کد خبر: ۸۵۲۹
۰۶ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۰

روح‌انگیز بیابانی مادر ۸۰۰ عروس مشهدی است

روح‌انگیز بیابانی بانوی نیکوکاری است که با کمک تعدادی از افراد خیّر به زندگی بیش از هزار زوج جوان سامان ببخشیده است. این کار با تاسیس موسسه خیریه‌ای که به نام امام‌چهارم(ع) لقب گرفته انجام می‌شود.

جشن عروسی زوجی فراهم می‌شود؛ زوجی که توانایی برپایی عروسی ساده یا توان مالی تهیه جهیزیه با اثاث و وسایل لازم را برای شروع زندگی ندارند. میهمانان زیادی از محله آمده اند و جشن را مانند سایر جشن‌های موجود در شهر آبرومندانه برپا می‌کنند.

عروس و داماد پس از اینکه زیباترین عکس‌های زندگی خود را در آتلیه می‌گیرند، به تالار می‌آیند. میهمانان به استقبالشان می‌روند و پس از خوردن کیک و شام، زوج را با ماشین عروس، راهی خانه بخت می‌کنند تا نظاره‌گر آغاز زندگی سعادتمندانه‌شان باشند و کسی نمی‌داند که این جشن به‌همت بانوی مهربان و نیکوکاری است که با مساعدت‌ها و کمک‌های بی‌دریغش فرزندان زیادی را مادری کرده است. چه کسی می‌داند که حدیث ایثار و انفاق و مهر، ترانه همیشه‌جاری در قلب پر از احساس این مادر نیکوکار و خیراندیش است؟

     

مرهم زخم‌های عروس و داماد‌های بی‌بضاعت

سرشار از محبت و عاطفه است بانوی نیکوکاری که با کمک تعدادی از افراد خیّر تاکنون توانسته است به زندگی بیش از هزار زوج جوان سامان ببخشد.

این کار با تاسیس موسسه خیریه‌ای که به نام امام‌چهارم (ع) لقب گرفته  انجام می‌شودو تاریخ آن گواه این است که هرگاه دردمند و مستمندی دل‌خسته و تن‌آزرده دست طلب به‌سوی آن دراز کرده، موسسه یادشده با کمک این بانوی نیکوکار، توانسته است مرهمی بر زخم‌ها و آرامش‌بخش جان آزردگان باشد؛ کمک‌هایی که در دفتر خیریه این بانوی نیکوکار ثبت شده است.

به‌مناسبت سالروز آسمانی شدن پیوند ازدواج حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (سلام‌ا... علیها) به‌سراغ این بانو رفتیم که در بدو امر به‌تن‌هایی مرهم و التیام‌بخش درد‌های مستمندان به‌خصوص عروس و داماد‌ها بوده و پس از مدتی، دیگران را نیز در این امر سهیم کرده است.

روح‌انگیز بیابانی در سال ۱۳۲۶ در استان کرمانشاه، در خانواده‌ای مذهبی چشم به جهان می‌گشاید. تا قبل از اینکه ازدواج کند، در کرمانشاه می‌ماند و بعد از ازدواجش در سال ۱۳۴۱ به شهر مشهد سفر می‌کند.

خودش، تقدیر الهی را در آمدنش به مشهد دخیل می‌داند؛ چراکه از استانی از آن سوی کشور افتخار مجاورت با امام رئوف را پیدا کرده بود. مهربانی‌اش را در همان نگاه اول متوجه می‌شوی. با آرامش و طمانینه روبه‌روی ما می‌نشیند و ساعاتی خوش را در کنار این بانوی نیکوکار می‌گذرانیم.

ازآنجاکه این بانوی خیّر همواره در راستای کمک به مستمندان دغدغه دارد، بدون هیچ وقفه‌ای و دوشادوش بقیه همکارانش به فعالیت در امور خیریه می‌پردازد و هم‌زمان با ما گپ‌وگفت می‌کند.     

 

آنچه نیاز داری، باید ببخشی

«در دنیای امروزی بعضی ثروتمندان با وجود تجملات و مادی‌گرایی، شاید تصور این کار خداپسندانه را حتی در ذهن خود هم نپرورانند یا حتی برخی افراد همیشه این ذهنیت را داشته باشند که باید حتما خودت پولدار باشی تا بتوانی کار خیر انجام دهی، اما به‌نظرم نیکوکاری و کمک به دیگران، یک دل صاف و صادق و بی‌ریا می‌خواهد، نه جیب پر از پول. اگر توانستی از مال خودت انفاق کنی، کار خداپسندانه انجام داده‌ای، نه اینکه مازاد پولت و آنچه نیاز نداری، به دیگران ببخشی.»

حاجیه‌خانم بیابانی از ۴۴ سال قبل می‌گوید.او شاید در آغاز زندگی مشترک با همسرش، چندان مال و ثروتی نداشته و لطف خدا و پشتکار هر دو سبب شده تا زندگی آنان با برکات فراوانی همراه شود. از شبی که خوابی می‌بیند و بعد از بیدار شدن از خواب، برای اینکه آن را تعبیر و نذرش را ادا کند، در سرش فکر تاسیس یک موسسه خیریه را می‌پروراند؛ موسسه‌ای که بتواند در راه کمک به هم‌نوعانش قدمی بردارد؛ «ازهمان شبی که خواب ساخت یک مسجد را دیدم، دیگر آرام‌وقرار نداشتم و دایم دینی سنگین بر دوش خود و همسرم می‌دیدم.» مسجدش را به نام مسجدالمهدی تاسیس می‌کند.

«در آن سال‌ها دغدغه ساخت یک موسسه، لحظه‌ای آرامم نمی‌گذاشت و همواره با من بود، اما امروز احوال خوشایندی در خود حس می‌کنم. حسی شبیه رهایی؛ انگار کسی بال‌های بسته مرا گشوده است... همیشه با خودم فکر می‌کنم خدا خواست تا من این راه را انتخاب کنم و به خودش نزدیک شوم.

مطمئن باشید اگر این خواب را نمی‌دیدم، شاید مسیری غیر از آنچه امروز در آن قرار گرفته‌ام،  انتخاب می‌کردم، ولی لطف خدا شامل حال من و خانواده‌ام شد. از همان شب تصمیم گرفتم تا روزی که در این دنیا هستم، خدمتی برای مردم و همنوعان خودم انجام دهم.»

این بانوی نیکوکار چنان با عشق از مرگ صحبت می‌کند و چنان با آغوش باز منتظر آن است که تعجب مرا برمی‌انگیزد. می‌گوید: «دوست دارم بروم ببینم آن دنیا چه خبر است؟» 

   

روح‌انگیز بیابانی مادر ۸۰۰ عروس مشهدی است

 

صداقت و اعتماد؛ سنگ زیربنا

زمانی که خداوند درِ رحمت خویش را بر روی زندگی ما گشود، ما مصمم شدیم که به دیگران کمک کنیم و سال‌های زیادی است که این موسسه با همکاری تعدادی از خیران بر روی پاشنه می‌چرخد. همسر مرحومم نیز همراه من بود. همسری مهربان و بادیانت داشتم.

الهی شکر، فرزندان نیکی هم پروراندم. اینک با تماشای ساختمان این موسسه پنج‌طبقه، چنان احساس شیرینی در وجودم تجربه می‌کنم که داشته‌های دیگر در نظرم کمرنگ است. اینکه خیران بدون دادن هیچ نشانی از خود به این موسسه می‌آیند و کمک‌های بی‌دریغ خود را نثار مستمندان می‌کنند، برای نوعروسان و تازه‌داماد‌ها جهیزیه کامل و آبرومندانه تهیه می‌کنند، بدون اینکه ذره‌ای از آنچه می‌بخشند، پشیمان باشند یا در کارشان ریا کنند، همین صداقت و داشتن اعتماد به این موسسه، آن را روی پا نگه‌داشته است.

جایگاه کار خداپسندانه را خدا می‌داند و بس! پاداش آن‌هم معلوم است. چه‌بسا مستمندی به‌خاطر این ایثار از بیراهه به راه راست هدایت شود!     

 

موسسه‌ای که نامش را در خواب می‌گذارند

هرساله روز ولادت امام‌سجاد (ع) با ازدواج و اهدای جهیزیه به ۴۰ نوعروس این موسسه رنگ‌وبوی دیگری می‌گیرد. دختران و پسرانی که نیاز مالی دارند و از عهده مخارج زندگی‌شان برنمی‌آیند، به این موسسه می‌آیند و مقدمات عروسی برایشان فراهم می‌شود.

هرساله روز ولادت امام‌سجاد(ع) با ازدواج و اهدای جهیزیه به 40 نوعروس این موسسه رنگ‌وبوی دیگری می‌گیرد

از همان ابتدای مراحل عروسی یعنی آرایشگاه، مزون لباس، ماشین عروس، تالار برگزاری مراسم و درنهایت برگزاری جشن عروسی و عروس‌کشان و اهدای جهیزیه، ما و خیران همراهشان هستیم.

وقتی از حاجیه‌خانم بیابانی می‌پرسم که چرا اسم این موسسه «سجادیه» نام گرفت، دوباره گذری به همان خوابی که دیده، می‌زند و می‌گوید: «بنا به سفارشی که شد، نام آن را سجادیه گذاشتیم. این همه از دولت عشق میسر می‌شود و عشقِ زمینی به ریسمان الهی متصل است.»

این موسسه در سال ۱۳۶۰ در انتهای خیابان اقبال‌لاهوری برای تاسیس این خیریه خریداری می‌شود و بعد از طی مراحل اداری‌اش، درنهایت در سال ۱۳۷۴ کلنگ احداث آن به زمین می‌خورد؛ زمینی ۲۵۰ متری در ۵ طبقه و هزارمتر زیربنا و شروع به احداث بنای آن می‌شود.       

 

کار کردن در اینجا خاطره‌انگیز است

اینجا برای خیلی از عروس و داماد‌ها مکان نام‌آشنایی است که توانسته‌اند با کمک این خیران، زندگی‌شان را آغاز کنند و خاطرات شیرینی از ازدواج را همراه خود داشته باشند. این بانوی نیکوکار از خاطرات تلخ و شیرین خود در این موسسه می‌گوید: «کار کردن در اینجا هر لحظه‌اش خاطره‌انگیز است.  

دختری از متمول‌های شهر تهران بود که همسری انتخاب کرد که هیچ نداشت و مجبور شدند برای ادامه زندگی خود به شهر مشهد کوچ کنند. آن‌ها به این موسسه آمدند و با کمک خیران، برایشان جشن عروسی برپا کردیم و در نهایت عزت و احترام به خانه بخت رفتند.

داماد هم برای کار، به کارخانه‌ای معرفی شد و توانستند زندگی خوب و خوشی را راه‌اندازی کنند. در حال حاضر هم صاحب یک فرزند هستند و خانواده‌هایشان نیز از تهران دنبالشان آمدند و دوباره زندگی دسته‌جمعی با یکدیگر را شروع کردند.»

روح‌انگیز بیابانی به زندگی مشترک حضرت علی (ع) و حضرت فاطمه (س) که الگوی کاملی برای زوج‌های جوان هستند، اشاره می‌کند و می‌گوید: «حضرت زهرا (س) با کمترین جهیزیه و حضرت علی (ع) با کمترین امکانات، ازدواج کردند. آن دو با ایمان و توکل خود، زن و شوهر نمونه در تاریخ شناخته شدند.»

او در ادامه می‌گوید: «وقتی دو دل همدیگر را پسندیدند، دل‌بندی با خداست و باید به این مسئله توجه شود که ملاک ازدواج را پول قرار ندهیم، اما امروز متاسفانه بسیاری از خانواده‌ها، پسرانی را برای همسری دخترانشان برمی‌گزینند که بهره مالی خوبی دارند و این صحیح نیست». او معتقد است که در ازدواج‌های آسان و بی‌ریا فقط ملائک شرکت دارند و در آنان خدا نظر دارد و هرکه از پول بگذرد، خندان بود.     

 

روح‌انگیز بیابانی مادر ۸۰۰ عروس مشهدی است

 

خانه بخت کجاست؟

او وقتی می‌بیند کسانی هستند که مراسم عروسی‌شان را چنان مفصل برپا و ریخت‌وپاشی می‌کنند که آن سرش ناپیداست و در کنار آنان، دیگرانی در این شهر هستند که به‌خاطر مشکلات مالی، نمی‌توانند ازدواج کرده و حتی یک‌صدم این مجلس عروسی را برای خود برپا کنند، قلبش بسیار اندوهگین و رنجیده می‌شود و به‌درد می‌آید و می‌گوید: «هیچ‌کس به‌خاطر جهیزیه سنگین خوشبخت نمی‌شود، بلکه اخلاق و ایمان و همدلی و همراهی با یکدیگر است که در زندگی حرف اول را می‌زند.»      

 

برگزاری آموزش‌هایی با هزینه کمتر برای شهروندان

برای عروس و داماد‌هایی که قصد ازدواج دارند و می‌خواهند راهی خانه بخت شوند، کلاس‌های اخلاق، احکام، همسرداری و تمکین خانواده در این موسسه  برگزارمی‌شود تا با کوله‌باری از فکر و عقاید صحیح راهی شوند.

همچنین سالیانه ۲۰۰ خانوار محروم، تحت پوشش این موسسه قرار دارند که با کمک مردم و خیران، آن‌ها را در رسیدن به هدفشان یاری می‌دهیم. پرداخت کمک‌های نقدی، فراهم کردن کالا‌های اساسی، پوشاک، خواروبار و... معرفی به پزشکان، تامین دارو و... از خدمات ارائه‌شدنی ما به این افراد است.  

علاوه بر این در این مجموعه، آموزش‌های مختلفی، چون برگزاری کلاس‌های هنری خیاطی، تابلوفرش و... با اعطای مدرک رسمی فنی‌و‌حرفه‌ای و کلاس‌های آموزشی قرآن و احکام، رایانه و ورزش و... برای مردم برگزار می‌شود که هزینه سبک کلاس‌ها، مخالفت‌هایی را از سوی اداره‌کل فنی‌وحرفه‌ای درپی داشته که ما به آنان گفتیم کار ما در این مرکز کمک به مردم است. در این مکان مثل سایر کاریابی‌ها از افراد ثبت‌نام به عمل می‌آید و افراد به ارگان‌ها و شرکت‌ها و... معرفی می‌شوند و سالانه برای ۱۰۰ نفر اشتغال‌زایی صورت می‌گیرد.

روح انگیز بیابانی زمینی را به‌منظور ساخت درمانگاه و مرکز دیالیز خریداری کرده است

برای بانوان بالای ۱۷ سال که به‌نوعی از تحصیل بازمانده‌اند، کلاس‌های دوره راهنمایی و دبیرستان برگزار می‌شود. در این مکان، محرومانِ تحت پوشش این خیریه به‌مناسبت‌های مختلف و به‌ویژه در ماه مبارک رمضان و در هر چهارشنبه اطعام می‌شوند. در ابتدای هر سال نیز برای دانش‌آموزان بی‌بضاعت تحت پوشش لوازم‌التحریر تهیه می‌شود و در اختیار آنان قرار می‌گیرد.   

 

ساخت مرکز دیالیز در اقبال

 هنوز هم دغدغه دارد؛ او زمینی را به مساحت ۲۵۰ متر دقیقا در مجاورت زمین این موسسه به‌منظور ساخت درمانگاه و مرکز دیالیز که در منطقه ۹ وجود ندارد و نیاز ضروری به ساخت آن حس می‌شود، خریداری کرده است و، اما برای ادامه کار و ساخت آن، نیاز به همت خیران و همراهی دولت و مسئولان دارد تا بتواند آن را برای خانواده‌های بی‌بضاعت و نیازمند تحت پوشش راه‌اندازی کند.

* این گزارش چهارشنبه، ۲۵ شهریور ۹۴ در شماره ۱۶۵ شهرآرامحله منطقه ۹ چاپ شده است

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44