سالهاست که درباره فرهنگ دوچرخهسواری در شهر صحبت میشود و در این راه اقدامات بسیاری از برپاکردن همایشها گرفته تا افتتاح ایستگاههای دوچرخهسواری، انجام شده است.
اما همانطور که میدانید هنوز شهر پر است از ماشینهای آهنی که هم شهر را دچار آلودگی میکنند و هم باعث ترافیک میشوند. در این میان ما میخواهیم یکی از هممحلهایهایمان را به شما معرفی کنیم که ۳۷ سال است برای ترویج این فرهنگ در شهر و منطقهمان تلاش میکند.
حسین پزشکی قرهچه متولد ۲۰شهریور۱۳۴۷ است و شش سالی میشود که در محله فلاحی سکونت دارد. او تمام مسیرها را با دوچرخه معمولیاش رکاب میزند و اعتقاد دارد که این کار به او آرامش و سلامتی هدیه میدهد. این هفته او میهمان تحریریه شهرآرامحله بود تا درباره این اقدام خوبش با ما گفتگو کند.
«علاقه خیلی زیادی به دوچرخه سواری داشتم و از دوره دبستان مسیر مدرسه تا خانه را با دوچرخه میرفتم و تاکنون نیز توانستهام رکابزنیام را ادامه دهم. به یاد دارم که آن روزها مادرم یک دوچرخه برایم خرید که بتوانم مسیر خانه تا مدرسه را با آن بروم. من پاهایم به زمین نمیرسید، برای همین دوچرخهای که مادرم برایم انتخاب کرده بود مدلی دخترانه داشت.»
«۳۷سال است که همه ترددهای درون شهریام را با دوچرخه انجام میدهم. سعی میکنم هر جایی که میروم، دوچرخهام همراهم باشد. بیشترین مسافتی که با دوچرخه رفتم در سال۱۳۶۲ برای یک تفریح ۳۰روزه بود که با گذر از شهرهای تهران، قزوین، قم و... به کرمانشاه رفتم. این سفر یکی از کم هزینهترین سفرهای عمرم بود و خاطرات آن را هیچوقت فراموش نمیکنم. کوتاهترین مسافتی هم که با دوچرخه رفتم، مسافرتم تا قوچان بود.
بیشترین مسافتی که با دوچرخه رفتم در سال۱۳۶۲ برای یک تفریح ۳۰روزه بود که به کرمانشاه رفتم
البته همانطور که گفتم تمام مسیرهای درونشهریام را هم با دوچرخه میروم. به همین خاطر هیچوقت طعم ترافیک و سردرد ترافیکی را نچشیدهام. برای مثال در ۳۰دقیقه فاصله خیابان فلاحی تا میدان شهدا را رکاب میزنم که هم برای خودم هیجانانگیز است و هم ترافیک برایم بیمعنا میشود.»
«چهار دوچرخه را اوراق کردهام و تاکنون نه با دوچرخه زمین خوردهام و نه تصادف کردهام. با اینکه گواهینامه و ماشین دارم، اما هیچوقت از آن استفاده نمیکنم. هر وقت دوچرخهام پنچر میشود خودم مشکلش را رفع میکنم و اگر به من پیشنهاد بالاترین مدلهای ماشین را بدهند تا دوچرخهام را کنار بگذارم این کار را نمیکنم!»
«در تابستان و زمستان با دوچرخهام هستم. در زمستان برای اینکه سبکتر روی دوچرخه بنشینم و راحت رکاب بزنم از لباسهای خلبانی استفاده میکنم و وقتی رکاب میزنم گرم میشوم.
در فصولی نظیر پاییز که باد شدیدی میوزد و با گرد و خاک همراه است، نمیتوانم از دوچرخه استفاده کنم، زیرا باد به راحتی مسیرم را منحرف میکند. برای اینکه بتوانم بهصورت مستمر رکاب بزنم و خسته نشوم از موادغذایی که سوخت و انرژی بیشتری دارد نظیر چربیها و قندها استفاده میکنم.»
«تاکنون در مسابقهای شرکت نکردهام و به همین آرامشی که دوچرخهسواری برایم دارد، راضیام. بارها برای ادامه کار با همکارانم باید به محل دیگری برویم درحالیکه آنها از ماشین برای رسیدن به مقصد استفاده میکنند، من به تنهایی و با دوچرخهام میروم.»
«برای پسرهایم نیز دوچرخه خریدهام و بارها با یکدیگر به بوستانها و باغهای اطراف شهر رفتهایم. آنها نیز مانند من به دوچرخهسواری علاقه زیادی دارند و در مسیری که در کنار یکدیگر رکاب میزنیم درباره مسائل مختلف روز صحبت میکنیم. هنگامیکه در جاده هستیم بهگونهای پشت سر یکدیگر حرکت میکنیم که در مسیر حرکت ماشینها قرار نگیریم و از مسیرمان منحرف نشویم.»
«در دنیای ماشینی امروز بیشتر مردم دچار نوعی رخوت و تنبلی شدهاند و با اندک پیادهروی و حرکات فیزیکی خسته میشوند. سالهاست که سوار دوچرخه میشوم و این نگاه مردم که وسیله نقلیه هرکس نشاندهنده وضعیت مالی اوست را درک کردهام.
این روزها دیگر تعداد افرادی که برای سلامتی خود و محیط اطرافشان پا به رکاب میشوند، کمتر شده است.
این دید و نظر مردم نسبت به دوچرخهسواری مناسب نیست و من خودم به خاطر مزیتهایی که دوچرخهسواری دارد، آن را انتخاب کردهام.»
«استفاده از دوچرخه در زمانهای که وسایل نقلیه دودزا جنجالی به پا کرده بسیار موثر است. هنگامیکه سوار دوچرخه میشوم، احساس میکنم دوباره متولد شدهام و روحم تازه میشود. هرگاه شروع به رکابزنی میکنم تمام مشکلات و افکار منفی که به صورت روزمره با آنها در ارتباط هستم از ذهنم دور و شادی و آرامش جانشین آن میشود.
۳۷سال رکابزنی باعث شده تا ماهیچههای پاهایم به اندازهای قوی شود که بتوانم با یک دوچرخه معمولی سربالاییها را رکاب بزنم. علاوه بر این استفاده از دوچرخه باعث میشود محیط اطراف آلودگی کمتری داشته باشد و در نتیجه شهری پاکتر داشته باشیم.»
* این گزارش چهارشنبه، ۲ مرداد ۹۲ در شماره ۶۳ شهرآرامحله منطقه ۱۰ چاپ شده است.