ساعت یک بعد از نصف شب است، تلفن همراهش به صدا درمیآید، گزارشی مخابره شده است که چندین شکارچی غیرمجاز در مناطق حفاظت شده اطراف مشهد، در حال شکار حیواناتی هستند که نسل آنها با انقراض فاصله زیادی ندارد. لباس سبزرنگش را بر تن میکند، الیاس و زینب را که در خواب هستند میبوسد و سوار بر ماشین به دل بیایان و صحرا میزند، این گوشهای از زندگی حسین مولایی محیطبان ساکن محله مجیدیه است که در لابهلای صحبتهایش برای ما روایت میکند و ممکن است بارها این اتفاق برای او تکرار شده باشد. برای حسین مولایی سنگریزههای بیابان صندلی دفترش، صخره کوهها میز کارش، موتورسیکلت وسیله نقلیهاش و بیابان برهوت و گرما و سرما دفتر کارش است.
زندگی در شرایط دور از خانواده، کمینهای طولانی مدت، روبهرو شدن با خطراتی نظیر پرت شدن از کوه، تصادف و از همه مهمتر رویارویی با شکارچیان غیرمجاز که در بعضی مواقع به مجروح شدن و حتی شهادت محیطبانان منجر میشود، فقط بخشی از دشواریهای پیشروی حسین و همکاران او در هنگام انجام وظیفه است. به پاس تحمل این سختیها در سال 1396 به عنوان محیطبان نمونه استان خراسان رضوی انتخاب شده و از سال 1395 به همراه خانوادهاش در محله مجیدیه سکونت دارد.
در آستانه روز جهانی محیط زیست (15 خرداد)به سراغ این محیطبان ساکن منطقه میرویم تا بیشتر با شغل او و همکارانش آشنا شویم.
حسین مولایی سال 1360 در روستای کلاته بزرگ از توابع شهرستان تربت جام به دنیا میآید، جایی که تا اواسط دهه 70، مملو از آهوهای خراسانی و قوچ وحشی بوده است، اما شکار بیرویه و غیرمجاز شکارچیان حرفهای و نیز تخریب زیستگاههای حیوانات باعث میشود تا این گونههای نادر در خطر انقراض قرار بگیرند و حتی نسل آهوی خراسانی برای مدتها در دشتهای تربت جام کمیاب شود، حسین این فاجعه زیست محیطی را برنمیتابد و به عنوان «همیار افتخاری محیط زیست» در روستای کلاته بزرگ فعالیت خود را آغاز میکند:«از آنجایی که روستازاده هستم، عشق و علاقه به طبیعت و حیوانات، از کودکی در من وجود داشت، برای همین نمیتوانستم ببینم عدهای شکارچی غیرمجاز به جان طبیعت افتادهاند و حیواناتی همچون آهو و گوزن و قوچ وحشی را قتل عام میکنند و از گوشت و پوست و شاخ آنها، درآمدی دارند که آلوده به خون موجودات بیگناه است. از این رو به عنوان«همیار افتخاری» که وظایفی همچون ارائه بموقع اطلاعات، گزارشها و تخلفات مشهود محیط زیستی، آموزش مردم و ترویج روشهای پیشگیری از آلودگی طبیعت و همکاری برای شناسایی متخلفان صید و شکارچیان غیرمجاز را دارد، با اداره محیط زیست فریمان و تربت جام همکاری میکردم.»
محیطبان ساکن محله مجیدیه بعد از چندین سال همکاری به عنوان همیار افتخاری، از سال 1384 به عنوان نیروی خدماتی به استخدام اداره کل حفاظت محیط زیست استان خراسان رضوی در میآید. او بعد از گذشت چند سال، در آزمون ویژهای که برای استخدام محیطبانان در نظر گرفته شده بود، شرکت کرده و از سال 1391 به یگان حفاظت محیط زیست استان خراسان رضوی میپیوندد او محیطبان را اینگونه تعریف میکند: «محیطبان به کسی میگویند که مسئولیت اجرای قوانین و مقررات شکار، صید، حفاظت و بهسازی محیط زیست را در حوزه استحفاظی خود برعهده دارد. یک محیطبان باید برای حفاظت از طبیعت، تنوع زیستی، حیات وحش، پوشش گیاهی، جلوگیری از آلودگیهای محیط زیستی، ممانعت از تجاوز به مناطق تحت کنترل سازمان و منابع طبیعی اقدام کند که همه اینها نشاندهنده گستردگی وظیفه محیطبانان است.»
عضو یگان حفاظت محیط زیست استان معتقد است که عشق و علاقه به طبیعت مهمترین ویژگی یک محیطبان موفق است: «اگر این افراد به عنوان شغل به این حرفه نگاه کنند هرگز نمیتوانند موفق باشند زیرا با سختیها و شرایط دشوار طبیعت شامل گرما و سرما، دوری از خانواده، درگیری با شکارچیان، پرت شدن از کوه، تصادفات در هنگام تعقیب و گریزها، گزیدگی حیوانات، غرق شدن در تالابها، دریاچهها و رودخانهها روبهرو میشوند و بعد از مدت کوتاهی عطایش را به لقایش میبخشند، درگیری با شکارچیان جزو جدانشدنی حرفه ماست. همین هفته پیش محیطبان سرخسی به نام «محمد عباسی» با شکارچیان غیرمجاز که چندین رأس قوچ را شکار کرده بودند، درگیر شد، متأسفانه تعداد شکارچیان بسیار زیاد بود و همکار ما را به شدت مضروب کردند به طوری که الان دست و پایش شکسته و درخانه افتاده است.
سال گذشته، «مهدی طاهری»، محیطبان سبزواری با شکارچیان درگیر شد که 9تیر ساچمهای از فاصله نزدیک به پایش شلیک کردند. همچنین سالها پیش، «حسین صادقی» و «محمدابراهیم ابارشی»، دو محیطبان سبزواری هنگام گشتزنی با موتورسیکلت در منطقه محافظت شده «شیراحمد سبزوار»، به دو خودرو برخورد میکنند و برای شناسایی به آنها نزدیک شده که ناگهان در چند متری خودروها با رگبار گلوله روبهرو میشوند. محمد در این حادثه جانباز میشود اما حسین که در اثر این تیراندازی به شدت زخمی شده بود، هنگام انتقال به بیمارستان شهید میشود. بعد از آن روز، فرزند 4ساله حسین برای همیشه از داشتن پدر محروم میشود. این افراد جرمشان چیست؟ آیا غیر از این است که میکوشند تا این آب و خاک بدون یوزپلنگ ایرانی و آهوی خراسانی و قوچ وحشی و بدون قره چقه، بزنگان و تندوره نماند؟ اصلا مگر حقوق ما چقدر است؟ ارزش جان انسان را دارد؟ بسیاری از محیطبانان دو شیفت کار میکنند تا امور زندگی خود را بگذرانند. ما هم غم نان داریم و هم غم جان، اما خدا هوای ما را دارد.»
حسین مولایی در طول 10سالی که محیطبان بوده است، پستی و بلندیها متفاوتی را تجربه کرده و سختیهای این کار را با همه وجود لمس کرده است. او بعد از نام بردن اسامی دوستان جانباز و شهیدش، بغض کرده، به آرامی اشکهایش را پاک میکند و حرفهایش را ادامه میدهد:«بارها خودم و خانوادهام تهدید به مرگ شدهایم، یک بار شکارچیان تعقیبم کردند و اتومبیلم را درخانه به آتش کشیدند! بعضی اوقات به دلیل کمبود نیرو، 10روز زن و بچهام را ندیدهام، حتی نتوانستهام با آنها صحبت کنم، چون در جایی مأموریت بوده ام که آنتن گوشی همراه هم نداشته است! وقتهایی در هنگام مأموریت چنان با موتور بر زمین خوردهام که دست و پایم شکسته است. یکبار در درگیریها، دوربین اسلحه کلاشنیکف به پیشانیم برخورد کرد و سرم را شکافت، تجهیزات پزشکی نداشتیم که سرم را یک بانداژ ساده کنند، آخر سر هم خونریزی را با یخ داخل دریاچه بند آوردیم! زخمی که پس از بازگشت از مأموریت 10تا بخیه خورد. یک دفعه دیگر هنگام مأموریت در حالی که تا زانو در برف بودم، ماشینم خراب شد و مجبور بودم تا اولین پاسگاه محیطبانی، ماشین را هل بدهم! این در حالی بود که خودم به زور راه میرفتم و گوشی هم آنتن نداشت که تقاضای کمک کنم. 5روز خوابیدن در کیسه خواب را هم تجربه کردهام که دربارهاش صحبت نکنیم بهتر است، محیطبانی کار هرکسی نیست. اینجاست که میگویم باید عاشق طبیعت باشید وگرنه سختیهای کار محیطبانی واقعا آزاردهنده است.»
ساکن محله مجیدیه در سال 1396 از سوی سازمان محیط زیست استان به عنوان محیطبان نمونه استان خراسان رضوی انتخاب میشود و لوح سپاس خود را از معصومه ابتکار، رئیس وقت سازمان حفاظت محیط زیست کشور، دریافت میکند: «هر سال محیطبانان عملکرد خود را در قالب فرمهایی ارائه میدهند، سپس این مستندات توسط بخش ارزیابی اداره کل و فرمانده یگان حفاظت اداره کل بررسی میشود و درنهایت محیطبان نمونه استانی و کشوری انتخاب میشود.
من در سال 96، بیش از 20پرونده داشتم که مواردی همچون توقیف شکارچیان غیرمجاز، جلوگیری از آلودگیهای محیط زیستی و نجات جان گونههای جانوری از سرما و گرسنگی را شامل میشد، همچنین مواردی همچون مصدومیت در هنگام مأموریت، دریافت لوح سپاس و تشویق از مقام دولتی مثل استاندار و فرماندار و کسب مقام قهرمانی در رشتههای مختلف ورزشی از دیگر بخشهایی است که در کسب عنوان محیطبان برتر استانی نقش دارند.»
ساکن محله مجیدیه در سال 1398، عنوان«محیطبان نمونه استان در دستگیری متخلفان زیست محیطی از طریق رصد فضای مجازی» را به خود اختصاص میدهد. او که عضوی از یگان حفاظت محیط زیست استان خراسان رضوی است در همکاری با پلیس امنیت، از طریق رصد تصاویر منتشر شده در فضای مجازی، متخلفانی را که اقدام به شکار پرندگان کردهاند، شناسایی و دستگیر میکنند. در 102 مورد از این پروندهها، حسین مولایی در نقش خریدار با شکارچی و یا فروشنده پرندهها قرار گذاشته و سر بزنگاه متخلفان را دستگیر کردهاند: «در سالهای اخیر فروش پرندگان از شاهین و عقاب گرفته تا جوجه مینا در فضای مجازی مثل اینستاگرام و دیوار بسیار زیاد شده است. نمونه آخری دو هفته پیش اتفاق افتاد که فردی یک پرنده شاهین را در فضای مجازی به قیمت 35میلیون تومان به فروش گذاشته بود. خانهاش در بولوار توس بود اما بالأخره در شهرک شهید باهنر با آنها قرار گذاشتیم. دوتا موتور سوار بودند، به محض اینکه آنجا رسیدند، با دستور مقام قضایی بازداشت شدند. چندی قبل هم دوتا قوچ وحشی در فضای مجازی به فروش گذاشته بودند که البته طرف مورد معامله ساکن درگز بود. با او هم قرار گذاشتیم و دو قوچ وحشی را که در خانهاش پنهان کرده بود، کشف و به طبیعت بازگرداندیم.
مورد داشتهایم که میمون را به قیمت 17میلیون تومان در دیوار به فروش گذاشتهاند! از این پروندهها تا دلتان بخواهد داشتهایم. حتی مواردی بوده که شکارچیان از استان بوشهر برای شکار پرندگان به مناطق حفاظت شده کوه بزنگان و همچنین پناهگاه حیات وحش حیدری که در حوالی نیشابور است میآیند و شکار خود را به صورت قاچاق به کشورهای حوزه خلیج فارس میفرستند. هوبره، شاهین، عقاب و باز، پرطرفدارترین پرندههای شکاری ایران برای قاچاق هستند که در مواردی با قیمتهایی نجومی بین 1 تا 2 میلیارد تومان به فروش میرسند. ما در این موارد به عنوان نقش واسط و دلال وارد معامله میشویم و جلوی قاچاق پرندگان را میگیریم که برای توضیح بیشتر معذور هستم!»
حفاظت از محیط زیست یک وظیفه عمومی است و همه اقشار جامعه در قبال آن مسئول هستند اما سبک زندگی انسان امروزی، محیط زیست را با فرسایش و نابودی روبهرو کرده است. محیطبان مشهدی معتقد است هر ایرانی میتواند یک محیطبان باشد و این تنها یک شعار نیست:«طبیعت متعلق به همه مردم است و ما باید در حفظ آن کوشا باشیم. بعضی شهروندان زبالهها را بدون توجه به عوارض زیست محیطی از شیشه خودروها به بیرون پرتاب میکنند. بسیاری از شهروندان بعد از تفریح در طبیعت، از خاموش کردن آتش خودداری میکنند که این موضوع در سالهای اخیر آتشسوزی بسیاری از مراتع را به دنبال داشته است. ما باید تلاش کنیم از مواد آلاینده محیط زیست کمتر استفاده کنیم و اگر ممکن است آن ها را با مواد غیرآلاینده و دوستدار طبیعت جایگزین کنیم. این موارد حداقل وظایف یک شهروند دوستدار محیط زیست است.»
حسین مولایی محیطبان دغدغهمند مشهدی معتقد است حفظ محیط زیست کشور و دور کردن خطرات احتمالی از گونههای حیوانی که در طبیعت کشور زندگی میکنند و سرمایههای کشور هستند، همتی بیش از کار محیطبانان را طلب میکند و تمام مردم باید در این مسیر تلاش کنند. آنگونه که حسین میگوید، اگر همه ما به محیط زیست بهتری فکر کنیم و اقدامات در این مسیر باشد طبیعت ما جای بهتری برای زندگی خواهد بود و همه ما لذت زندگی در آن را خواهیم چشید.
اداره محیطبانی یک نهاد شبه نظامی و مسلح به سلاح گرم هستند. با این حال برای استفاده آنها از سلاح، محدودیتهای جدی در نظر گرفته شده است که این موضوع به افزایش جرایم محیط زیستی منجر میشود. مولایی میگوید:«برای همکاران ما در نیروی انتظامی اصولی وجود دارد که با رعایت آن میتوانند از اسلحه استفاده کنند. به عنوان مثال برای توقیف وسایل نقلیه حامل مواد مخدر یا کالای قاچاق یا دستگیری سارق و زندانی فراری امکان استفاده از اسلحه و شلیک به سمت متخلفان وجود دارد، اما دقیقا در همین زمینه برای محیطبانان محدودیت وجود دارد چون ما تنها زمانی میتوانیم از سلاح خود استفاده کنیم که یا جان خودمان و همکارمان درخطر باشد و یا متخلف بخواهد سلاح محیطبان را از دستش خارج کند. محیطبان پاسدار منطقه تحت مدیریت سازمان محیط زیست است اما اگر شکارچی بخواهد گونههای ارزشمند حیات وحش را به هر تعداد و هر شکل شامل زنده و لاشه به طور غیرقانونی از منطقه خارج کند، محیطبان حق استفاده از سلاح را ندارد و نمیتواند به سمت او شلیک کند. قانون میگوید در چنین موقعی بلافاصله این موضوع باید به مقامهای قضایی اطلاع داده و برای بازرسی خانه و خودرو فرد درخواست مجوز شود که این موضوع مستلزم زمان است و شکارچی متواری خواهدشد.»
20درصد مساحت استان خراسان رضوی زیر پوشش اداره کل حفاظت محیط زیست است که به همت 55پاسگاه فعال و 175 محیطبان بهطور شبانه روزی رصد میشود:«یکی از بزرگترین و مهمترین مناطق حفاظت شده استان«پارک ملی تندوره» است که در محدوده شهرستان درگز واقع شده و یکی از خاستگاههای پلنگ ایرانی و منبع بسیاری از گیاهان دارویی است.«پناهگاه حیات وحش حیدری»درمحدوده شهرستان نیشابور دیگر منطقه حافظت شدهای است که میزبان گونههای پستاندار شاخص همچون گربه وحشی، سمور، قوچ اوریال، پلنگ، آهو، گرگ، گراز، روباه و پرندگانی نظیر سارگپه پابلند، عقاب طلایی دم سرخ ایرانی، کلاغ ابلق و توکاست. «کوه بزنگان» که درحومه مشهد و کلات واقع شده، محدوده حفاظت شده دیگری است که دارای پوشش گیاهی وسیع شامل ارس، پسته و زرشک و گونههای مرتعی شامل گون، کلاه میرحسن و درمنه است. این محدوده گونههای جانوری متعددی را هم در خود جای داده که پلنگ، گرگ، روباه، گربه وحشی، قوچ و میش اوریال، کل و بز، انواع مارها و پرندگانی همچون انواع شاهین، عقابها و لاشخورها از جمله آن است. «اثر طبیعی ملی چمشه گراب» که دارای 20چشمه آب معدنی است از دیگر محدودههای حفاظت شده استان به شمار میآید که خواص درمانی بیشماری دارد.
یک شکارچی غیرمجاز که اقدام به شکار یک رأس قوچ وحشی در پناهگاه حیات وحش کرده باشد، پس از دستگیری در حدود 25میلیون تومان جریمه خواهد شد که این میزان جریمه جدای از جرایم محاکم قضایی از قبیل حبس و جرایم نقدی در حق صندوق دولت است.
حسین مولایی میگوید: «افزایش جرائم شکار غیرمجاز با اینکه یک عامل بازدارنده بوده اما در مسلح شدن بیشتر شکارچیان نیز تأثیر داشته است جریمه یک رأس قوچ وحشی اگر نر باشد 25میلیون تومان و اگر ماده باشد، 75میلیون تومان است. جریمه شکار یوزپلنگ، 250میلیون تومان، شکار پلنگ 120میلیون تومان و حتی شکار گربه جنگلی و گربه وحشی هم 12میلیون تومان جریمه دربرخواهد داشت. این موضوع از طرفی باعث شده که تعدادی از شکارچیان غیرمجاز دست از شکار حیوانات در مناطق حفاظت شده بردارند اما در افزایش زد و خورد بین شکارچی و محیطبان هم تأثیرگذار بوده است، چراکه شکارچی میداند پس از دستگیری بین 25 تا 200میلیون جریمه خواهدشد و حبس هم در انتظار او است، برای همین به هر دری میزند تا از چنگ قانون بگریزد حتی اگر شده به زور اسلحه و مضروب کردن محیطبان!»