کد خبر: ۳۴۳۰
۱۳ شهريور ۱۴۰۱ - ۰۰:۰۰

مونا پیشتاز در نقالی

مونا لوخی متولد 1389 و ساکن محله شهید قربانی است و دبستان غیردولتی شکوفه‌های انتظار درس می‌خواند. او یک برادر دارد که پنج سال از خودش بزرگ‌تر است و در رشته‌ مکاترونیک هنرستان مشغول تحصیل است. هم‌چنین دو خواهر دوقلو دارد که پنج سال از خودش کوچک‌ترند. می‌گوید: «عاشق شعر خواندن هستم و این عشق سبب شده است در نقالی هم موفق باشم. معلم‌ها هم بی‌تأثیر نیستند. خانم بیات، معلممان، هم تشویقم کرد تا در مسابقات در رشته نقالی شرکت کنم.»

از کودکی نقل محافل بود. شعرهایی را که پدر و مادرش به او آموزش می‌دادند در جمع دوستان و آشنایان می‌خواند. وقتی شعری برایش خوانده می‌شد، خیلی خوب آن را حفظ می‌کرد. حتی وقت بازی کردن، مدام تکرار می‌کرد و بعد از آن می‌خواست شعر جدیدی یادش دهند. حافظه‌اش عالی بود، حتی برای شعرهای بلند و روایی.

 این روند ادامه داشت تا سال 93 در چهارسالگی در جشنواره شهری شعر رنگین‌کمان شرکت کرد و به مقام دوم دست یافت. این جریان برای مونا لوخی آغاز ورود به مسیر تخصصی نقالی‌خوانی بود. بعد از آن، رتبه کشوری اجرای رادیویی در مسابقه‌ غدیر در سال 93، دو سال مقام برتر ناحیه در رشته نقالی و ورود به جشنواره‌های ملی قصه‌گویی و خراسان‌گرد سال 1401 را نیز در کارنامه هنری‌اش ثبت کرد.

مونا لوخی متولد 1389 و ساکن محله شهید قربانی است و دبستان غیردولتی شکوفه‌های انتظار درس می‌خواند. او یک برادر دارد که پنج سال از خودش بزرگ‌تر است و در رشته‌ مکاترونیک هنرستان مشغول تحصیل است. هم‌چنین دو خواهر دوقلو دارد که پنج سال از خودش کوچک‌ترند.

 می‌گوید: «عاشق شعر خواندن هستم و این عشق سبب شده است در نقالی هم موفق باشم. معلم‌ها هم بی‌تأثیر نیستند. خانم بیات، معلممان، هم تشویقم کرد تا در مسابقات در رشته نقالی شرکت کنم. کتاب خواندن را دوست دارم و بیشتر رمان می‌خوانم، کتاب‌هایی مانند «هوشمندان سیاره اوراک»، «دختر شینا»، «وقتی مینات از خواب بیدار شد» و ... .»


رشد در کانون تئاتر

وقتی پدر و مادر مونا شور و اشتیاق و استعدادش را در شعر و نقالی‌خوانی می‌بینند، به دنبال رشد بیشتر استعداد‌های او قدم برمی‌دارند. آن‌ها در این مسیر با کلاس‌های اختصاصی کانون تخصصی تئاتر در بولوار فکوری آشنا می‌شوند و مونا را در کلاس استاد محمد جهانپا ثبت‌نام می‌کنند. 

فاصله کانون با منزل ما زیاد است ولی من و پدرش هم و غممان را گذاشته‌ایم که دخترمان بتواند پیشرفت کند

عزت منتظری، مادر مونا، می‌گوید: «فاصله کانون با منزل ما زیاد است ولی من و پدرش هم و غممان را گذاشته‌ایم که دخترمان بتواند پیشرفت کند. معتقدیم خانواده باید برای تربیت بچه‌ها هم به اندازه خوراک و پوشاک آن‌ها وقت بگذارد.»

فرصت‌های بسیاری در شهر توسط نهادهای مختلف مهیاست. وقتی استاد جهانپا مونا را در جلسه اولی که برای تست می‌روند می‌بیند و متوجه استعدادش در نقالی می‌شود، هر هفته یک ساعت برای تمرین او وقت می‌گذارد و تخصصی‌تر با او کار می‌کند. این مساله سبب شده است مونا رشد چشمگیری داشته باشد.


پایه ثابت شعرخوانی

علاقه مونا به شعر خواندن از همان سال‌های نخست تولدش به اطرافیان ثابت می‌شود. اکنون او و شعر خواندن‌هایش زبانزد دوستان و آشنایان است. خیلی وقت‌ها در جمع‌های خودمانی دیگران که او را می‌شناسند می‌گویند: «شعر جدید چه داری برایمان بخوانی؟» ویژگی دیگر مونا اجتماعی بودنش است.

 شروع می‌کند به خواندن شعری که تازه یاد گرفته است. این تکرار اعتمادبه‌نفسش را بالا برده است و هربار باصلابت‌تر و عالی‌تر از قبل شعر می‌خواند. مونا هم علاقه دارد هم این را ثابت کرده که می‌تواند در محله زندگی‌اش کلاس برگزار کند و نقالی‌ را به بچه‌‌محل‌هایش هم آموزش دهد. این را خانواده‌اش هم می‌دانند و به دخترشان ایمان دارند.

 

 

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44