۳۰ سال پایبندی به یک نذر
در روزهای سرد و آرام پاییز امسال، خانه یکی از اهالی محله آبوبرق، گرمتر از همیشه است. سیسالی میشود که در روز شهادت حضرت زهرا (س) حال و هوای این خانه رنگ و بوی دیگری به خودش میگیرد. سال ۷۴ بود که حمیدآقای نعیمی از تربتحیدریه به مشهد آمد. او از همان سال اول به این فکر افتاد که به شکرانه همجواری با امامرضا (ع)، یک روز در سال، همسایهها و خانواده را دور هم جمع کند، روضهای بخواند و از آنها پذیرایی کند. اما چه روزی؟
این سؤال آنقدر در ذهنش چرخید تا اینکه یک جواب روشن در دلش نشست؛ روز شهادت حضرت زهرا (س). چون به قول خودش او مادر مؤمنان است و اهلبیت (ع) از برپایی روضه در چنین روزی خشنود میشوند.
قدکشیدن در خانواده مذهبی
نذری حمیدآقا و همسرش، مهدیهخانم، سالها پیش با یک دیگ آش رشته شروع شد، آش سادهای که از سر صبح روز شهادت حضرتزهرا (س) روی اجاق قل میزد و بخارش تا داربست میم پر از انگور که برای کل حیاط سقفی سبز شده بود، میرسید.
هردو خانوادههای مقیدی داشتند که محب اهلبیت (ع) بهویژه حضرت زهرا (س) بودند. نذریپزان خاندانشان برای مراسم اهل بیت (ع)، سالیان درازی برپا بوده و حالا سیسالی میشود که خودشان کار روضهداری و نذریپزان اهلبیت (ع) را دست گرفتهاند.
حمیدآقا تعریف میکند: هیچ وقت روضه چهارشنبههای اول ماه در زندگی پدرم از قلم نمیافتاد. فقط آن نبود؛ خدابیامرز به هر بهانهای همسایهها را صدا میزد و در خانه، روضهای برگزار میکرد. من هم در همان خانواده بود که ارادت به اهلبیت (ع) را آموختم و سعی کردم پا جای پای پدرم بگذارم.
نذری حمیدآقا و همسرش، مهدیهخانم، سالها پیش با یک دیگ آش رشته شروع شد
این حال خوب را با چیزی عوض نمیکنم
نذری حمیدآقا و مهدیهخانم با یک کاسه آش شروع شد. بعدها با شلهزرد از مهمانها پذیرایی میکردند و حالا گاهی هم عدسپلو و چلومرغ میدهند. به جیبشان نگاه میکنند، هرچه در توانشان باشد، برای پذیرایی از مهمانان ائمه (ع) دریغ نمیکنند. از نظر آنها پذیراییکردن، بهانهای است برای اینکه با همسایهها و خانواده دورهم جمع شوند و در روز شهادت حضرتزهرا (س) عزاداری کنند.
مهدیهخانم میگوید: من کنار هم بودن خانواده را خیلی دوست دارم، چه آن روزهایی که آش و شله زرد درست میکردیم و چه حالا. از روز قبلش کوچک و بزرگ فامیل دور هم جمع میشوند و هرکاری از دستشان بربیاید، انجام میدهند. در بین اقوام، دو سه مداح هم داریم که حین تهیه غذا و پخوپز، برای حضرت فاطمه (س) مداحی میکنند و من این حال خوب را با چیزی عوض نمیکنم.
تا پای جان برای مجلس حضرتزهرا (س)
دختران مهدیهخانم همیشه در مراسم و روضههایی که برپا میکنند، حضور دارند و نمیگذارند آب در دل مادرشان تکان بخورد. گاهی به حاجخانم میگویند: «مامان! شما دیگر سنت بالاست؛ نباید پای دیگ بایستی یا این همه زحمت برای خودت درست کنی.» ولی پاسخ حاجخانم به آنها این است: «برای مجلس حضرت زهرا (س) تا پای جان هستم. حتی اگر در حالتی باشم که چهاردستوپا بخواهم راه بروم، باز هم روضه حضرت زهرا (س) را برگزار میکنم.»
خواسته حاجخانم از حضرتزهرا (س) همیشه ظهور آقا امامزمان (عج) است. میگوید: وقتی آقایمان بیاید، دیگر آرامش داریم. نگران جوانهایمان نیستیم و میدانیم دنیا امنیت دارد و جوانهایمان از مسائل این روزها درامان میمانند.
*این گزارش چهارشنبه ۵ آذر ۱۴۰۴ در شماره ۶۴۳ شهرآرامحله نمطقه ۹ و ۱۰ چاپ شده است.
