتم و همه سرودهها حاصل زیست من است و خیلی به تجربیات فردی و حال و هوای درونیام نزدیک بودند.
ما چهار برادر هستیم امیراطهر، کمیل، امیرمسعود و من که چهارمی هستم. هر کدام به شکلی در فضای هنر قرار داریم و من که کوچکترین فرزند هستم همیشه از کمکهایشان استفاده کردهام. قبل از اینکه به مدرسه بروم با آموزشهای پدرم خواندن را یاد گرفتم. با تشویق او به خواندن کتاب علاقهمند شدم و مدام کتاب میخواندم.