تبادکان

بهترین اثرم را به بچه‌های فیاض‌بخش هدیه کردم
مهلا نظام‌طلا دانش آموز رشته هنرهای تجسمی هنرستان یحیی بن زید(ع) در منطقه تبادکان است. او که رتبه سوم مسابقات کشوری نقاشی را از آن خود کرده‌است، درباره بهترین نقاشی خود در طول این سال‌ها می‌گوید:«سال گذشته که خبر برپایی نمایشگاه صنایع دستی و فروش تابلوهای نقاشی و صنایع دستی برای کمک به معلولان آسایشگاه شهید فیاض‌بخش را شنیدم، تابلویی را نقاشی‌کردم و در اختیار مسئولان نمایشگاه قرار دادم تا این تابلو را فروخته و پول آن را صرف عزیزان فیاض‌بخش کنند، این بهترین اثر هنری عمرم بود».
بانوان توس، هم سواد می‌آموزند و هم هنر
«بی‌بی‌صد ده مرده»، 47ساله است 7 فرزند دارد او در دوران کودکی به دلیل مشکلات اقتصادی و خانوادگی‌‌ موفق به یادگیری خواندن و نوشتن نشده است. بعد از ازدواج و تولد فرزندانش هم دیگر فرصت سرخارندن نداشته است. او می‌گوید: دو سال قبل معلمان مرکز برای ثبت‌نام به در منزل ما آمدند و از من خواستند که در کلاس‌های سوادآموزی ثبت‌نام کنم، اما من با این بهانه که سن و سالم بالا رفته است و ذهن و عقل آموختن سواد را ندارم، ثبت‌نام نکردم. چند روز بعد خانم معلم جوانی دوباره برای ثبت‌نام آمد، من هم حقیقت ماجرا و ترس از اینکه نتوانم سواد بیاموزم را بیان‌ کردم. او با بیان این نکته که هیچ وقت برای آموزش و یادگیری سواد دیر نیست، من را به کسب علم و دانش امیدوار کرد. بی بی صد ده مرده به همراه 40 سوادآموز دیگر شاگر مرکز یادگیری و سوادآموزی «فردوسی» در خیابان شاهنامه 24 هستند، مرکزی که 4 سال از آغاز به کار آن می‌گذرد اما همچنان با مشکلات زیرساختی فراوانی روبه‌رو است.
وقف اراضی مهدی‌آباد توسط خانواده «بااخلاق‌»
مرحوم حاج غلامحسین بااخلاق، پدر شهید هادی بااخلاق یک قطعه زمین ۱۰ هزارمتری در حاشیه بولوار شاهنامه و در اراضی مهدی‌آباد را برای ساخت مدرسه، حوزه علمیه، زینبیه و درمانگاه وقف کرد. بخشی از این مکان‌های وقفی مانند درمانگاه که بعد‌ها به خانه بهداشت تغییر کاربری پیدا کرد و به نام شهید «هادی بااخلاق» نام‌گذاری شد، در زمان حیات حاج غلامحسین بااخلاق و با هماهنگی و نظارت شخص وی ساخته شد و به بهره‌برداری رسید، اما عمر مرحوم کفاف نداد و فرزندانش در ادامه، جا پای پدر گذاشته و راه او را ادامه دادند.
پسر اوستا علی بنا، نفر اول مسابقات ساختمان‌سازی کشور شد
سعید بشگزی می‌گوید: سال یازدهم در اولین مسابقه سازه‌های ساختمانی که در بین هنرستان‌های منطقه تبادکان برگزار شد، شرکت‌ کردم. موضوع مسابقه دیوارچینی و ساخت جان‌پناه با استفاده از آجر و مصالح ساختمانی بود که توانستم محکم‌ترین و بهترین جان‌پناه را بسازم و رتبه اول منطقه را کسب‌ کنم. در سال دوازدهم نیز در مسابقات استانی دانش‌آموزان هنرستانی رشته ساختمان‌سازی شرکت کرده و در هر دو بخش عملی و تئوری رتبه اول استان را کسب و جواز حضور در مسابقات کشوری را به دست آوردم.
معلمی با حس خواهرانه
شرایط کار در تبادکان بسیار سخت بود اما وجود دانش‌آموزان بااستعداد و نخبه تعهدم را برای ماندن بیشتر می‌کرد، تمام تلاشم را برای شکوفاشدن این استعدادهای بالقوه اما واقعا محروم انجام دادم، روزها و ساعت‌های زیادی را بدون حتی یک ریال دستمزد به‌طور خصوصی به آموزش و تعلیم این دانش‌آموزان می‌پرداختم تا آن‌ها برای مسابقات و المپیادهای علمی آماده شوند. خوشبختانه نتیجه آن را نیز دیدم و دانش‌آموزان مدرسه ما هر سال در جشنواره‌های مختلف علمی‌کاربردی شرکت و مقامات مختلفی را نیز به دست آوردند. این‌ها بخشی از روایت‌ مژگان دلیر از شرایط تدریسش است.
تراکتورسازان آینده در کارگاه گوارشک
تعمیر موتور تراکتور و دیزل یکی از شاخه‌های رشته کشاورزی است. افزایش جمعیت و ضایعات فراوانی که در اثر کشاورزی سنتی به محصولات وارد می‌شود باعث شده کشاورزی نیز از مهندسی کمک گرفته تا بتواند بهره‌برداری بهتر را با استفاده از ماشین‌های کشاورزی عملی کند. ماشین‌های کشاورزی امروزه هر کاری را که انسان می‌کند انجام می‌دهند و تراکتور یکی از عمومی‌ترین این وسایل است. هدف از ایجاد این رشته تربیت نیروی کار متخصصی است که بتواند در کنار کشاورز به تعمیر تراکتور اقدام کرده تا بدین‌وسیله کمترین خسارت به کشاورز بر اثر خرابی تراکتور وارد شود.
معلم قدیمی تبادکان بیشترین سال‌های خدمتش را در مناطق محروم سپری کرده است
زهرا اشرف معلم پرورشی تبادکان می‌گوید: بیشتر خانواده‌های مناطق حاشیه‌ای و روستایی با مشکلات اقتصادی و اجتماعی متعددی روبه‌رو هستند. برخی خانواده‌ها به‌دلیل فوت و اعتیاد یکی از والدین، بیکاری و فقر اقتصادی از لحاظ ساختار خانوادگی دچار مشکلات زیادی بودند. اگر کاری برای این خانواده‌ها انجام نمی‌شد، کانون این خانواده دچار از هم پاشیدگی شده و سرنوشت نامعلومی در انتظار دانش‌آموز بود، به همین دلیل از طریق ارتباطی که با چند نفر از خیران داشتم، توانستیم برای تعدادی از پدران بیکار دانش‌آموزان اشتغال‌آفرینی کنیم.